روزنامه ابتکار
1396/01/31
رضا دهکی رطبخوردگان و منع رطب
دولت یازدهم از آغاز به کار در سال 92 تا کنون با واکنشهای مختلفی از سوی اصولگرایان مواجه بوده است. در هنگامه پیروزی حسن روحانی در انتخابات که با حمایت و ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به دست آمد، اصولگرایان در ابتدا سعی کردند که با اصولگرا خواندن روحانی، این پیروزی را به حساب خود بگذارند.با این حال این رفتار را کسی جدی نگرفت و انتقادهای اردوگاه اصولگرایی از روحانی در طول چهارسال روزافزون شد. در این میان دولت یازدهم شاید در دو برهه با اوج هجمه و انتقاد مواجه شده است؛ اول ماجرای مذاکرات هستهای و برجام و دوم اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم.
در مذاکرات هستهای، اصولگرایان دلواپس تمام سعی خود را کردند تا از رسیدن ایران به توافق با گروه 1+5 جلوگیری کنند. با این حال هنگامی که قصه مذاکرات به سر رسید و برجام حاصل شد، از حمله به برجام نیز دریغ نکردند. این حملات هرچند این روزها با نمایان شدن آثار و نتایج مثبت برجام کمتر شده است، اما هنوز از مد نیفتادهاست. دلواپسان هنوز هم دوست دارند که برجام به بنبست برسد و در این راه گاه از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید حمایت میکنند و از رئیسجمهوری آمریکا میخواهند که به وعدهاش درباره پاره کردن برجام عمل کند و گاه دستاوردهای ملموس برجام مثل ورود هواپیماهای مدرن و نو به ناوگان هوایی ایران را محل هجمه میکنند.
با این حال هجمههایی که با بهانه انتخابات شکل گرفت، نوع دیگری داشت و البته یک ویژگی آن نشان میدهد که اصولگرایان این بار دلواپس از حضور دوباره روحانی در پاستور، حواسشان نیست که به چه موضوعی گیر میدهند و غالبا وارد مصادیقی میشوند که خود سوابق قابل توجهی در آن دارند.
هجمههای انتخاباتی علیه دولت یازدهم و به طور خاص حسن روحانی از چند ماه قبل با ماجرایی که از سوی اصولگرایان نام «حقوقهای نجومی» گرفت آغاز شد. ماجرایی که البته دولت یازدهم نیز در مقابل به جای منکر آن شدن، به بررسی و در نهایت برخورد و گزارش نتایج آن پرداخت. در واقع حقوقهای نجومی حاصل ضعفهایی در قواعد و قوانین بود که با واکنش دولت نه تنها راه تکرار آن – حداقل در این کانال خاص – بسته شد، که مصادیق آن نیز مورد واکنش قرار گرفت و در نتیجه مازاد حقوقهای پرداخت شده به خزانه برگشت و اگر کسی تخلفی هم کرده بود، با او برخورد شد. در مقابل اما با فاصلهای کم ماجرای «املاک نجومی» در شهرداری تهران مطرح شد. موضوعی که اصولگرایان در ابتدا سعی در تکذیب آن داشتند و بعد هم تلاش کردند پای اصلاحطلبان را به آن باز کنند. با این حال در نهایت نه محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و یکی از کاندیداهای اصلی اصولگرایان در انتخابات 96 – و البته کاندیدای ناکام چند انتخابات اخیر! – و نه دیگر اصولگرایان به جز تکذیبیههای بی سند در مقابل گزارشهای افشا شده مستند واکنشی نشان ندادند و تا به حال افکار عمومی درباره این موضوع پاسخی نگرفته است.
با نزدیک شدن به انتخابات اما چنین هجمههایی نمودهای دیگری هم داشته است. مثلا نامه سید ابراهیم رئیسی به رئیسجمهوری و نیز رئیس سازمان صداوسیما و درخواست عدم پخش اخبار و برنامههای رئیسجمهوری در حالی مطرح شد که صداوسیما در هفتههای اخیر نه تنها اخبار مربوط به فعالیتهای رئیسی در سمت تولیت آستان قدس رضوی را با توجه بیسابقهای – نسبت به دوران تولیت گذشته آستان قدس و حتی ماههای اول حضور رئیسی – مورد توجه قرار داده است که به هر مناسبتی بهانههایی برای حضور تصویری روی آنتن مییابد؛ از گفتوگوی ویژه خبری گرفته تا پخش نمازهای جماعت به امامت رئیسی! حتی خبر همین نامه نیز در اخبار سیما جلوتر از خبر مربوط به رئیسجمهوری قرار داشت. تمام اینها فارغ از برنامههای تخریبی سیما علیه دولت و عدم پوشش پیشین اخبار و دستاوردهای دولت است. فارغ از این که انتظار عدم پوشش اخبار رئیسجمهوری مستقر به بهانه کاندیداتوری وی در انتخابات نه در ایران که در هر جای دیگر عجیب به نظر میرسد، یادآوری نوع پوشش اخبار رئیسجمهوری مستقر دولت نهم در انتخابات ریاست جمهوری دهم – که تا آن جا مورد حمایت اصولگرایان بود که هیچ کاندیدای پوششی هم در کنار او به میدان نفرستادند و حتی تک چهره اصولگرای مستقل آن دوره، محسن رضایی نیز در تقابل فکری با او قرار داشت – شاید بتواند به اصولگرایان کمک کند که بدانند بعد از رطب خوردن منع رطب نمیتوان کرد.
