روزنامه جهان صنعت
1397/08/15
بررسی دلایل خشونتورزی تهرانیها
ریحانه جولایی- رانندگی، تعاملات اجتماعی، درگیریهای خیابانی، بالا رفتن برخی جرائم و صدها مثال دیگر ثابت میکند ایرانیان انسانهای خشنی هستند و این خشونتهای رفتاری هر روز بیشتر و بیشتر از قبل میشود. به قول معروف این موضوع که ایرانیها افراد خشن و عصبی هستند قضاوتی بیپایه و اساس نیست و آمارهای منتشر شده هم به این موضوع اشاره دارند.تهرانیها خشنتر از گذشته
مدتی قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه تهرانیها از گذشته خشنتر شدهاند. بسیاری از مسوولان این موضوع را بیارتباط با شرایط اقتصادی کنونی نمیدانند و معتقدند گرانیهای اخیر دلیل بیشتر این خشونتهاست. این تزلزل در بازار تاثیرات زیادی روی افراد دارد و نمود بیرونی آن در مواجهه با دیگران پیدا میشود؛ از جمله پرخاشگری در خانه و جامعه، کم تحمل شدن و به مرور افسردگی را همراه دارد.
گزارشهای پزشکیقانونی به وضوح این موضوع را نشان میدهد. بر اساس آماری که در چهار ماهه نخست سال منتشر شده، در ایران 544 هزار و 470 نفر به علت نزاع به پزشکیقانونی مراجعه کردهاند که در این میان استان تهران با ثبت 93 هزار و 295 مورد رکورددار ثبت نزاع در کشور محسوب میشود.
این آمار نشان میدهد زنهای پایتختنشین، نقش 38 درصدی از این نزاعها را در چهار ماه نخست سال از آن خود کردهاند. این گزارشها حاکی از این است که در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد امسال 25 هزار و پنج نفر به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مرکز پزشکیقانونی استان مراجعه کردهاند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد مراجعان نزاع 16 هزار و 429 نفر اعلام شده بود، دو درصد افزایش یافته است.
از کل مراجعات به دلیل صدمات ناشی از نزاع در سه ماهه اول نخست امسال 15 هزار و 167 نفر مرد و 9 هزار و 138 نفر زن بودهاند. در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد مراجعان نزاع به مراکز پزشکیقانونی استان تهران با دو درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل اعلام شده است.اعداد و ارقامی که پزشکیقانونی اعلام میکند، باز هم ثابت میکند استان تهران رکورددار بیشترین نزاع و درگیری است و تهرانیها در صدر جدول دعوا و زد و خورد قرار دارند.
تاثیر وضعیت مالی روی خلق و خوی تهرانیها
بعضی از شهروندان معتقدند نبود تفریح و شادی در کشور، به ویژه در شهری مثل تهران باعث شده هر روز عصبیتر و بدخلقتر شویم. تنها تفریح شهروندان رفتن به رستوران و سینماست که آن هم در جایگاه خود، تفریحهای پرخرجی به حساب میآیند، اما تنها راه برای گذراندن اوقات فراغت است که آن هم زیاد به دل شهروندان نمینشیند چرا که هزینه یک شام ساده خانوادهای چهار نفره در خوشبینانهترین حالت 150 هزار تومان میشود و فیلمها از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و تماشاچی را راضی از سالن سینما خارج نمیکنند.موضوعات مالی تاثیر زیادی روی خلقیات و رفتار افراد ساکن در یک جامعه دارد. چنانچه وضع معیشتی مردم روبهراه باشد به طور طبیعی در رفتارشان آرامتر هستند. از جمله موضوعات دیگری که باعث شده تهرانیها بیش از گذشته پرخاشگر و عصبی باشند، میتوان به وضعیت ترافیک و آلودگی هوا نیز اشاره کرد هرچند نقش این موارد در کنار مسائل مالی کمرنگتر میشود. آلودگی هوا و ترافیک سیستم اعصاب را تحریک میکند اما خشونت در میان تهرانیها را نباید به گونهای القا کنیم که با بحث جمعیت هیچ نسبتی نداشته باشد.
