فقدان استراتژی روشن در وزارت راه‌و‌شهرسازی‌طی۴۰سال

احمد خرم
در گفت‌وگو با «آرمان» مطرح کرد
فقدان استراتژی روشن در
وزارت راه‌و‌شهرسازی‌طی40سال


فقدان فرد شجاع، باانگیزه و پیگیر در فرایند تصمیم‎گیری و اجرایی کشور
افراد عافیت‎طلب، غیرجدی، عدم پیگیر؛ آسیب زننده به کشور
آرمان: در حالی که استیضاح‎ها و معرفی وزرای جدید، همچنان سوژه محافل سیاسی است، استعفای عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی مطرح شد. این در حالی است که زمزمه رفتن او از کابینه دولت از مدت‎ها پیش شنیده شده بود. در این ارتباط «آرمان» با احمد خرم، وزیر راه دولت اصلاحات به گفت‌وگو پرداخت که می‎خوانید.
استعفای وزیر راه و شهرسازی، متن استعفا و انتقادهای مطرح شده را چگونه می‎دانید؟
با توجه به فضای کشور طی این 40 سال، فضا کاملا برای کارکردن و تلاش کردن آماده است. اختیاری که یک وزیر و یک استاندار به عنوان عوامل اجرایی، یا یک فرماندار از آن برخوردار است. هیچ جای دنیا این‎گونه نیست بلکه به فردی که مسئولیت را برعهده می‎گیرد، بستگی دارد. اگر فردی که مسئولیت‎های بزرگ را برعهده می‎گیرد، یکی اینکه فرد استراتژیستی باشد. دوم اینکه، چهار عمل اصلی یعنی ضرب، تقسیم، جمع و منها را بلد باشد. پیتر دراکر پدر علم مدیریت گفته است که فرد باید توانایی یادگیری چهار عمل اصلی گفته شده را داشته باشد. به عبارت دیگر یعنی فردی منطقی باشد و دارای حساب و کتاب باشد. سوم اینکه فردی دارای برنامه‎ریزی باشد و هم برنامه کلان را به برنامه عملیاتی تبدیل کند. نکته اصلی این است که تعداد این افراد دارای ویژگی‎های گفته شده در کشور بسیار کم است. همچنین این فرد باید فردی باانگیزه و شجاع باشد به ویژه در فرایند تصمیم‎گیری و اجرای تصمیمات فردی پیگیر باشد. افراد عافیت طلب و همچنین افرادی که در کار جدی نیستند و در کار پیگیر نیستند، این افراد به کشور، آسیب‎هایی را وارد می‎کنند. در سال 86، گزارشی در مورد آسیب‎‎هایی که تحریم به ایران وارد کرده بود ارزیابی شد که در آن زمان 500 میلیارد دلار تخمین زده می‎شد، بخشی از آن قابل محاسبه بود و بخشی از آن نیز تخمینی بود. به‌رغم اینکه تحریم‎ها کشور را با مشکلات بسیاری مواجه و فشار سنگینی به کشور وارد کرده است، بنابراین مدیریت کشور نیز دارای مشکلات فراوانی است. زیرا افرادی روی کار نیامدند که ویژگی‎های فوق را داشته باشند و همچنین استراتژیست نبودند؛ آسیب مضاعف و بحران مضاعفی به وجود آوردند و در نهایت کشور را به بحران جدی کشاندند.
داشتن برنامه از سوی افراد را مطرح کردید، بهره‌مندی یک وزیر از دانش تخصصی چه تاثیری در عملکرد وی می‎تواند داشته باشد و آیا به این مساله در گزینش افراد برای مدیریت کلان کشور به طور کامل توجه شده است یا می‎شود؟
برای انجام یک کار، یک فعالیت یا فعال کردن یک بخش، چند مقدمه نیاز است که باید وجود داشته باشد. اولین مقدمه، خواست و اراده است که در نهایت انگیزه را می‎سازد. ابتدا فرد باید اراده داشته باشد که کار انجام شود. دومین گام، دانش کار یا دانستن است. سومین مقدمه، توانستن است که آیا فرد می‎تواند از عهده کار برآید یا خیر؟ اگر نمی‎تواند باید خود را توانمند کند و از ظرفیت‎های پیرامون خود در کشور استفاده کند. چهارمین مورد، شدن است. شرایط برای انجام کار باید فراهم باشد. در طول این چهل سال، افراد یا انگیزه نداشتند یا اراده نداشتند یا تهی از دانش بودند یا از کسانی که تهی از دانش بودند در پست‎های مهم و حیاتی کشور استفاده کردند یا اینکه توان اجرای کارها وجود نداشت یا شرایط انجام کار وجود نداشت. تشخیص این قضایا بسیار مهم است، مبنی بر اینکه اراده کارساز و تاثیرگذار است یا اراده، دانش وتوان است که باید فراهم باشد.