حتی همین ماجرای «کاندیدای پوششی» نیز در شرایطی محل هجمه و انتقاد اصولگرایان به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان شده است که اصلا طرح کاندیدای پوششی نه صرفا در انتخابات پیش رو که پیشتر در انتخابات 92 نیز از سوی اصولگرایان مطرح شده بود. در انتخابات 92 اصولگرایان با ترکیب موسوم به 2+1 با محمدباقر قالیباف، علیاکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل در انتخابات ظاهر شدند و البته نتوانستند جلوی حضور چهرههای اصولگرایی مثل محسن رضایی و سعید جلیلی را هم بگیرند. این حضور به این امید بود که در نهایت دو نفر از کاندیداها به نفع یک نفر کنارهگیری کند که این اتفاق نیفتاد و تنها حدادعادل – نه به نفع شخص خاصی – انصراف داد. در انتخابات پیش رو نیز اصولگرایان در شرایطی با سازوکار «جمنا» قرار گذاشتند که با 5 کاندیدای اصلی در انتخابات شرکت کنند و در پایان مناظرهها و با بررسی نظرسنجیها به نفع یک نفر کنار بکشند که البته چهرههای اصولگرایی غیر از کاندیداهای جمنا نیز برای کاندیداتوری نامنویسی کردهاند. حال اصولگرایان کاندیداتوری چهرههایی مثل اسحاق جهانگیری و محمد هاشمی بهرمانی در کنار حسن روحانی را بهانه کردهاند تا وجود کاندیدای پوششی را مورد هجمه قرار دهند. به نظر میرسد بر هم خوردن این طرح که روحانی را در مناظرات انتخاباتی تنها گیر آورده و در گوشه رینگ قرارش دهند و به او بتازند آن قدر اصولگرایان را ناراحت کرده است که یادشان میرود این پاتک در واقع طرحی برای مقابله با تک آنهاست.
در مجموع شاید بهتر باشد که اصولگرایان به جای گذر از مرزهای اخلاق و انصاف در رقابت انتخاباتی، به فکر تمرکز به دستاوردهای خود – اگر دارند – و پاسخ به انتقادها از عملکردشان در گذشته – مثل عملکرد فاجعهبار دولتهای نهم و دهم که رئیسجمهورش تحت حمایت اصولگرایان به پاستور رسید – باشند تا مجبور نباشند به مواردی گیر بدهند که خود در دچار بودن به آن تقدم دارند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان ارتش:
انتخابات باید گسترده، پرشور و با امنیت باشد
«ابتکار» حضور زنان در انتخابات شوراها را بررسی کرد
سهم نیمی از جامعه
آمریکا بر پایبندی ایران به توافق هستهای تاکید کرد
تسلیم ترامپ در برابر برجام
رضا دهکی
رطبخوردگان و منع رطب
تاثیر انتخاب مردم در اردیبهشت ماه بر اقتصاد کشور بررسی شد
تداوم امید یا دور برگردان سقوط؟
جزییات قانون حفاظت از تالاب ها در گفت وگو با «ابولفضل آبشت » بررسی شد
ارمغان بهارستان برای تالاب ها
پایان نمایشگاه کتاب ایران در کابل
کتاب های ایرانی به درد افغانستان می خورد؟
عملکرد دولت یازدهم در حوزه سینما بررسی شد
نجات کشتی شکسته سینما
پرسپولیس قاطعانه پدیده خراسان را شکست داد
شکوه قهرمانی
سفر حسن روحانی به تبریز برای بررسی روند خدمترسانی به سیلزدگان آذربایجان
اجازه طولانی شدن مشکلات سیلزدگان را نمیدهیم
دنیای سیاسی موازی