میلاد عمرانلو، نوازنده و رهبر کُر از دغدغه مندی های هنری اش می گوید

مانند بسیاری از هنرمندان نام آشنای این آب و خاک، از اوان کودکی زمینه و استعداد درونی خود را می شناسد و با تلاش و همت فراوان به آن پر و بال می دهد تا امروز که شاهد رشد و بالندگی هنری وی در عرصه تخصصی آهنگ سازی، نوازندگی و رهبری گروه کُر هستیم. فعالیت‌های حرفه ای موسیقایی اش به داخل کشور محدود نمی شود و چه برای آموختن و چه تجربه اجرا روی صحنه های جهانی راه های دشوار زیادی را طی کرده است. نیم نگاهی به کارنامه پرو پیمان هنری اش، نشان از همکاری با رهبران ارکستر بلندآوازه ملی و بین المللی و گروه های مطرح موسیقی چون ارکستر سمفونیک تهران دارد.وی با نقد شرایط کنونی توجه و حمایت مسئولان متولی فرهنگ و هنر، معتقد است در صورت ادامه این بی مهری ها به موسیقی فاخر، تا چند سال دیگر کشورهایی مثل ترکیه، کویت و قطر از ما پیشی می گیرند. به نظر وی، تقدس و احترام هنر قربانی پول شده است و عرصه بزرگ تالار وحدت هم از این یکه تازی های اقتصادی دور نمانده و به محل رونمایی یک خودرو تقلیل جایگاه یافته است. در فرصت یک گفت وگوی کوتاه، با «میلاد عمرانلو» از سال ها تجربه اندوزی، تحصیل و اجرای موسیقی و رهبری گروه های کُر صحبت می‌کنیم.
خاطرات یک رهبر کُر
عمرانلو در آغاز سخن، به چند کار در دست تولید و ضبط خود به همراه گروهش اشاره می‌کند و می گوید: در حال ضبط چند کار صوتی هستیم. پروژه‌ای را با گروه آوازی تهران دنبال می کنیم که قرار است به صورت تصویری منتشر شود. همین طور کاری را به همراه گروه کُر تونال با مجموعه‌ای از آهنگ سازان ایرانی و خارجی در دست پیگیری داریم. همچنین به عنوان رهبر کُر و نوازنده ارکستر تئاتر موزیکال بینوایان مشغول همکاری هستم. کودکی وی با موسیقی عجین بوده و لحظه به لحظه برای فراگیری موسیقی به ویژه ارتقای مهارت خود در مقام رهبری کُر تلاش کرده است. وی دانش آموخته رشته موسیقی با تخصص ساز سنتور و آهنگ سازی است و با وجود سال‌ها فعالیت حرفه‌ای در خدمت بزرگان این هنر چون علی رهبری و لوریس چکناواریان، افزون بر این دوره‌های تخصصی رهبری کُر را در خارج از کشور نزد استادانی مانند آندره دوکوآدروس ارتقا می‌دهد. با نقل خاطره‌ای از اصول مورد تاکید استادان پیش کسوت موسیقی که نزد آن‌ها سال‌ها تلمذ کرده است، می‌گوید: استاد «رهبری» بر نظم تاکید داشت و اگر ما حتی دقایقی دیرتر به کلاس می‌رسیدیم، اجازه حضور در آن جلسه را نداشتیم. این روش و منش او روی کار حرفه‌ای من اثر گذاشت و اکنون من به وقت و نظم و ترتیب کاری‌ام متعهدم.
