تشدید بیماری نظام بانکی

گروه اقتصادی- بانک‌ها طلایه‌داران خلق نقدینگی هستند و گوی سبقت را در خلق پول از بانک مرکزی ربوده‌اند. رقابت نظام بانکی برای جذب سپرده از یک سو جبرانی بر مطالبات معوق شده آنان است و از سوی دیگر آنان را وادار به پرداخت سودهای بیشتر به سپرده‌گذاران می‌کند. تکرار چنین چرخه‌ای در کنار برداشت‌های بی‌رویه دولت از منابع بانک‌ها، نه تنها یکی از اصلی‌ترین کانال‌ها برای خلق نقدینگی است، که بانک‌ها را با چالش کمبود منابع مالی نیز مواجه کرده است؛ موضوعی که به نظر می‌رسد پیش‌بینی سقوط نظام بانکی را آسان‌تر کند.
بیراه نیست اگر بانک‌ها را رگ حیات تمامی طرح‌های توسعه‌ای و اقتصادی در کشور بدانیم. آنان از یک سو با برداشت از منابع تجهیز شده‌شان به اعطای تسهیلات می‌پردازند و از دیگر سو با جذب سپرده‌های بیشتر و دریافت سود حاصل از تسهیلات اعطایی، به دنبال ترمیم منابع مالی از دست رفته‌شان هستند.
حرکت بر مسیر پرخطر
اما چرخه عملیاتی بانک‌ها بیش از آنکه نشانگر حرکت بر مسیر درست تجهیز و تخصیص منابع مالی باشد، از مطالبات معوق شده و منابع در خطر افتاده آنان حکایت دارد. اگر آمارهای منتشره از چرخه عملکردی بانک‌ها را مورد واکاوی قرار دهیم، با حجم انبوهی از مطالبات معوق و مشکوک‌الوصول بانکی مواجه می‌شویم که به تضعیف عملکرد نظام بانکی منجر شده و صورت‌های مالی آنان را سرشار از آمارهای گمراه‌کننده کرده است.


بر این اساس به نظر می‌رسد بانک‌ها بیش از آنکه به دنبال اعطای نقش واقعی خود در اقتصاد باشند، به دنبال یافتن راه‌حل برای منابع مالی از دست رفته و ضعف‌های ساختاری‌شان هستند؛ موضوعی که این روزها نظام بانکی را به رقابت بر سر جذب منابع بیشتر از طریق سپرده‌پذیری کشانده تا بالاجبار وارد بازی آلوده افزایش نرخ سود سپرده شوند.
برای همین است که این روزها زیاد می‌شنویم که نرخ سودهای پرداختی به سپرده‌های بانک‌ها از 20 درصد هم گذشته و رقابت بر سر پرداخت نرخ سودهای بیشتر باز هم ادامه دارد؛ موضوعی که از یک سو با رد ادعای افزایش نرخ سود از سوی بانک مرکزی همراه است و از سوی دیگر از سکوت معنادار بانک مرکزی در قبال آن حکایت دارد.
ادامه برداشت‌ها از منابع بانک مرکزی
چنین موضوعی می‌تواند ریشه در آن داشته باشد که برداشت‌های بی‌رویه دولت از منابع بانک‌ها و ناتوانی نظام بانکی برای دست بردن در منابع بانک مرکزی به دلیل جریمه‌های بالای اعمال شده از سوی شورای پول و اعتبار، خود یکی از مسببان اصلی برای شکل‌گیری چنین عرصه‌ای است.اما این روزها گفته می‌شود حتی با وجود خط و نشان‌های بانک مرکزی برای بانک‌ها، باز هم بانک‌ها به برداشت‌های هزاران میلیاردی خود از بانک مرکزی ادامه می‌دهند و بانک مرکزی در حالی برای آنها خط و نشان می‌کشد که تاکنون برنامه خود برای تعدیل این بدهی و همچنین برداشتن زمینه‌ها و عوامل ورود بانک‌ها به برداشت از بانک مرکزی را اعلام نکرده است.
به بیانی ماجرای بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی سال‌هاست به یکی از چالش‌های نظام بانکی تبدیل شده و به دلایلی از جمله اثر منفی بر پایه پولی و تورم نسبت به آن هشدار داده شده است. ضمن اینکه عاملی برای بهم ریختگی وضعیت مالی بانک‌ها بوده است.
پرداخت سودهای بیشتر
بر این اساس از یک سو نظام بانکی از طریق اعطای تسهیلات به طرح‌های توسعه‌ای به خلق نقدینگی در اقتصاد دامن می‌زند و از دیگر سو با شدت گرفتن رقابت آنان برای جذب سپرده، به پرداخت سودهای بیشتر در اقتصاد ملزم می‌شود؛ موضوعی که به خلق بیشتر نقدینگی در اقتصاد دامن می‌زند و به این ترتیب چرخه عملکردی بانک‌ها را به سمت فعالیت‌های مخرب هدایت می‌کند. بر اساس آخرین آمار اعلام شده، حجم نقدینگی در کشور، ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان است. این حجم از ‌نقدینگی با رشد 5/20 درصدی نسبت به مردادماه سال گذشته تا ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان ثبت شده است.
اما موضوع مهمی که در این بین وجود دارد عدم هدایت نقدینگی‌های ایجاد شده به سمت طرح‌های توسعه‌ای و تولیدی است. بر این اساس با وجود آمار نگران‌کننده از حجم نقدینگی‌های انباشت شده در اقتصاد و با وجود حجم انبوه تسهیلات اعطایی از سوی نظام بانکی، نه از فعال شدن چرخ فعالیت طرح‌های توسعه‌ای خبری است و نه نشانی از به جریان درآمدن بنگاه‌های تولیدی دیده می‌شود.
