روزنامه ایران
1397/08/20
رؤیای آزادی این هنرمند را رنگ واقعیت ببخشیم
گروه حوادث/ روزگار بر وفق مراد و شانس یارش بود. موفقیتهای پی در پی و پیمودن پلههای ترقی او را به مردی توانمند تبدیل کرده بود. «احمد» ذهن خلاقی داشت. طرحهای بدیع او در سبکهای مبلمان قابل توجه بود. در محافل و مجالس صحبت از ایدههای ناب و طرحهای مبتکرانهاش بود اما ناگهان ورق برگشت. انگار طوفان به زندگیاش زد. همه موفقیتها در چشم بر هم زدنی بر باد رفت. وقتی دستبند آهنی روی دستانش گره خورد، هرگز تصور نمیکرد همه آنچه را در طول سالها اندوخته بود به همین راحتی از دست بدهد.
روزی که «احمد» را به دادگاه بردند، فکر میکرد دچار یک سوءتفاهم و توطئه خانوادگی شده است اما وقتی پرونده قطوری را روی میز قاضی دید و با حکمی سنگین بهبند مالی زندان انتقال یافت متوجه شد ماجرا به همین سادگیهایی که فکر میکرده نیست.
او به پسر بزرگش قول داده بود که خیلی زود بر میگردد و اجازه نمیدهد زندگیشان دستخوش ناملایمات شود. اما تازه متوجه شد که قربانی سند سازیهایی شده که یکی از بستگان نزدیکش علیه او انجام داده و حالا حالاها باید تاوان پس دهد. پیگیریها در این پرونده ادامه داشت اما با گذشت 16 سال هنوز «احمد» پشت میلهها و پسرانش چشم انتظار آزادی پدر هستند.
او تا پیش از دستگیری در خوانندگی، مجسمه سازی، پیکرتراشی و... در سطح عالی کار میکرد. ذهن او آنقدر خلاق بود که از هر وسیله قدیمی و غیر قابل استفاده یا لباس کهنهای میتوانست با کمترین هزینه یک ابزار قابل مصرف و جالب درست کند.
زندان زندگی احمد را دگرگون کرد شرایط او هر روز سختتر میشد. همسرش چندی بعد بچهها را رها کرد و رفت. فرزندانش گرچه پیش پدربزرگ و مادربزرگ زندگی میکردند اما حسرت داشتن خانواده و سایه پدر بالای سرشان، آنها را هر روز افسردهتر میکرد.
ایدههای نو در زندان
دیوارهای بلند زندان فقط جسم «احمد» را محصور کرده بود، اما نتوانست ذهن خلاق او را بهبند در آورد. «احمد» وقتی از آزادی ناامید شد، برای اینکه محیط خشن زندان، روح لطیف او را آزار ندهد، دست به کار شد و با هر چه در دسترسش بود، شروع به خلق آثار هنری و بدیع کرد به نحوی که تماشای آنها همه را به شگفتی وا میداشت. «احمد» که آرایشگری حرفهای بود برای اینکه بیکار نماند از مسئولان زندان خواست تا اجازه دهند آرایشگاهی برای زندانیان و کارکنان دایر کند. اما این درخواست هزینه دربرداشت و آنها مخالفت کردند. احمد متعهد شد با کمترین بودجه این آرایشگاه را برپا کند. بنابراین دست به کار شد و با ابتکاری عجیب و جمع کردن بطریهای پلاستیکی خالی آب، مایع دستشویی و روغن علاوه بر تزئینات عجیب، وسایل آرایشگری را هم درست کرد و آرایشگاه را همانطور که قول داده بود، با کمترین هزینه افتتاح کرد. کار «احمد» آنقدر خوب بود که کم کم علاوه بر زندانیان، پرسنل زندان نیز مشتری او شدند و کارش را تحسین میکردند.
رؤیای آزادی
«احمد» حدود 4 ماه قبل مدت محکومیتش به پایان رسید اما تا 80 میلیون تومان رد مال و بدهیاش را نپردازد باید در زندان بماند. از وقتی شنید فرزندانش که حالا دیگر به نوجوانانی پر غرور تبدیل شدهاند و در نبود مادر نیازمند حمایت پدر هستند، قصد خودکشی داشتهاند، شب و روز ندارد و دنبال راهی است تا هر چه زودتر از زندان بیرون بیاید و از فاجعهای دیگر جلوگیری کند. میگوید: «اهل اغراق نیستم اما طرحهایی که در مبلمان دارم، آنقدر بدیع و خاص است که میلیونها تومان ارزش دارد اما سرمایهگذاران به محض اینکه متوجه میشوند زندانی هستم یا پا پس میکشند یا قیمت خرید را پایین میآورند.اگر آزاد شوم میتوانم خودم طرح هایم را اجرایی کنم و با کار آفرینی و تولید، اشتغالزایی کنم. من به قابلیتهای خودم اعتماد دارم. میتوانم با اجرای طرحها و ایدههایی که در ذهن دارم کاری کنم که امید به زندگی خودم و دیگران برگردد. میخواهم کاری کنم که هیچ کودکی مجبور نباشد کار کند و با خیال راحت بتواند بچگی کند. من همه این روزها را تجربه کردهام و مطمئنم میتوانم دوباره تکرارش کنم. من در سالهایی که در زندان بودم بر تواناییها و قابلیتهایم افزودهام. آنقدر به موفقیت طرحهایی که در سر دارم مطمئنم که قول میدهم اگر دستی به یاریم بیاید و مرا ازاین زندان تنهایی خلاص کند در کمترین زمان ممکن کمکهای مالی که نیکوکاران برای رهاییام میپردازند را به آنها برگردانم. امیدوارم تا فرصت هست این اتفاق بیفتد و من پیش مردم کشور و خانوادهام سربلند شوم.»
نیکوکارانی که میخواهند به آزادی این زندانی کمک کنند میتوانند با شماره تلفن 88500100 -021 گروه جویندگان عاطفه روزنامه ایران تماس بگیرند.
سایر اخبار این روزنامه
روحانی: نخستین بسته حمایت غذایی آبان داده میشود
رؤیای آزادی این هنرمند را رنگ واقعیت ببخشیم
10 نهاد معاف از مالیات
خداحافظی «مامان اتی»
زنان پیروز فینال سرخ
راهکارهای ایران برای عبور از تحریمهای نفتی
قوه تأسیسیه
همچون مردم احساس خوبی از گرانیها ندارم
مدیریت حلقه ضعیف
مالیات برای همه فعالان اقتصادی
سید حسن نصرالله: قدرت موشکی نقطه قوت ماست
پایانی بر حیوانآزاری تنها با تصویب یک قانون