فریدون و جهانگیری!

محمدرضا ستوده- پریروز توی تاکسی داشتم به بی‌اختیار بودن جهانگیری فکر می‌کردم. راننده هم آهنگ فریدون فروغی رو گذاشته بود. طبق معمول همزمان شروع کردم به عوض کردن شعر اون آهنگ و تهش شد این؛
روحانی به جهانگیری:
دیدنت چهره قانون‌رو به یادم میاره
حال غمگین تو مجنونو به یادم میاره


تو نباشی تنهایی توو دفترم دق می‌کنم
قهرت آهنگ فریدون‌رو به یادم میاره!
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت «کنارتم» شنیدنه
نباشی تبصره‌ای به ماده الحاق نمیشه
وزیر ورزش‌مون بشی کسی چاق نمیشه
همه مردم دنیا گوشاشون‌رو وا کنن
واسه من توو این جهان هیچ‌کسی اسحاق نمیشه
نوبخت به جهانگیری:
داره بادت می‌کنه فکر کنی که بادکنکی
خودتم خوب می‌دونی واسش مث عروسکی
جهانگیری:
بغضای تموم عالم توو صدامه چی بگم...
توو وجودم پرِ اسرار نظامه چی بگم...