فرق هنرمند واقعی با کپی کار


کارنامه هنری عمرانلو نشان دهنده همتش بر ایجاد سبک و خلاقیت در حوزه موسیقی ایرانی است. از او درباره اعتقاد به امضای هنرمند پای آثارش جویا می شویم که نظرش را در این باره این گونه بیان می کند: در طول تاریخ هنرمندان سعی کردند امضای خودشان را داشته باشند، اما در ابتدای کار هنرمند ناچار از تقلید است و بعد از بلوغ امضا در آثار اتفاق می‌افتد. من وقتی می خواهم یک سبک تازه را شروع کنم، اول از استادان خودمان تقلید می کنم و در مرحله بعد می توانم در لهجه کاری خودم تغییر و تفاوت ایجاد کنم. وی با تشریح مشکلی که اکنون حوزه موسیقی به ویژه سبک پاپ با آن دست به گریبان است، می گوید: خوانندگانی که ظهور می‌کنند همه کپی همدیگر هستند و به بلوغ و ایجاد تفاوت نمی‌رسند. اجراهایی که با شنیدن آن‌ها بتوانیم تشخیص دهیم متعلق به کدام خواننده است، به 15-10 اثر نمی‌رسد. بقیه شبیه یکدیگر هستند، مردم هم از این بین، آن کار و هنرمندی را که متفاوت‌تر است، انتخاب می‌کنند.
از دیدگاه این هنرمند باسابقه عرصه موسیقی، هنرمند واقعی درعین توجه به سلایق عمومی تلاش می‌کند، حق انتخاب دیگری را هم پیش‌روی آن ها قرار دهد. اگر آهنگ ساز فقط به تولید کارهای عامه پسند و مورد اقبال بسنده کند و سطح سلیقه جدیدی را به وجود نیاورد، هیچ تغییری در مسیر هنر و جامعه خود ایجاد نکرده است.
سازندگان آثار ماندگار نگاه فرا‌نسلی داشتند
وی با توجه به رشد کمّی علاقه‌مندان به عرصه موسیقی و خوانندگی، فرصت‌ها و تهدیدهای فضای مجازی را با آوردن نمونه‌ای بیشتر موشکافی می‌کند: شاید بتوان ظهور فضاهای نوین رسانه‌ای را به ورود و رواج فست فودها تشبیه کرد. با همه معایب و مضرات این نوع جدید وعده غذایی، نمی توانیم فضا را طوری محدود کنیم که کسی این سبک غذا را انتخاب نکند، فقط می‌توانیم درباره مضرات و عوارض بعدی خوردن مداوم آن اطلاع‌رسانی کنیم. همین ماجرا درباره موسیقی های ارزشی در مقایسه با موسیقی های خالی از محتوا نیز صدق می‌کند؛ ما به عنوان هنرمند و همچنین نهادها و متولیان فرهنگی باید موسیقی خوب را ترویج کنیم. به نظر این موزیسین و مدرس دانشگاه، سازندگان آثار ماندگار در حوزه موسیقی کشورمان به خلق اثر هنری و بااصالت برای یک نسل فکر نمی کردند و چندین نسل بعد را هم هدف گذاری می کردند.
نسبت موسیقی فاخر با شمار علاقه مندان موسیقی نمی خواند
سرپرست گروه آوازی تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما را دو متولی اصلی رعایت حقوق هنرمندان و حمایت از آثارشان می داند و با انتقاد از عملکرد صداو سیما در این زمینه خاطرنشان می کند: «من یک اثر را با منابع مالی شخصی تولید می کنم که به صورت آلبوم منتشر می شود، صداوسیما بدون درنظر گرفتن هیچ نوع حقی برای مولف، آن را هر وقت و با هر تصویری که می خواهد پخش می کند، بدون این که ریالی به صاحب اثر پرداخت کند.»  آرزویش این است که موسیقی در جامعه ما به سمت حرفه‌ای‌تر شدن پیش برود. به ویژه ارکسترهای سمفونیک حرفه ای تری اجرا شود. وی اضافه می کند: موسیقی فاخر که نیاز به آموزش و حمایت بیشتر دارد، متاسفانه در سطح بسیار پایین‌تری از آن چه که باید باشد، قرار دارد. به نسبت جمعیت کشورمان و نیاز، مدرسان تراز اول خیلی کمی داریم. این نوازنده و رهبر ارکستر، از سال ٩٠ فراگیری حرفه ای فنون رهبری کُر را وجه همت خود قرار داده و در رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی حتی سفر به دیگر کشورها از جمله هلند، نروژ و آمریکا برای استفاده از محضر استادان فرنگی فروگذار نمی کند. وی با انتقاد از کاستی های موجود در عرصه آموزش و حمایت نهادهای دولتی دست اندرکار موسیقی کشورمان، تصریح می کند: بارها مجبور شده ام برای فراگیری فنون و نکاتی در تخصصم فراتر از آن چه استادانم به من آموخته اند، دوره هایی را خارج از کشور بگذرانم، این در حالی است که اگر تعاملات علمی ما با استادان و مراکز آموزش این هنر در جهان تقویت شود، می‌توانیم استادان برجسته‌ای را برای آموزش گروه بیشتری از مشتاقان به ایران دعوت کنیم.
