هنر پله‌برقی دزدی!

محمدرضا ستوده- سلام. شرمنده. امروز خیلی سریع باید یادداشت بنویسم. چون وقت دکتر دارم. متخصص داخلی. یه مقدار داخلم درد می‌کنه. زیر دنده‌هام، دل و روده‌هام، قفسه سینه‌م و در نهایت سی‌آر‌پی خونمم بالاست. سرچ کردم. میتونه از الهتاب معده و روده باشه، میتونه مشکل قلبی باشه، سرطان هم میتونه باشه. امروز میرم پیش متخصص داخلی. فردا نوبت متخصص قلب دارم. احتمالا بعدش هم باید اکو کنم به علاوه تست ورزش. ساعت 1 بامداد فردا هم نوبت ‌ام‌آر‌آی دارم واسه درد گردن و کمرم. الان که دارم این یادداشتو می‌نویسم ساعت چهار و ربعه. پنج باید بیمارستان پارس باشم. وسط این همه درد و مرض و گرفتاری شنیدم یه پله‌برقی رو توی بومهن دزدیدن! انصافا داریم توی عرصه دزدی به درجات متعالی و عرفانی عجیبی می‌رسیم. چطوری میشه پله‌برقی رو دزدید؟ مگه شدنیه؟ من هنوز بلد نیستم درست و حسابی سوار پله‌برقی بشم، اون وقت یه سری‌ها دارن پله‌برقی می‌دزدن؟! شما کنار خیابون یه جعبه گوجه بذاری بفروشی، مامورین شهرداری پیدات می‌کنن تا می‌خوری می‌زننت‌، جعبه گوجه تو مصادره می‌کننخودتم با لگد پهن خیابون می‌کنن. اون وقت اومدن پله‌برقی رو دزدیدن کسی نفهمیده؟ یعنی توی این مملکت میشه پله‌برقی دزدید و کسی نفهمه؟ اگه میشه بگید مام بدزدیم! اگه پلیس متوجه دزدیده شدن پله‌برقی نشه، چه جوری می‌خواد متوجه دزدیده شدن آدما و ماشین‌ها و کیف بشه! از امروز اگه بشنویم که برج میلاد و میدون آزادی و قطار تهران و مشهد و تنگه هرمز رو دزدیدن نباید تعجب کنیم. چون مرحله بعد از پله‌برقی دزدیدن ایناس! فقط سوالی که من به عنوان جمله آخر دارم اینه که‌ هموطن! گیرم پله‌برقی رو دزدیدی... می‌خوای باهاش چی‌کار کنی؟!