ترامپ پشت بن سلمان را خالی کرد؟

بالاخره سکوت ترامپ شکست. یک روز پس از این که جینا هاسپل رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، به ترکیه رفت تا درباره جزئیات قتل جمال خاشقچی اطلاعات کسب کند، رئیس جمهور آمریکا نقش بن سلمان در این جنایت را پذیرفت. دونالد ترامپ در مصاحبه‌ای با وال‌استریت‌ژورنال در پاسخ به سوالی درباره دست داشتن محمد بن سلمان در قتل گفت: «در مرحله فعلی، ولیعهد اداره بیشتر امور را در دست دارد. او کارها را اداره می‌کند و بنابراین، اگر کسی [در قتل] دست داشته، او بوده است.» اما او از این که جنایت ولیعهد سعودی قابل انکار نیست، احساس خوشایندی نداشت. ترامپ در کاخ سفید به خبرنگاران گفت که «نقشه اولیه آن ها خیلی بد بود، به بدی اجرا شد و در تاریخ سرپوش گذاری، این بدترین نمونه بود. به نظرم هرکسی این ایده را مطرح کرده به مخمصه بدی افتاده و باید هم افتاده باشد.» سخنان ترامپ در حالی است که مارکو روبیو، سناتور ایالت فلوریدا پیش از این گفته بود که «قضیه قتل ‎خاشقچی بی احترامی به ترامپ و همه آن هایی بود که از اتحاد استراتژیک با عربستان سعودی حمایت می کردند. نه تنها آن ها این مرد را کشتند که رئیس جمهور آمریکا و متحدان شان در کنگره را در مخمصه بدی گذاشتند.» با این حال بن سلمان دیروز با شنیع دانستن قتل خاشقچی تاکید کرد که روابط ریاض با آنکارا ناگسستنی است. حالا در آستانه انتخابات میان دوره ای کنگره که کمتر از دو هفته دیگر برگزار می شود، ترامپ باید بحران پیش آمده توسط متحد نزدیک خود را به نفع خود خاتمه دهد. اما رئیس جمهور آمریکا باید چگونه با این بحران مواجه شود؟ و روابط ریاض-واشنگتن به کدام سو گرایش پیدا می کند؟ مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به خبرنگاران گفته است: «درباره مرگ خاشقچی، ما دست کم تعدادی از افراد مسئول از جمله آن هایی را که در سرویس‌های اطلاعاتی، دربار سلطنتی، وزارت خارجه و دیگر وزارتخانه‌های سعودی شاغل هستند شناسایی کرده‌ایم.» این افراد که تعداد آن ها به 21 تن می رسد مشمول مجازات هایی از جمله لغو ویزا و ثبت نام در فهرست اشخاص تحت نظر برای ویزای ورود، می شوند. همچنین وزارت خارجه در حال بررسی امکان به اجرا گذاشتن تحریم‌های مرتبط با قانون «ماگنیتسکی» است. این قانون برای تحریم مرتکبان نقض فاحش حقوق بشر در سراسر دنیا تصویب شده و سنای آمریکا از دولت خواسته است اجرای آن علیه مقامات سعودی مسئول قتل جمال خاشقچی را مورد توجه قرار دهد. مایک پمپئو می گوید: «این مجازات‌ها به معنی حرف آخر آمریکا در این باره نیست، ما به بررسی اقدامات بیشتری برای تنبیه مسئولان این قتل ادامه خواهیم داد»همان طور که پمپئو می گوید، مسئولان حادثه تنبیه می شوند و نه حکومت سعودی. عربستان هنوز برای واشنگتن مهره ای ارزشمند است. آمریکا با چشم پوشی از جنایات سعودی، تلاش دارد با پشتیبانی از آن به جنگ خود با نفوذ منطقه ای ایران برود. همچنین، عربستان به عنوان دومین تولید کننده  نفت در جهان پس از آمریکا، در تعیین قیمت جهانی نفت عنصری تاثیر گذار به شمار می رود. از طرفی، در حوزه صادرات تسلیحات به عربستان، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا معتقد است اگر واشنگتن از فروش محموله های بزرگ تسلیحات به عربستان امتناع ورزد، ریاض از روسیه یا چین سلاح خواهد خرید. ترامپ پیشتر گفته بود، ریاض قبلاً سامانه های موشکی، ناو و دیگر وسایل به مبلغ 110 میلیارد دلار به واشنگتن سفارش داده که برای آمریکاییان 500 هزار فرصت شغلی به وجود آورده است. پس به سادگی نمی توان از این گاو شیرده گذشت. علاوه بر این، عربستان حالا دیگر خریدار صرف تسلیحات آمریکا نیست، بلکه یکی از پایه‌های اصلی سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین آمریکاست و دلارهایش در سیلیکون ولی نقشی مهم بازی می‌کند. بیش از شش میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در شرکت تاکسی اوبر، بیش از دو میلیارد  دلار در شرکت مستغلاتی مربوط به نوآوری‌های اطلاعاتی WeWork و ۹۰۰ میلیون دلار در شرکت سازنده خودروهای الکتریکی لوسید، تنها بخشی از سرمایه های سعودی در بازار آمریکاست. روزنامه وال استریت ژورنال مدعی است که عربستان بزرگ ترین سرمایه‌گذار در عرصه‌ استارت‌آپ‌های آمریکاست. به عبارتی بخش اعظم ۱۰ میلیارد دلاری که در این زمینه در آمریکا سرمایه‌گذاری شده از آن سعودی‌هاست.
بن سلمان قربانی جنایت خود
ورای مسائل مالی و نقش عربستان در تحکیم و تقویت جبهه علیه ایران ارتباط تنگاتنگ بن سلمان با جرد کوشنر، داماد ترامپ از عوامل عمده نزدیکی کم‌سابقه ریاض و واشنگتن بوده است. این دوستی باعث شده بن سلمان از دست زدن به جنایت در کنسولگری استانبول ابایی نداشته باشد، با این حساب که اگر ماجرای خاشقچی در تنگنا هم قرار گرفت، واشنگتن تلاش خود را خواهد کرد  تا خدشه‌ای متوجه متحد حیاتی‌اش نشود. بن سلمان قبلا هم دیده بود که در جنگ ماجراجویانه یمن یا تحریم و اعمال فشار بی‌سابقه علیه قطر دولت ترامپ در کنارش ایستاده یا دست‌کم درونش بر سر رویکرد در قبال این سیاست‌های ریاض اختلاف نظر است. در ماجرای بی‌سابقه اسارت سعد حریری در ریاض هم از همه صدایی انتقادآمیز و قابل شنیدن بلند شد به جز از دولت ترامپ. بر همین اساس می‌توان تعلل ترامپ در افشای جزئیات قتل خاشقچی را درک کرد. اگر فشار افکار عمومی، روشنگری رسانه‌هایی مانند واشنگتن پست و نیویورک تایمز، رقابت‌های انتخابات میان دوره‌ای کنگره (که ماجرای خاشقچی هم از سوی دموکرات‌ها به موضوعی برای فشار بر ترامپ و جمهوری خواهان بدل شده) نبود، شاید بعید بود که ترامپ از موضع ابتدایی‌اش درباره قابل قبول‌بودن توضیحات ریاض عقب‌ بنشیند. سیاست خارجی آمریکا اغلب براساس حمایت از «متحد قابل اعتماد و قابل اتکا» برای منافع واشنگتن بوده است. اولویت نه دیکتاتور/دموکرات، که «قابل اعتماد بودن» بود. ‏پیامد منفی این تغییرات را به وضوح می‌توان در بحران قتل خاشقچی و نقش بن سلمان دید. لیندسی گراهام (سناتور محافظه کار نزدیک به ترامپ) بهتر از هر فردی در آمریکا متوجه خطر تغییری که ترامپ در سیاست خارجی آمریکا به وجود آورده، شد. ‏او در مصاحبه با فاکس، با عصبانیت خواهان برکناری بن سلمان شده بود. نه لزوماً به خاطر سلاخی خاشقچی، بلکه به قول خودش او خطاب به بن سلمان گفته بود «بعد از همه حمایتی که من و ترامپ از تو کردیم، با چه جرئتی ما دوتا رو در این شرایط قرار دادی.» حالا زمان آن رسیده که آمریکا ریسک در کشور متحد خود را کم کند. اقدامی که ممکن است با تغییر بن سلمان رخ دهد.
 
