بازخوانی دوباره پرونده قتل‌های زنجیره‌ای

آرمان: بار دیگر موضوع پرونده قتل‌های زنجیره‌ای گشوده شد. حسام‌الدین آشنا که روز یکشنبه درباره ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای توضیحاتی ارائه کرده بود، در پاسخ به توئیتی که چند سوال در این خصوص مطرح کرده بود، توضیحات جدیدتری هم ارائه کرد. وی نوشت: در همان مقاله تحت عنوان «سناریوی دراز کردن حکیم باشی» توضیح داده شده که متهمان در طراحی اولیه خود احتمال لو رفتن را پیش‌بینی کرده بودند و پس از دستگیری یکصدا وزیر وقت را به عنوان آمر معرفی کردند تا یک خط انحرافی در رسیدگی ایجاد کنند. مشاور فرهنگی روحانی همچنین در توئیت دیگری در پاسخ به ادعای مطلع بودن وزیر اطلاعات وقت از ماجرا، تصریح کرد: اما واقعیت این است که وزیر پس از اعتراف کاظمی به این جنایت و اطمینان از صحت اعتراف، مراتب را مستقیما به رئیس‌جمهور اطلاع دادند. وی افزود: تا آنجا که من می‌دانم متهمان پیش از دستگیری با یک واسطه به رئیس‌جمهور دسترسی پیدا کرده و از طریق مدیریت برداشت، ذهن ایشان را جهت داده بودند. آشنا بار دیگر در پاسخ به ابهاماتی درباره اعتراف کاظمی و مطلع بودن وزیر، تاکید کرده است: کاظمی اعتراف نکرده اتهام زده و خود را تبرئه کرده است. حسام‌الدین آشنا روز یکشنبه در پاسخ به توئیتی، درباره ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای توضیحاتی ارائه کرده و نوشته بود: مطمئن هستم که وزیر وقت اطلاعات نه در آن جنایات دخیل بوده و نه از آمران آن خبر داشت. من در همان سال ١٣٧٧ در روزنامه‌های انتخاب و جمهوري اسلامي با نام مستعار بهمن شناسا مطالب لازم را در این باره نوشته‌ام. این پرونده به سخت‌ترین و خشن‌ترین وجه ممکن مورد رسیدگی قرار گرفت. آشنا در توئیت دیگری اضافه کرده بود: آنچه در سازمان قضائی نیروهای مسلح اتفاق افتاد، به هیچ وجه کمتر از اصل قتل‌ها نبود. روی باید از آقای نیازی سوالات سختی پرسید.
روایت حسینیان
دیروز نامه‌نیوز متن سخنرانی سال 78 حجت‌الاسلام روح ا... حسینیان درباره قتل‌های زنجیره‌ای را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «سعید اسلامی به قول خود این‏ها مخالف رئیس‌جمهور بود. چه‏طور تو یک ‏ماجرایی که آقای موسوی سردمدارش بوده و موافق رئیس‌جمهور، یکی از مخالفان رئیس‌جمهور آمدند چنین کار خلاف ‏قانونی را مرتکب شدند؟ من نفی نمی‏کنم. به هر حال کسی بوده که مسئول امنیت کشور بوده، مسئول امنیت وزارت ‏اطلاعات بوده، شاید صدها عملیات برون مرزی در رابطه با منافقین، از جمله بمباران پایگاه منافقین در بغداد سال ۷۴، در ‏حین سخنرانی که شایعه شد مسعود رجوی هم کشته شده، فرمانده عملیات همین آقای سعید اسلامی بود. در این اواخر و در زمان وقوع قتل‏ها، ایشان به عنوان ‏مشاور بود، مشاوری هم که دیگر منزوی شده بود و کسی هم استفاده‏ای از او نمی‏کرد. کسی که مسئول بود و پرونده ‏حق داشت دستش باشد، خود آقای «موسوی» بود که این پرونده‏ها را به‏دست می‏آورد به عنوان معاونِ معاون امنیت. به ‏هر حال ایشان دستگیر شد و مدتی بعد هم آمدند و اعلام کردند که آقا خودکشی کرده. بعد از این جریانات، جناب آقای ‌‏نیازی یک روز تماس با من گرفتند و گفتند که من می‏خواهم اطلاعاتی در رابطه با این پرونده در خدمت شما قرار بدهم ‏که شما، به قول خودشان چون من را فرد دلسوزی می‏دانستند که در اشتباه هستم، می‏خواستند من را از اشتباه خارج ‏کنند. قراری گذاشتیم در منزل یکی از دوستان. ایشان آمدند توضیح دادند. توضیحاتی که تمام تحلیل بنده را ثابت می‏کرد. ‏خوشبختانه جناب آقای بهرامی یکی از قضات سازمان قضائی آقای بهرامی، ایشان هم بودند. من بعدا که همه ‏صحبت‏هایش را آقای نیازی کرد، گفتم آقای بهرامی شما شاهد باشید، این حرف‏هایی که آقای نیازی زد، فردا اگر من ‏بروم مصاحبه کنم و بگویم و اگر ایشان انکار کرد، شاهد باشید. من شروع کردم به سؤال. گفتم آقای نیازی انگیزه این ‏قتل‏ها چه بوده، واقعا اینها از این قتل‏ها چه انگیزه‏ای داشتند؟ فرمودند که قصد براندازی داشتند. گفتم قصد براندازی ‏کافی نیست. به عنوان انگیزه بنده نمی‏آیم یک حکومتی را همین‏جوری ساقط بکنم. بنده باید بالاخره یک منافعی داشته ‏باشم، یا حکومت را من بعد به دست بگیرم، یا قوم من به دست بگیرد، یا پدر من شاه بشود، یا باند من بالاخره به ‏حکومت برسند، یا جناح من یا حزب من. همین‏جوری که آدم نمی‏آید یک حکومتی را قصد براندازی‏اش را داشته باشد. ‏گفت قصد براندازی، درست همان حرفی که عرض کردم. گفت آقای موسوی می‏گوید تحلیل ما این بود که آقای خامنه‌ای ‏غیر از امام است، رئیس دولت اصلاحات هم بیست میلیون پشتیبان دارد و اگر بین این دو درگیری بشود، آقای خامنه‌ای شکست ‏خواهد خورد و ما این قتل‏ها را مرتکب می‏شویم و گردن رهبری می‏اندازیم. گفتم، معذرت می‏خواهم، گفتم شیخ ساده ‏این چه قصد براندازی است؟»