حمله لفظی ترامپ به رئیس جمهور فرانسه درباره ایده «ارتش اروپا»

نبی شریفی-تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان 31 ساله منع موشک های هسته‌ای میان برد موسوم به (INF)، نبرد در سوریه، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، جنگ نیابتی نا تمام مسکو-واشنگتن در منطقه دونباس در شرق اوکراین، جنگ در خاورمیانه و آسیا که موج مهاجران را به اروپا رانده و... تنها نشان دهنده یک چیز است: اروپا در میانه جنگ مسکو -واشنگتن گیر افتاده است و احساس ناامنی می کند. هر چند که برای بیرون آمدن از مخمصه، با آمریکا همراه شده است. اما حالا چند ماهی است که با روی کار آمدن ترامپ، اعضای اروپایی ناتو فکر بیرون آمدن از سایه ناتو را در سر پرورده اند. نخستین سیگنال ها را آلمانی ها سال گذشته فرستادند و آخرین بار امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه پیش از برگزاری نشست صلح به مناسبت گرامی داشت صدمین سالروز اعلام پایان جنگ جهانی اول، در این باره سخن گفت. اظهار نظری که باعث شد، پیش از آن که «ایر فورس وان» در فرودگاه پاریس فرود بیاید، دونالد ترامپ در توئیتی به آن واکنش نشان دهد. او در توئیتی نوشت: «رئیس جمهوری فرانسه پیشنهاد داده اروپا برای محافظت خود در برابر آمریکا، چین و روسیه، ارتش خود را تشکیل بدهد. این بسیار توهین آمیز است. شاید لازم باشد اروپا قبل از هر چیز سهم خود از ناتو را پرداخت کند. آمریکا تاکنون بخش بسیار بزرگی از آن را پرداخت کرده است.» این واکنش ترامپ به حرف‌های ماکرون است که گفته بود اروپا «قربانی اصلی» خروج آمریکا از پیمان نظامی سال ۱۹۸۷ با روسیه است. او چهار روز پیش به روزنامه وال‌استریت‌ژورنال گفته بود: «ما نمی‌توانیم از اروپایی‌ها حفاظت کنیم مگر این‌که یک ارتش اروپایی واقعی داشته باشیم.» رئیس جمهوری فرانسه همچنین در مصاحبه با رادیو «اروپا−۱»  با اشاره به این که «روسیه با اتحادیه اروپا هم‌مرز است و به عنوان تهدید قلمداد می‌شود»، گفت که فقط یک «ارتش واقعی اروپایی» می‌تواند از اروپایی‌ها دفاع کند و نباید به آمریکا وابسته بود.در این میان مهم است که نظر آلمان به عنوان بزرگ ترین اقتصاد اروپا و یکی از اعضای ناتو در این باره چیست؟ آلمان پیش از این با احتیاط با پیشنهاد رئیس جمهور فرانسه برخورد کرده بود. اورزولا فون در لاین، وزیر دفاع آلمان، در واکنشی به سخنان رئیس جمهور فرانسه گفته بود که پیشنهاد ماکرون پروژه‌ای نیست که یک روزه بتوان آن را عملی کرد. اما آنگلا مرکل ، صدراعظم آلمان، سپس در مصاحبه با روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» به طور مثبت درباره پیشنهاد ماکرون ابراز نظر کرد. آنگلا مرکل، سال گذشته گفته بود که «ما به عنوان شهروندان اروپا، باید خودمان برای آینده خود بجنگیم» اما او تاکید کرد که تاسیس یک نیروی مسلح در اروپا باید در ساختار موجود کنونی «همکاری‌های دفاعی» اتحادیه اروپا ادغام شود.اما این نهاد «همکاری‌های دفاعی» چیست؟ اتحادیه اروپا گامی جدی برای داشتن توانایی ورود مستقل به یک جنگ را با اعلام تشکیل ارتش اروپایی برداشته است. این سند که «موافقت نامه برای همکاری سازمان دهی‌شده دایم» «پسکو» (PESCO) نام دارد. کشورهای امضاکننده آن را موظف می‌سازد که در زمینه توسعه و خرید تجهیزات نظامی و جنگی و اعزام نیرو و تسلیحات برای دخالت‌های نظامی مشترک آمادگی همیشگی داشته باشند. انگلیس هم که قرار است تا سال 2019 از اتحادیه اروپا خارج شود (برگزیت) از امضاکنندگان این توافق نامه نظامی بوده است. چهار کشور دانمارک، ایرلند، مالتا و پرتغال از پیوستن به ارتش جدید خودداری کرده‌اند اما در آینده و هرگاه تصمیم داشته باشند می‌توانند به عضویت آن در بیایند. حالا باید دید که «بوندس ور» به عنوان ارتش آلمان، حاضر است پس از سال ها گوشه نشینی، پوست اندازی کند و نیروهای خود را توسعه دهد یا خیر. نیروهایی که ائتلاف جدید نظامی اروپا را شکل می دهند.به گفته بسیاری از کارشناسان، یکی از سیاست های آمریکا و حتی انگلستان (به عنوان کشوری که در همگامی با واشنگتن در مواقع لزوم چرخ اتحادیه اروپا را پنچر می کند) این بوده است که اتحادیه اروپا نباید یک نهاد نظامی قوی شود زیرا در این صورت در برابر سیاست های کلان آمریکا قد علم می کند. در واقع، این ایده همواره به گونه ای نانوشته وجود داشته است. آمریکا همیشه مراقب حرکت های اتحادیه اروپا به ویژه آلمان بوده و حتی گاهی بلند پروازی های فرانسه را هم قابل قبول نمی دانسته است. به بیان دیگر، درست است که ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) در تعریف رسمی برای حفظ امنیت اتحادیه اروپا ایجاد شده؛ اما حقیقت امر آن است که ناتو چتری است برای ممانعت از آن که کشورهای عضو اتحادیه به ویژه آلمان و فرانسه هرگز اراده ای برای تبدیل شدن به قدرت برتر نظامی در سطح جهانی پیدا کنند. این اتحادیه همیشه باید در ذیل پکیجی حرکت کند که ناتو و به طورمشخص آمریکا برایش تعریف کرده است و اگر اروپا زمانی بخواهد از این اصل تخطی کند، معادلات امنیتی جهان را به گونه ای دیگر تجربه خواهیم کرد.با استناد به این نظریه می‌توان نگرانی‌های اتحادیه اروپا و اصرار اعضا به گنجاندن منافع نظامی در چارچوب جدید به اسم پسکو را تا حدودی درک کرد.