با توجه به اینکه وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات بودید و در این حوزه فعالیت کردید، به طور کلی چه موانعی بر سر راه یک وزیر برای پیاده کردن برنامه‎هایش وجود دارد؟
وزارت راه را می‎توان به عنوان مثال در اینجا مطرح کرد. وزارت راه به رغم اینکه گفته می‎شد در دوره آقای روحانی، مسئول آن یک فرد استراتژیست و نظریه‎پرداز است. به عنوان یک فرد اجرایی، از روز اول انقلاب تاکنون کار اجرایی انجام داده‎ام و در بخش دولتی 25 سال و در بخش خصوصی 15سال به فعالیت پرداخته‎ام. ایران در بخش مسکن و شهرسازی، حمل و نقل، زیرساخت‎ها، ناوگان و تعمیر و نگهداری، استراتژی روشنی نداشته است. برای مثال ایران در حوزه هوانوردی، ناوگان هوایی اعلام کرد که 180 فروند هواپیمای نو متوسط و سنگین نیاز دارد در حالی که در دو سه سال اول دولت اول آقای روحانی، امکان قراردادهای خرید هواپیما وجود داشت از جمله اینکه قراردادی را با بوئینگ منعقد کردند، قراردادی نیز با ایرباس منعقد کردند که تحقق پیدا نکرد و در نهایت به خرید 20 ATR هواپیمای توربو پراپ ملخی با سرعت پایین و با ظرفیت پایین که این هواپیما به نقاط پایین که پرواز می‎کند باید ظرفیت خود را به نصف برساند. در شرایط هوای گرم یعنی تابستان وقتی حرکت می‎کند باید ظرفیت خود را پایین بیاورد. کارخانه‎ این هواپیما در حال رکود شدید بود و ایران با خرید چند فروند هواپیما، آن را احیا کرد. در قرن بیست و یکم قرار داریم و نمی‎توان مسافران را با ATR جابه‎جا کرد. بنابراین این استراتژی روشنی نبود. با معاون وزیر در مورد ایرباس 320، 321 و 330 صحبت شد و در نهایت با مذاکره با مدیران ایرباس و قرارداد مستقیم با ایرباس بدون واسطه با فاینانس 15 ساله و حتی بدون گارانتی، چون در این قضیه دست دلالان قطع می‌شد این قرارداد منتفی شد. در زمینه مسکن مهر نیز همگان شاهد هستند که باید سه سال پیش به اتمام می‎رسید، همچنان 400 تا 500 هزار واحد آن باقی مانده است. طرح جامع مسکن کشور به شوخی گرفته شد و هنوز تهیه نشده است.
چرا آقای آخوندی نتوانستند برنامه‎های خود را اجرا کنند؟
آقای آخوندی روی گنج طلا نشسته بود و پروژه‎های آن روی زمین مانده بود. یک مورد است که آقای آخوندی نیز اطلاع دارند. همان ابتدا که وی وزیر شد پیشنهاد شد که یک بلوار در شهر پرند ساخته شود. بلوار اصلی پرند به طول 7 کیلومتر است. عرض 150متر،‌دوطرف آن است. یعنی 300 متر در عمق تجاری و به طول 7 کیلومتر بود. 300 متر به طول7 کیلومتر، 2 میلیون و 100 هزار متر مربع است. مشتری به مبلغ میانگین 7 میلیون تومان به ازای هر متر مربع داشت که در نهایت به 14 هزار میلیارد تومان می‎رسید. در حال حاضر متری 12 تا 15 میلیون تومان است که به 20 تا 30 هزار میلیارد تومان می‎رسد. چهار سال پیش که این پیشنهاد شد مسکن مهر به طور کلی 10 هزار میلیارد تومان پول نیاز داشت تا کامل شود. نه حاضر شدند آن را به فروش برسانند و نه حاضر شدند که به بانک مسکن فشار بیاورند که 10 هزار میلیارد را پرداخت کند. چهار سال طول کشید که 10 هزار میلیارد را پرداخت کند. بنابراین پس از 4 سال با 10 هزار میلیارد تومان نمی‎توان کار را به اتمام رساند بلکه به 30 هزار میلیارد پول نیاز داشت. بنابراین با این افزایش قیمت‎ها، کار، بحرانی‎تر و مشکل عمیق‎تر می‎شود.