بر اساس آمار، تهران با توجه به فراوانی جمعیت در نزاعهای خیابانی رتبه اول را دارد اما اگر این موارد را در نمودار ببریم و با میزان جمعیت و نزاعهای دیگر استانها مقایسه کنیم اینطور نیست. نباید فراموش کرد که تهران تحت فشار استانهای دیگر است و اگر شرایط اقتصادی در استانها فراهم باشد بسیاری از مردم به سمت پایتخت نمیآیند. زندگی در تهران راحت نیست و مشخصات خاص خود را دارد. بسیاری از افراد برای داشتن شغل و کسبوکار به تهران میآیند. در حوزه حملونقل شهری بخش زیادی از افرادی که در مناطق مرزی تهران به ویژه در جنوب و جنوب شرقی کار میکنند به همین دلیل به تهران میآیند. این موضوع حاصل پدیدهای است که دست مدیریت شهری و تابع یکسری بحثهای دیگر است و امیدوارم شرایطی ایجاد شود که شاهد کاهش اعداد و آماری اینچنینی باشیم. پیش از این از سوی یک نهاد مطالعاتی شهری اعلام شده بود تهرانیها رکورددار خشونت در میان شهرهای کشور هستند.
تهرانیها در صدر افراد پراسترس
گذشته از تمام این مسائل بررسیها نشان میدهد که حدود ۲۵ درصد از آحاد جامعه گرفتار یک نوع از اختلالات روانپزشکی هستند که شایعترین نوع اختلالات، استرس و افسردگی است. استرس ناشی از نگرانیها در میان شهروندان تهرانی، بیشتر از استرسهای مربوط به وقایعی است که اتفاق میافتد.
به گفته روانشناسان استرس باید بعد از هر واقعه بروز کند، اما در گفتوگو با شهروندان تهرانی، محققان به نگرانیهایی در میان آنان رسیدند که تنش روانی و اجتماعی ناشی از آنها، به مراتب بیشتر از استرسهای به وجود آمده پس از وقایع و رویدادهاست. بر این اساس بیشترین نگرانی شهروندان تهرانی از آینده فردی و خانوادگی، آینده مالی و اقتصادی و گرانی مایحتاج اولیه ذکر شده است. همچنین شایعترین نگرانیها در میان زنان به ترتیب نگرانی در مورد سلامت یکی از اعضای خانواده، نگرانی از آینده فردی و خانوادگی، نگرانی از بیماری، مصدومیت و معلولیت و نگرانی از آینده مالی و اقتصادی بیان شده است. شایعترین نگرانیها در میان مردان به ترتیب نگرانی از آینده مالی و اقتصادی، نگرانی از بیکاری و نگرانی از مسائل عاطفی عنوان شده و وضعیت نگرانیها در میان افراد بیسواد، تحصیلکرده با مدارک مختلف، افراد متاهل و مجرد، افراد مطلقه، افراد در تقسیمبندی طبقاتی متفاوت دانسته شده و تغییرات رفتاری از پیامدهای دیگر این دسته از نگرانیها ذکر شده است.
نکته دیگر اینکه براساس بررسیهای انجام شده، کاهش در میزان خواب، کم شدن روابط اجتماعی، ورزش، کماشتهایی، کاهش تعاملات خانوادگی، مطالعه، رفتارهای دینی و معنوی، تمرکز و تفکر مفید، کارکرد روزانه مانند تمیز کردن محیط زندگی و کار، رابطه با همکاران یا همکلاسیها، پرخاشگری، قرمز شدن صورت و... از پیامدهای این نوع نگرانیها هستند.
تهدید بزرگ برای پایتختنشینان
محمد احمدی از رانندگان شریف یکی از شرکتهای خصوصی تاکسیرانی است. او که هر صبح حدود ساعت 6 از خانه بیرون میآید تا مسافران را به مقصدشان برساند میگوید: این روزها زندگی کردن کار راحتی نیست. با این خرجها و درآمدها باید از صبح تا اواخر شب کار کرد که بتوانیم یک لقمه نان حلال برای خانه و خانواده ببریم. به واسطه اینکه رانندگان تاکسی بیشترین ارتباط را با مردم دارند و به قول خودشان از صبح تا شب کف خیابان هستند، پرسیدم این اواخر و با توجه به شرایط سخت اقتصادی مردم بیشتر عصبی شدهاند یا خیر؟ او به این سوال ما پاسخ داد: مردم تهران که از همان ابتدا عصبی بودند اما یکی دو ماه است تنش بین مردم بیشتر شده تا جایی که بعضی وقتها من میترسم با مردم حرف بزنم. شغل ما ایجاب میکند گاهی با مسافران حرف میزنیم، از موضوعات سیاسی تا اجتماعی و خرج و مخارج و کلا همه چیز؛ اما چند وقتی میشود تا سر حرف را باز میکنیم یکی شروع میکند به داد و هوار کردن. دست مردم هم نیست، زندگی و وضعیت بد اقتصادی فشار میآورد و یک جا باید تخلیه کنند. دعوا در خیابان هم خیلی زیاد شده، در روز چند بار شاهد دعوای خیابانی هستم و بیشتر آنها هم جوان هستند. سر هر چیز الکی دعوا میکنند مثلا یکی جلوی یکی پیچیده و همین میشود باعث دعوا و درگیری، صبر در بین ما از بین رفته است. حق هم دارند، صبور بودن آرامش میخواهد، تفریح میخواهد، ما نداریم. خود من اگر در شهر آبا و اجدادیام یک زمین نداشتم که در آن یک اتاقک بسازم، از پس هزینههای سالی یکی دو بار سفر هم برنمیآمدم. مردم در این شهر هر روز عصبیتر میشوند.
