محمدعلی وکیلی عظمتی که دنیا باور نداشت

در آستانه اربعین حسینی هستیم. روایت است که بانوی کربلا حضرت زینب (س) در این روز به کربلا بازگشت. بر بالین شهدا می‌نشست و از احوال چهل روز گذشته می‌پرسید و می‌گفت؛ چه بازگشت حزن‌انگیزی بود. گرد تنهایی و غربت بر سر و صورت آل‌الله نشسته بود. چه کسی گمان می‌کرد که جای قدم‌های تنهای حضرت زینب (س)، محل بزرگترین اجتماع و راهپیمایی بشر شود؟! چه کسی گمان می‌کرد که محل غربت فرزندان رسول خدا(ص)، بزرگترین میعادگاهِ آشنایان و عاشقانِ حضرتش گردد؟
این اگر معجزه نیست پس چیست؟!
بزرگی می‌گفت هنر انبیاء کیمیاگری است؛ از هیچ، همه‌چی ساختن، از گِل طلا گرفتن، خاک را به افلاک دوختن، خاکیان را به افلاک بردن و ...!
عصایِ اعجازِ که می‌توانست صحرای غربتِ کربلا و دشت بلای اهل‌بیت را اینچنین محفلِ بزرگِ آشنایان و مامنِ اَمنِ شیعیان کند؟ کدام دمِ مسیحایی می‌توانست جایی که بزرگترین ظلم تاریخ در آن رقم خورد را تبدیل به پناهگاه مظلومان جهان کند؟ اعجازِ کدام خلیل می‌توانست اینچنین آتش ظلم و دشت تنهایی را به گلستان دوستداران اهل‌بیت تبدیل کند؟ هنر حسین، بس پیامبرانه بود.


اکنون در سایه عنایت اهل‌بیت، ابتکارِ راهپیماییِ اربعین سخت به ثمر نشسته است. عظمت آن، دل‌های مومنان و مظلومان را قرص می‌کند. فریاد «لبیک یاحسین» میلیون‌ها انسان در مکانی که بزرگترین ظلم بر حسین رفت، نشانه روشنی از این است که دوران ظلم سرآمدنی است و کاخ ستم فرو ریختنی است.
این راهپیمایی توانست نمادهای سیاسی و اجتماعی پرمایه‌ای تولید کند. هم حکایت از عمق نفوذ سیاسی ایران در منطقه می‌کند و هم پهنای عشق اهل‌بیت در جوامع را نشان می‌دهد. کمتر اِلِمانی در دنیا می‌تواند اینچنین مقوم یک اجتماع گردد. کمتر عنصر عقیدتی در تاریخ بشر توانسته اینچنین شورِ جهانی برانگیزد. امروز اجتماع اربعین، نمایشی از حضور دین در جهان جدید است. طعنه به فکری است که سکولاریسم را سرنوشت محتوم بشر می‌انگارد. تحقیرِ آن تفسیری است که نقش در دین در حیات اجتماعی بشر را تخفیف می‌دهد.
معرفتِ جدید خود را به هر دری زد تا نقش معنویت را در عرصه سیاست انکار کند. منطق جهان جدید خود را به ندیدن و نشنیدنِ امرِ معنوی در حوزه اجتماعی زد.
این راهپیمایی، نمایشِ حضور یک امرِ واقع است که در تحلیل‌ها غایب بود. با استمرارِ منظمِ این اجتماع میلیونی، عقلِ جدید برای پذیرشِ آن زانو خواهد زد و نقشی که انکار می‌کرد را ناچاراً فریاد می‌زند.