توجه به امنيت ملي

مساله تحريم‌هاي جديد امريكا چند وجه مهم دارد كه بايد به آنها توجه شود؛ نكته اول آن است كه با توجه به سابقه تحريمي كه در تاريخ جمهوري اسلامي ايران و تجربه مقاومت مردم در برابر تحريم‌ها وجود دارد، مشخص است كه اين تحريم‌ها جامعه را مقاوم‌تر و منسجم‌تر خواهد كرد. لازم است بدانيم تحريم گرچه در كوتاه‌مدت آثار مخرب و خسارت به همراه دارد اما در رويكرد بلندمدت هم جامعه و هم نظام سياسي را مقاوم خواهد كرد.
نكته دوم آن است رفتار فردگرايي امريكا توهين به نهاد‌هاي بين‌المللي است. در ساختار تحريم‌هاي جديد هر چند به جمهوري اسلامي ايران خسارت‌هايي تحميل مي‌شود اما لازم است بدانيم كه خسران اصلي متوجه نهادهاي بين‌المللي است. تحريم‌هاي جديد سبب شد تا قطعنامه‌هاي شوراي امنيت به سخره گرفته شود همچنين اتحاديه اروپا به عنوان شركاي اصلي امريكا و از امضا‌كنندگان برجام نيز در اين اتفاق تحقير شدند. كسي كه اتحاديه اروپا را تحقير كرد، ‌دولت امريكا بود از اين ‌رو مي‌توان اظهار داشت كه فصل شكاف ميان اروپا، نهادهاي بين‌المللي و امريكا آغاز شده است. نكته سوم درباره تحريم‌هاي جديد آن است تنها گزينه ممكن براي ايران در داخل وفاق، انسجام، عقلانيت و توجه به منافع ملي است. در عرصه منطقه‌اي گسترش تعامل با همسايگان و در عرصه بين‌المللي گسترش تعامل با اتحاديه اروپا بايد مورد توجه قرار گيرد. هدف از گسترش تعامل با همسايگان و اتحاديه اروپا ايجاد اختلال در تحريم‌هاي جديد امريكا است فلذا از اين مهم نبايد غافل شد. در وهله نخست در عرصه بين‌المللي ما بايد با پديده يك جانبه‌گرايي ايالات متحده مقابله كنيم و در مرحله بعدي در عرصه داخلي بايد استرتژي انسجام، وفاق و همگرايي را مدنظر قرار دهيم. درحوزه عمليات رواني و رسانه‌اي امريكا ما بايد از طريق رسانه ملي، رسانه‌هاي عمومي، مكتوب و مجازي اين مهم را در افكار عمومي تبيين كنيم كه امريكا براي تحقق پروژه تحريم نيازمند افكار‌سازي در داخل است به همين دليل ما بايد هشدار و پيشگيري‌هاي لازم را براي عمليات رواني امريكا داشته باشيم. دولت امريكا تلاش دارد با سياه‌نمايي و بزرگ‌نمايي مشكلات موجود جمهوريت نظام را هدف قرار داده و پروژه نااميد‌سازي مردم را دنبال كند. نقطه مقابل اين اتفاق كه وظيفه نظام حاكم ايران است، تزريق اميد به مردم براي آينده بهتر براي مقابله با پروژه عمليات رواني و رسانه‌اي امريكا است. اين تصوير از اين منظر حائز اهميت است كه بخش عمده عمليات رواني امريكا از پارسال تاكنون در راستاي نااميد‌سازي افكار عمومي نسبت به آينده و نظام سياسي حاكم بر ايران است. يكي از عوامل اصلي ناكامي امريكا در پروژه تحريم كه متوجه تمام اركان قدرت است، موضوعي به نام وفاق و توجه به منافع ملي است. در شرايط كنوني مسوولان بايد از هر اقدامي كه منجر به تشديد تنش و دراختيار گذاشتن ابزار نااميدي در اختيار بيگانه مي‌شود، اجتناب كنند. اين ابزار تنش مي‌تواند ايجاد محدوديت براي نهاد‌هاي انتخابي يا مسوولان منتخب مردم باشد لذا بايد از در اختيار گذاشتن ابزار نااميدي به بيگانگان اجتناب كنيم. درشرايط كنوني تمام قوا بايد بدانند از هر نوع رفتاري كه بر اساس آن دشمن مي‌تواند افكارعمومي ايران را تحريك كند، اجتناب كنند و اين مساله بسيار حياتي است. ما پيش از جنگ اقتصادي در يك جنگ رواني قرار داريم. اين باور بايد به افكار عمومي تلقين شود كه نظام با دراختيار داشتن مجموعه‌اي از ظرفيت‌ها، توانمندي‌ها و فرصت‌ها مي‌تواند از اين بحران عبور كند چنانچه از بحران‌هايي به مراتب بزرگ‌تر عبور كرده است.