رویاهایی که از دستمان میرود
در رابطه با خشم تهرانیها و دلایل آن با سهیل رضایی روانشناس نیز گفتوگو کردیم. او معتقد است در کنار موضوعات سیاسی و اجتماعی، موضوعات معیشتی که اخیرا صورت گرفته هم بیتاثیر نیست. او در همین رابطه به «جهان صنعت» گفت: این خبر که تهرانیها عصبیتر و پرخاشگرتر شدهاند برای امسال است و نباید فراموش کنیم امسال تهرانیها مشکلات و گرانیهای بیسابقهای را تجربه کردهاند. این مساله یکی از مولفههای خشم است. وقتی تورم و تزلزل در معیشت مردم از یک میزانی بالاتر رود روی اعصاب و روان شهروندان تاثیر میگذارد.
او به موضوع دیگری هم اشاره میکند و آن، این است که در حال حاضر شهروندان هیچ امیدی برای ادامه زندگی و آینده خود ندارند. هیچ چیز در این جامعه روی اصول نیست و هر لحظه قانون بازی ما در این کشور تغییر میکند؛ یک فرد جوان وقتی فکر میکند به هدفش رسیده و آن چیز در دستانش است ناگهان آن را از کف میدهد، چون ما به هیچ اصولی پایبند نیستیم. یک جوان برای خرید ماشین سه میلیون تومان کم دارد و به یکباره این سه میلیون، 20 میلیون تومان میشود. بعد از مدتی جوان آرزو و رویایش را فراموش میکند چون نمیتواند به آن دست پیدا کند و همین میشود خشم از دولت، از مردم، از جوان همسنی که ثروتمندتر است. جوان میبیند آیندهای ندارد؛ خبرهایی که میشنود همه ناگوار و بد است؛ به تعداد خبرهای بد خبرهای خوب هم نداریم تا تقسیم بار شود. به عنوان مثال برای برگزاری یک کنسرت ساده خیابانی چندین نهاد باید نظر دهند و عموما مخالفت میکنند. اینها عوامل خشم است.
این روانشناس در پایان خاطرنشان میکند: زندگی در کلانشهرها و جوامع بزرگ به خودی خود باعث خشم و عصبانیت میشود اما در تهران جایی برای کنترل یا تخلیه خشم نداریم، بنابراین با هم درگیر میشویم یا هیچ آموزشی در مورد مهارتهای زندگی نمیبینیم. در دهلی هند که شهر کثیفی است و وضعیت مردم به مراتب فلاکتبارتر از تهران است این همه خشم وجود ندارد چون در جامعه درگیری نیست، نگرانی نیست، دولتمردان هر روز یک تصمیم نمیگیرند و به ضرر مردم نمیشود و افراد به دولت و به یکدیگر اعتماد دارند. تصمیمات زندگی مرتب به هم نمیخورد و رویاها از دستمان خارج نمیشود. در ما امید و رویا از بین رفته است. اگر ما رویا نداشته باشیم پس به چه امیدی زنده هستیم؟
سایر اخبار این روزنامه
کلیات سازوکار ویژه مالی اروپا بهزودی مشخص میشود
جزئیات دور دوم تحریمهای آمریکا
امضای تفاهمنامههای نمایشی برای توسعه بافت فرسوده
افزایش مهلت تسویه خریداران نفت در بورس
گزارش بلومبرگ از افزایش صادرات نفت ایران در آستانه تحریم
روز سرنوشتساز
جنگ روانی ایالات متحده برنده ندارد
تداوم تاثیر تحریمهای آمریکا بر صنعت گردشگری
اساسنامه جدید دانشگاه آزاد!
بانک ها به بحران دامن می زنند
خطر نابودی صنعت طلای ایران را تهدید میکند
بررسی دلایل خشونتورزی تهرانیها
وزیر امور خارجه در گفتو گو با روزنامه یواس تودی:
پیش نیازهای یک اقتصاد دانشبنیان از منظر شاخصهای جهانی
از تئوری آبگوشت تا بمباران لیبرالیسم!
نیویورکتایمز مطرح کرد
تکنرخی شدن ارز در این شرایط