اگر امروز مسئولان به داد موسیقی نرسند...
وی تاکید می کند: اگر الان مسئولان دولتی ما از این بخش موسیقی حمایت های لازم را نکنند، تا چند سال دیگر کشورهایی مثل ترکیه، کویت و قطر از ما پیشی می گیرند. زیرا با نداشتن استعداد و استاد بومی، همه تلاش خود را برای رشد هنر موسیقی مملکت خود به خرج می دهند، حتی از هنرمندان دیگر کشورها برای آموزش موسیقی و راه اندازی یک گروه ارکستر سمفونیک دعوت می کنند. ولی ما با داشتن این همه استعداد و مدرس هیچ حرکتی نمی بینیم که نشان دهنده نبود مدیریت در این حوزه است.
وی با آوردن شاهدی از اخبار نامتعارف این روزهای حوزه فرهنگ، حال و روز ناخوش موسیقی را این گونه توصیف می کند: در تالار وحدت کشورمان که روزگاری بزرگ ترین رویدادهای فرهنگی و هنری در آن اجرا می شد، از خودرو رونمایی می کنند و شاید چند صباح دیگر به کارخانه شیر پاستوریزه کرایه دهند. یک زمانی اگر می خواستید پای تان را بر سِن تالار وحدت بگذارید، باید چندین فیلتر را می گذراندید چون تقدس و احترامی برای آن قائل بودند و مثل امروز همه چیز در خدمت پول نبود. تنها کافی است به حساب بنیاد رودکی پول واریز کنید، مهم نیست چه کاری در آن انجام می دهید. سال ها پیش، ساعت ها در صف می ایستادیم تا بلیت اجرای برنامه استادانی چون پایور یا ناظری را بگیریم. الان چنین اجراهایی اصلا برگزار نمی شود که کسی بخواهد در صف بایستد یا نه؟!
اگر مردم شاد باشند، من هم شادم
عمرانلو، چهار سال پیش اثری را به سفارش آستان قدس رضوی با موضوع حضرت رضا(ع) به نام «صحن رضا» روی شعری از عبدالجبار کاکایی ساخته که با تک خوانی علیرضا قربانی و همراهی گروه همخوانان مرد ضبط شده است. کاری موسیقایی که معتقد است به واسطه انتساب به نامِ نامی امام رئوف، اثری متفاوت از کار درآمده است. از او می پرسیم: در خلوتش با ثامن الحجج(ع) چه می گوید و از پیشگاه حضرتش چه می طلبد؟ زبان حال خود را برای مان می گوید: معمولا برای خودم هیچ چیزی نمی خواهم. اما در شرایط امروز کشورمان، آرزومندم به برکت نگاه و عنایت حضرت شان اوضاع اقتصادی به سمت صحیح تر و با ثبات تری برود و مردم از زیر این فشارها خارج شوند. چرا که با شادی و آرامش مردم سرزمینم، من هم در آرامشم و هنرمند در چنین شرایطی قادر به خلق اثر خواهد بود.