افشانی گناه دارد!

محمدرضا ستوده- چندین ماه است که کشور درگیر یک مساله شده، آن هم ماندن یا رفتن شهردار تهران است. اول قانون تصویب کردند که بازنشستگان باید پست و مقام‌های خود را رها کنند. بعد یک تبصره به آن اضافه کردند که عرض و طول آن از خود قانون بیشتر بود و طبق آن تبصره تمام کسانی که صلاح بود در پست و مقام خود باقی بمانند می‌توانستند به کار خود ادامه دهند. طبق قانون شهردار تهران هم باید می‌رفت. عده‌ای قیام کردند و گفتند: شهردارهای کلانشهرها هم باید از این قانون مستثنی شوند. بعد عده‌ای گفتند که این خلاف قانون است. آن عده اول دوباره گفتند: پس حداقل شهردار تهران باید از این قانون مستثنی شود. عده دوم دوباره گفتند: نه نمی‌شود. تهران و غیر تهران ندارد. این کش و قوس ماه‌هاست که ادامه دارد. حالا انگار افشانی و محسن هاشمی و فلان و بهمان چه فرقی با هم می‌کنند! مثلا در این مدت افشانی چه گلی به سر تهران زده که باید بماند؟ گیریم که او برود و یک غیربازنشسته بیاید. او چه گلی بر سرمان خواهد زد؟! علی‌الظاهر همه سرجایشان باقی ماندن. دعوا فقط بر سر این افشانی بنده خداست! این وسط گوشت قربونی افشانی بود... به نظر من با این سیستم موجود، فرقی نمی‌کند که من شهردار باشم، یا افشانی یا یک سبد گل!
از من بپرسین میگم‌ این طفلک افشانی رو رها کنین. بذارین شهردار بمونه. بعد از کلی انتظار و لابی و ذوق و شوق شهردار شده. نزنین توی حالش. گناه داره. بذارین چهار روز با دل خوش و خیال آسوده شهردار باشه حالشو ببره... چند صباح اومد به ملت خدمت کنه کوفتش کردین!