دکتر بابک قرائی مقدم

بیمار عارف لرستانی ۴۶ ساله بازیگر معروف سینما و تئاتر ، ورزشکار بوده، سابقه بیماری خاصی نداشته و سیگار مصرف نمی‌کرده است. وی شب قبل از درگذشتش با سکسکه شدید که ظاهرا طولانی مدت بوده (احتمالا چند ساعت طول کشیده است) به بیمارستان مراجعه می‌نماید . بیمار پس از بررسی‌های معمول با حال عمومی‌خوب و علائم حیاتی مناسب با تشخیص سکسکه مقاوم به درمان با چند داروی تزریقی و شاید خوراکی معمول برای درمان سکسکه مرخص می‌گردد. البته مشخص نیست که آیا از وی نوار قلبی گرفته شده است یا نه و همچنین آیا سکسکه بیمار بهبود یافته است یا خیر. به هر حال ایشان با هشدار به اینکه در صورت بدتر شدن وضعیتش حتما به بیمارستان مراجعه نماید ، مرخص می‌شود و به منزل می‌آید. اطلاعی مبنی بر اینکه در طول شب بیمار دچار تهوع یا استفراغ گردیده است یا خیر، یافت نشد اما متاسفانه
بنا بر اعلام اورژانس ۱۱۵ بیمار حوالی ساعت ۸ صبح دچار ایست قلبی گردیده و زمانیکه کمک رسانان اورژانس به محل مراجعه می‌نمایند، وی فاقد هرگونه علائم حیاتی بوده است.
حال سوال این است که آیا خطائی از سوی پزشکان رخ داده است ؟
آیا باید ایشان حتما شب را در بیمارستان نگهداشته می‌شد یا حتی به بخش سی سی یو برده می‌شد ؟


اگرچه با توجه به اطلاعات محدود نسبت به پرونده بیمار، دادن پاسخ دقیق مشکل است اما باید گفت که در مجموع سکسکه علامتی کاملا غیر اختصاصی بوده و می‌تواند دلایل متعدد و متفاوتی داشته باشد. اگرچه سکسکه می‌تواند در یک حمله قلبی و سکته بعضی از نواحی قلب به عنوان یک علامت مطرح باشد اما وقوع سکسکه بدون هیچ گونه علامت دیگری از جمله تهوع ، استفراغ ، درد قفسه سینه در یک بیمار دچار سکته قلبی یافته ای واقعا ناشایع و دور از انتظار است و تشخیص این مسئله درشب قبل از این رخداد غم انگیز برای این بیمار که ظاهرا فاقد هرگونه سابقه بیماری قلبی ، مصرف سیگار یا سایر عوامل خطرساز دیگر بوده ،برای شک به وجود حمله قلبی انصافا ساده نبوده است.
در حال حاضر که متاسفانه چنین اتفاق غم انگیزی برای هنرمند عزیز کشورمان رخ داده ذکر این نکته که سکسکه می‌تواند علامتی برای سکته قلبی باشد خیلی مشکل نیست و مسئله ای است که تقریبا در هر کتاب مرجع پزشکی می توان بدان دست یافت...
اما مهم حل مسئله قبل از وقوع بحران است که یافتن آن پس از واقعه نوشدارویی است بعد از مرگ سهراب.
البته این روزها شبکه های اجتماعی و بسیاری از رسانه های گروهی از محکوم نمودن طبیبان و بی اعتبار کردن آنان ابایی ندارند. از نزدیکان و دوستان این عزیز از دست رفته نیز گلایه ای نیست که داغدارند و لابد چه کسی سزاوارتر از آن پزشک اورژانس برای ناله و نفرین به ظلم زمانه...
اگر به دست من افتد فراق را بکشمکه روز هجر سیه باد و خان و مان فراق اما برای سایر عزیزان شاید بهتر آن باشد که قضاوت در مورد این موضوع را به روشن تر شدن این پرونده و نظرات مراجع ذیربط از جمله پزشکی قانونی موکول نمایند که آبروی انسانها محترم است و پیش داوری ناآگاهانه شایسته مردمان شریف و با فرهنگ نمی باشد.