دولتی تقسیم شده در کشوری دو پاره

فاطمه رحیمی- با پایان یافتن انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا، احزاب جمهوریخواه و دموکرات پیروزی را تقسیم کردند. سرانجام برای یک بار، نتیجه‌ای که پیش‌بینی شده بود، واقعا اتفاق افتاد. دموکرات‌ها در انتخابات ششم نوامبر کنگره، اکثریت مجلس نمایندگان را به دست گرفتند و در ماه ژانویه که اعضای جدید کنگره کرسی‌های خود را تحویل بگیرند، نظارت بر کاخ سفید ممکن خواهد شد. جمهوریخواهان با اکثریت بیشتر، سنا را حفظ کردند تا دیدارهای ریاست جمهوری راحت‌تر تصدیق شود. هر دو طرف اعلام پیروزی کردند. حال کشوری که به شدت تقسیم شده، دولتی تقسیم شده دارد. با این حال آنچه این نتایج را تضعیف می‌کند، تعمیق تغییر ساختاری در سیاست آمریکاست که حکمرانی بر این کشور را دشوارتر می‌کند. دموکرات‌ها نماینده اکثریت رای‌دهندگان آمریکا هستند، اما جمهوریخواهان از نظر جغرافیایی مسلط هستند.
شکافی که ایجاد شده برای این کشور و هر دو حزب خطرناک است. این خطر برای جمهوریخواهان درازمدت است. در حال حاضر آنها کاخ سفید را در دست دارند و توانسته‌اند اکثریت بالاتری در سنا داشته باشند، اما در یک سیستم دو حزبی، حزبی که غالب است اما به طور مداوم نمی‌تواند اکثریت آرا را به دست آورد، یک روز می‌بیند که دیگر به عنوان قدرت مشروع از سوی اکثریت رای‌دهندگان برشمرده نمی‌شود.
چالش دموکرات‌ها در کوتاه‌مدت رخ می‌دهد. ممکن است آنها علیه سیستمی که به روش‌های ساختاری از آن نفع نمی‌برند، بایستند اما آنها نمی‌توانند این سیستم را تغییر دهند مگر اینکه بتوانند در همین سیستم پیروز شوند. کسب آرای بالا در ایالاتی مانند نیویورک و کالیفرنیا بسیار خوب است، اما به خودی خود منجر به اکثریت حکمرانی نمی‌شود.
راه خروج از این بن‌بست چیست؟ بار اصلی کار، حال بر دوش دموکرات‌هاست. آنها به خاطر خودشان هم که شده، نه حتی به خاطر کشورشان باید راهی برای به دست آوردن سرزمین اصلی آمریکا بیابند.


این مساله با تمرین خویشتنداری آغاز می‌شود. بله آنها باید از اکثریت آرای خود در مجلس نمایندگان استفاده کنند تا موشکافی در مورد رییس‌‌جمهوری صورت بگیرد که هنجارهایی را تحقیر می‌کند که روسای جمهور قبلی را محدود می‌کرد. آنها باید به دقت بررسی کنند که چه اتفاقاتی در آژانس‌های فدرال جریان دارد و تحقیق کنند که چه سوءاستفاده‌هایی از قدرت ریاست جمهوری انجام می‌شود. اما دموکرات‌ها باید با این روند که آنها را ترغیب به استفاده از اکثریت‌شان در مجلس نمایندگان در راستای انتقام‌گیری می‌کند، مقابله کنند و همان طوری باید پاپی رییس‌‌جمهور شوند که یک بار نیوت گینگریچ و همتایان جمهوریخواه‌اش بیل کلینتون شدند. پیگیری قانونی را باید به دادستان‌ها سپرد. برای مثال اصلا مشخص نیست که با تفحص درباره شرایط تایید برت کاوانا در دادگاه عالی نتیجه‌ای به دنبال داشته باشد. مطمئنا فضایی برای استیضاح ترامپ آن طور که برخی دموکرات‌ها می‌خواهند وجود ندارد.
اولویت بعدی دموکرات‌ها باید این باشد که نشان دهند آنها ایده‌ها و ظرفیتی برای حکمرانی دارند که بخش گسترده‌تری از رای‌دهندگان را شامل می‌شود. یک راه انجام این کار تلاش با حسن نیت برای همکاری با رییس‌‌جمهور و جمهوریخواهان است. توافق‌هایی باید در مورد مسائل زیرساختی و قیمت مواد صورت بگیرد. آنها همچنین باید مساله مهاجرت را حل کنند.
حتی اگر همکاری‌های دو حزب شکست بخورد، منافع درازمدت دموکرات‌ها حکم می‌کند که با مسوولیت‌پذیری رفتار کنند. به هر حال دموکرات‌ها می‌خواهند دولت فدرال به خوبی عمل کند. چه خوشمان بیاید چه نه، اختلال عملکرد ضربه بیشتر را به دموکرات‌ها خواهد زد، نه به جمهوریخواهان.