یدالله اسلامی گفت‌وگو برای ایران

کنگره امریکا جایگاه رایزنی وگفت‌وگوست وکشورهای گوناگون برای اثرگذاری بر سیاست‌های دولت امریکا با شکل دادن گروه‌های ویژه حضور در کنگره و دفاتر نمایندگان و سناتورها را جزیی از برنامه‌های سیاسی خود دانسته و از این ابزار مهم و قابل اعتنا و شناخته شده در فرهنگ سیاسی امریکا در جهت تامین منافع کشور متبوع خویش بهره‌ می‌گیرند.
تشکیل این گروه‌ها درکنار روابط رسمی کشورها با امریکاست. لابی‌های اسرائیل و عربستان با صرف هزینه‌های گزاف نقش مهمی در شکل دادن سیاست خارجی امریکا علیه ایران بازی‌ می‌کنند و در نبود نیروی رسمی و قابل توجه از ایران برای گفت‌وگو با نهادهای امریکا عملا دست خود را از اثرگذاری در سیاست‌های خارجی بسته و دست آنها بازتر و اطلاعات یک طرف و برنامه‌ریزی شده آنها اثربخش‌تر‌ می‌شود.
اگرچه پس از گفت‌وگوی تلفنی آقای روحانی و اوباما به نظر‌ می‌رسید که دگرگونی روابط ایران و امریکا دور از انتظار نیست، ولی روی کار آمدن ترامپ همه رشته‌هارا پنبه کرد و دولت روحانی هم برای چنین شرایطی طرح و برنامه‌ای نداشت.
اینک که ترامپ با ترکیب پمپئو و جان بولتون سیاست ضد ایرانی خود را گسترش بخشیده و تهدیدات و تحریم‌ها فشار برجمهوری اسلامی را افزایش داده و تلاش‌های گسترده‌ای را آغاز کرده است، بایستی به برنامه‌ریزی تازه‌ای دست زد و ابزارهای تازه‌ای را به کار بست؛ یکی از راه‌های قابل اجرا برنامه‌ریزی و فراهم کردن امکان گفت‌وگوی نمایندگان کنونی و نمایندگان ادوار مجلس ایران با نمایندگان کنگره امریکاست.


استفاده از چنین ظرفیت‌هایی تحث تاثیر شعار‌ها و تبلیغات و هیجان‌آفرینی توجهی را برنیانگیخته است و وزارت خارجه به هر دلیل ناتوان از سازمان دادن و برنامه ریزی برای چنین ارتباط سازمان یافته و منطقی بوده است. در بازار داغ شایعه و جاسوس‌سازی نیروهای مدنی و نخبگان ایرانی نیز هرگونه ارتباط احتمالی را با دلهره در هم‌آمیخته‌اند و کارشناسان نیز اسیر همین ترس از ارائه راهکار باز مانده‌اند.
شناخت واقعیت‌های سیاسی جامعه امریکا و قدرت لابی‌های اسرائیلی و ضد ایرانی و کم‌پژواک بودن صدای سناتورهایی که با سیاست‌های ترامپ موافق نیستند، ولی هیچ ارتباط سازمان یافته و منظمی نیز با ایرانیان ندارند. در کنار اثرات تبلیغات ضد ایرانی برافکار همگانی نیز بخشی دیگر از سیاست‌های امریکا را سازمان‌ می‌دهد. به همین دلیل است که مردم امریکا با دیدن صحنه‌ها و شعارهایی که بازتاب داده‌ می‌شود، خود را نیز در برابر مردم ایران تصور می‌کنند و همین کوتاهی در دیپلماسی همگانی نیز دست سردمداران امریکا را برای موضع‌گیری علیه کشور باز‌ می‌کند. این‌ها همه نیاز به بازنگری سیاست‌های جاری و تدوین سیاست‌های روشن برای گفت‌وگوی نخبگان ایرانی و امریکا و نمایندگان کنونی و ادوار مجلس با شورای روابط خارجی امریکا؛ نمایندگان مجلس و سناتورها و سایر نهادهای اثرگذار و گروه‌های فکری امریکا را ضروری‌تر نشان‌ می‌دهد.
وزارت امور خارجه با پریایی میز امریکا در وزارت خارجه و بهره‌گیری از کارشناسان حوزه روابط بین‌المللی‌ می‌تواند برنامه‌ریزی مناسبی دراین زمینه انجام داده و بدون ترس از انگ‌های جاری در راستای تامین منافع ملی دست به اقدام و عمل بزند.