   فرا خبر


11 سپتامبر و خاشقچی

امیرعلی ابوالفتح
 وقتی 15 تبعه سعودی به همراه چهار تن دیگر ، برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک و ساختمان عظیم پنتاگون را در واشنگتن هدف قرار دادند و سه هزار آمریکایی را به کام مرگ فرستادند ، آمریکا علیه ریاض شورش نکرد ، بلکه بهای این حمله تروریستی را طالبان در افغانستان پرداخت کرد . اما قتل یک روزنامه نگار سعودی - که حتی تابعیت آمریکا را نیز نداشت – در کنسولگری عربستان در شهری خارج از خاک آمریکا ، به شورش تمام عیار و بی سابقه ای علیه ریاض و خاندان سعودی ، از جمله ولیعهد جوان این کشور انجامیده است . چرا ؟ *  در حادثه 11 سپتامبر چند تبعه یاغی نقش داشتند در حالی که در قتل جمال خاشقچی ، راس نظام سیاسی عربستان یا حداقل فرد شماره دو ، محمد بن سلمان دخیل بوده است . *عربستان در روز وقوع حادثه 11 سپتامبر متحدی گوش به فرمان و مطیع بود در حالی که این کشور از مدت ها قبل از کشته شدن خاشقچی نشانه هایی از ماجراجویی ، یکدندگی و حتی تمرد در برابر نظم آمریکایی را به نمایش گذاشت که محاصره قطر و بازداشت چند روزه سعد حریری در ریاض از جمله آن موارد بودند .مسلما آمریکا در برخورد با ماجرای 11 سپتامبر و قتل خاشقچی واکنش متفاوتی در پیش گرفت .چگونه ؟ * بعد از 11 سپتامبر ، آمریکا با کمک دربار سعودی تحت حاکمیت فرزندان بنیان گذار کشور ، غده سرطانی وهابیت را در داخل عربستان جراحی کرد و پس مانده آن را به خارج از مرزهای عربستان راند . *بعد از قتل خاشقچی ، آمریکا با کمک یا بدون کمک دربار سعودی تحت حاکمیت نوه های بنیان گذار کشور، قصد دارد غده در حال شکل گیری سرکشی و هویت خواهی عربستان را جراحی و از رانده شدن این بیماری به خارج از مرزهای عربستان جلوگیری کند . تردیدی نیست که آینده روابط آمریکا و عربستان بعد از دو حادثه 11 سپتامبر و قتل خاشقچی تفاوت خواهد داشت .به چه شکل ؟ *حتی با مرگ سه هزار آمریکایی در حادثه 11 سپتامبر ، روابط استراتژیک میان واشنگتن و ریاض حفظ شد و دو کشور بیش از پیش به هم نزدیک شدند . *بدون مرگ حتی یک آمریکایی در ماجرای قتل خاشقچی ، روابط استراتژیک میان واشنگتن و ریاض به شدت آسیب دیده است و دو کشور در مسیر کاهش وابستگی به هم حرکت می کنند .