انتخابات ميان‌دوره‌اي امريكا و آينده ترامپ

امروز يكي از مهم‌ترين انتخابات‌ ميان‌دوره‌اي در تاريخ معاصر امريكا برگزار مي‌شود. در اين انتخابات مردم امريكا فرصت دارند در مورد ترامپ، شخصيت و سياست‌هاي او اظهارنظر كنند و در مورد ادامه كنترل كنگره توسط هم‌حزبي‌هاي ترامپ يا سپردن كنترل آن به دموكرات‌ها تصميم بگيرند. نتيجه اين انتخابات مي‌تواند مقدمه مهمي براي انتخابات رياست‌جمهوري 2020 باشد و خارج شدن كنگره از كنترل جمهوريخواهان دستور كار ترامپ طي دو سال باقيمانده از زمامداري‌اش را شديدا تحت تاثير قرار خواهد داد. سرنوشت 35 كرسي از 100 كرسي سنا و تمام 435 كرسي مجلس نمايندگان امروز بايد مشخص شود. نقطه قوت جمهوريخواهان در سنا اين است كه تنها بايد از 9 كرسي خود دفاع كنند، در حالي دموكرات‌ها براي كنترل سنا نه تنها بايد 24 كرسي خود را حفظ كنند بلكه بايد حداقل دو كرسي رقيب را نيز از او بگيرند. (دو كرسي بلاتصدي نيز موضوع رقابت است.) يكي از نقاط قوت دموكرات‌ها اين است كه معمولا راي‌دهندگان در انتخابات ميان‌دوره‌اي كنترل كنگره را به حزب رقيب رييس‌جمهور مي‌دهند. در 38 انتخابات ميان‌دوره‌اي كه بعد از جنگ داخلي امريكا (1865 به بعد) برگزار شده، حزب رييس‌جمهور در 35 مورد مجلس نمايندگان را از دست داده است. در 26 انتخابات ميان‌دوره‌اي از 1913 نيز حزب رييس‌جمهور 19 بار در سنا شكست خورده است. اولويت دموكرات‌ها در اين دور از مبارزات انتخاباتي اين بود كه اولا انتخابات را به رفراندومي در مورد ترامپ تبديل كنند. ثانيا ثابت كنند كه جمهوريخواهان در كنگره نمي‌خواهند يا نمي‌توانند گامي در جهت نجات كشور از پديده ترامپ بردارند. ثالثا توجه راي‌دهندگان را به لزوم حفظ بيمه درماني براي اقشار متوسط و كم‌درآمد و ...
مشخصا نجات آنچه به اوباماكر Obamacare شهرت يافته، جلب كنند. (نظر به اينكه قبلا راي يكي از جمهوريخواهان در سنا يعني مك‌كين، مانع لغو اوباماكر شد، تركيب سنا از اين نظر بسيار مهم است.) دموكرات‌ها همچنين عمدتا منتقد تلاش جمهوريخواهان براي كاهش ماليات‌ها و آسيب زدن به خدمات رفاهي و اجتماعي هستند. در بين طيف‌هاي متنوع جمهوريخواهان نيز محافظه‌كاران اقتصادي (به ويژه تي‌پارتي) بر دولت كوچك، ماليات كم، سياست و تجارت خارجي بر مبناي شعار «امريكا نخست» متمركز‌ند و مسيحيان تبشيري بر سياست‌هاي فرهنگي و اجتماعي ترامپ تاكيد دارند. ضمن اينكه ترس از مهاجران وجه اشتراكي بوده كه همه اين طيف‌ها كم و بيش بر آن پاي فشرده‌اند. طيفي از جمهوريخواهان نيز كه موافق ترامپ نيستند، تاكنون عمدتا به دليل راي قابل ملاحظه پايگاه اجتماعي او ناچار از همراهي با او يا سكوت بوده‌اند. يكي از ويژگي‌هاي اين انتخابات فعاليت گسترده رييس‌جمهور قبلي يعني اوباما به سود نامزدهاي دموكرات بود كه امري كم‌سابقه است. موافقان حضور او در