بنابراین به نظر می‌رسد همه آنچه که به خلق نقدینگی در اقتصاد می‌انجامد به سمت بازارهایی هدایت می‌شود که موجبات به هم‌ریختگی چرخه فعالیت‌های اقتصادی را فراهم می‌کند. به عبارتی مهیا نبودن فضای تولیدی برای فعالان اقتصادی، به عقبگرد آنان از فعالیت‌های تولیدی منجر شده و توانایی بازپرداخت تسهیلات بانکی را نیز از آنان گرفته است؛ چرخه‌ای که دور باطل فعالیت‌های نظام بانکی را شکل داده و موجب معوقات گسترده بانکی شده است.
بر این اساس به نظر می‌رسد چرخه باطلی که بانک‌ها طی می‌کنند هرچند تا به امروز نتوانسته به ورشکستگی آنان منجر شود، با این وجود قامت خمیده نظام بانکی از حرکت بر مسیر سقوط دلالت دارد؛ موضوعی که با خلق نقدینگی‌های گسترده در اقتصاد، به درهم‌تنیدگی چرخه فعالیت‌های اقتصادی نیز انجامیده و اثرات مخرب آن بر تمام حوزه‌های اقتصادی هویدا شده است.
2 کانال قدرتمند پمپاژ نقدینگی
در همین حال، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه نقدینگی از دو کانال بانک مرکزی بر سایر بانک‌ها ایجاد می‌شود، اظهار کرد: بانک مرکزی هر زمانی که پول پرقدرتی را وارد اقتصاد می‌کند، باعث ایجاد نقدینگی می‌شود. پولی که بانک مرکزی وارد اقتصاد می‌کند، ضریب فزاینده نقدینگی 5/6 دارد یعنی به ازای هر یک تومان پولی که وارد بازار می‌کند، 5/6 تومان نقدینگی ایجاد می‌شود.
وحید شقاقی‌شهری با بیان اینکه بخش دیگری از نقدینگی‌ها توسط بانک‌ها خلق می‌شود، گفت: در بانک‌ها با پدیده ترازنامه‌های موهومی یا غیرواقعی مواجه هستیم. این مساله باعث خلق نقدینگی از سوی بانک‌ها خواهد شد. ترازنامه غیرواقعی یعنی اینکه مثلا بانک‌ها تسهیلاتی را واگذار کرده‌اند اما با اینکه هنوز معوق است، آن سپرده و حتی سودش را در ترازنامه خود حساب می‌کنند. این مساله باعث می‌شود آنها تسهیلات بیشتری را هم واگذار کنند.
شقاقی‌شهری با بیان اینکه ترازنامه‌های موهومی باعث جذب بیشتر سپرده‌ها توسط بانک‌ها می‌شود، گفت: این جذب سپرده‌ها باعث می‌شود از طرفی بانک‌ها سود بیشتری هم بابت سپرده‌ها پرداخت کنند که همین مساله باعث افزایش حجم نقدینگی هم خواهد شد. مجموع اینها باعث خلق حجم عظیمی از نقدینگی توسط بانک‌ها شده است.این استاد دانشگاه با بیان اینکه دولت به جای بانک مرکزی به سمت استقراض از بانک‌ها رفته است، گفت: این در حالی است که تا پیش از این استقراض دولت از بانک مرکزی اتفاق می‌افتاد‌ اما در شرایط فعلی دولت بدهکار سایر بانک‌ها شده است.
ترازنامه‌ بانک‌ها واقعی شود
وی با بیان اینکه اگر نتوانیم ترازنامه بانک‌ها را واقعی کنیم، نمی‌توانیم سالم‌سازی بانک‌ها را آغاز کنیم، گفت: بخش زیادی از درآمدهای بانک‌ها موهومی است که شامل مطالبات معوق و مشکوک‌الوصول هستند که آنها را به عنوان دارایی‌ خود به حساب آورده‌اند. اگر ما ترازنامه‌ها را واقعی کنیم، ممکن است حتی مشخص شود برخی از بانک‌ها ورشکسته هستند.
شقاقی‌شهری در ادامه با بیان اینکه میانگین رشد نقدینگی از سال ۹۰ تا ۹۶ معادل 7/27 درصد بوده است، اظهار کرد: این در حالی است که میانگین رشد تولید (جاری- اسمی) ۱۵ درصد بوده است که نشان می‌دهد این نقدینگی به سوی تولید هم نرفته و در بانک‌ها انباشته شده و با یک تکانه از بانک‌ها خارج شده و بقیه بازارهای سرمایه‌ای را متلاطم کرده است.
این اقتصاددان در پایان با اشاره به میزان اثرگذاری حوزه‌های سرمایه‌ای مانند حوزه بورس در جذب نقدینگی‌ها اظهار کرد: اساسا بورس توان تنها جذب ۵۰ هزار میلیارد تومان از نقدینگی را دارد که این مساله نمی‌تواند چندان کمکی به جذب نقدینگی‌های در ابعاد ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان کند. نتیجه این باعث خواهد شد تا نقدینگی به سمت بازارهای مالی و سفته‌بازی‌هایی مانند بازار سکه و ارز برود‌ هر چند بخش مسکن حوزه خوبی برای جذب سرمایه‌ها می‌تواند باشد اما عملا به دلیل کاهش قدرت خرید مردم این اتفاق هم محتمل به نظر نمی‌رسد.