مبارزات انتخاباتي تاكيد داشتند كه محبوبيت بالاي اوباما (63درصد) در برابر محبوبيت پايين ترامپ (41درصد) فعال شدن او به نفع نامزدهاي دموكرات را توجيه مي‌كرد. اگرچه حضور اوباما موجب تحريك جمهوريخواهان شد، اما تاثير حضور اوباما در بسيج طرفداران بالقوه دموكرات‌ها براي شركت در انتخابات مي‌تواند بيشتر بوده باشد. به موازات آن، ترامپ نيز به نحوي كه براي يك رييس‌جمهور بي‌سابقه است، در اين انتخابات ميان‌دوره‌اي بسيار فعال ظاهر شد. شانس دموكرات‌ها براي گرفتن اكثريت كرسي‌ها در مجلس نمايندگان بسيار بالاست. نظرسنجي‌ها عمومي عمدتا حاكي از برتري بيش از 15 درصدي دموكرات‌ها بر جمهوريخواهان بوده است. در 2006 و 2009 كه دموكرات‌ها و جمهوريخواهان به ترتيب اكثريت كرسي‌هاي مجلس نمايندگان را بردند، در نظرسنجي‌ها درصد عمومي طرف پيروز تقريبي دورقمي بود. پايين بودن محبوبيت ترامپ، بلاتصدي بودن 44 كرسي كه قبلا به جمهوريخواهان تعلق داشته و موفقيت بي‌سابقه دموكرات‌ها در جمع‌آوري كمك مالي از عواملي است كه بر بخت دموكرات‌ها براي پيروزي در مجلس نمايندگان افزوده است. از طرفي، برخلاف برآوردهاي پيشين مبني بر بالا بودن شانس جمهوريخواهان براي حفظ اكثريت در سنا، اكنون ترديدهايي در اين مورد ايجاد شده است. سوال اين است كه اگر وضع جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان تا اين حد بد است، چرا در سنا نبايد چنين باشد. سخنان چند روز قبل سناتور مك‌كانل، رهبر جمهوريخواهان در سنا، مبني بر اينكه رقابت در 9 ايالت غالبا محافظه‌كار بسيار شديد و آراي رقبا بسيار به هم نزديك است، موجب افزايش ترديدها در مورد توان جمهوريخواهان به حفظ اكثريت در سنا شده است. شمار شركت‌كنندگان در انتخابات عامل مهمي در تعيين نتيجه آن است. به‌طور معمول، تمايل و توان اقليت‌هاي نژادي و مذهبي، جوانان و اقشار كم‌درآمد كه اغلب به دموكرات‌ها راي مي‌دهند، براي شركت در انتخابات كمتر است و مقامات ايالتي و محلي جمهوريخواه نيز مي‌كوشند تا با ايجاد موانع قانوني، مشاكت اين اقشار در انتخابات را كم كنند. در چنين شرايطي، وجود نشانه‌هاي قوي مبني بر بالا بودن مشاركت در راي‌گيري به سود دموكرات‌هاست. از جمله، مطابق يك نظرسنجي،
40 درصد افراد زير 30 سال كه گفته‌اند قطعا در انتخابات شركت خواهند كرد بسيار بيشتر از ارقام مربوطه در 2010 و 2014 (27 درصد و 26 درصد) بوده است. به علاوه، شمار كساني كه زودهنگام يعني قبل از روز راي‌گيري راي داده‌اند، بي‌سابقه بوده‌است. اگر مطابق پيش‌بيني‌ها، جمهوريخواهان حتي تنها در مجلس نمايندگان شكست بخورند، نه تنها حوزه مانور ترامپ در سياست داخلي و تا حدودي سياست خارجي محدود خواهد شد، بلكه آينده سياسي او نيز در معرض ترديد قرار خواهد گرفت. تاثير انتخابات بر سياست خارجي امريكا موضوعي است كه جداگانه به آن پرداخته خواهد شد.