روزنامه ابتکار
1397/07/26
جابهجایی مدیران در وزارت فرهنگ تمامی ندارد سونامی تغییر در ارشاد
فاطمه امینالرعایاحدودا یک سال از روزی که سیدعباس صالحی سکانداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عهده گرفت، میگذرد. در این یک سال این وزارتخانه شاهد تغییرات بسیار زیادی از معاونتها گرفته تا مدیران پاییندست بوده است. حال این سوال مهم مطرح میشود که نتیجه این تغییرات که همچنان هم ادامه دارند در فرصت سه ساله باقی مانده از عمر دولت دوازدهم چه خواهد بود؟
مرداد ماه سال 1396، سید عباس صالحی که تا پیش از این به عنوان معاون امور فرهنگی در وزارت ارشاد اسلامی مشغول به کار بود توسط حسن روحانی به عنوان وزیر ارشاد به مجلس شورای اسلامی معرفی شد تا نمایندگان ملت درباره انتخابش به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد تصمیم بگیرند. سرانجام او توانست با کسب ۲۴۲ رای موافق، ۲۵ رای مخالف و ۲۱ رای ممتنع از مجموع ۲۸۸ رای ماخوذه وزیر فرهنگ دولت دوازدهم شود. صالحی به عنوان وزیر ارشاد جدید تصمیم به ایجاد تغییراتی در وزارتخانه متبوعش گرفت. در فاصله چند ماه، متصدیان چهار معاونت مهم زیرمجموعه وزارت ارشاد یعنی معاونت امور فرهنگی، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی، معاونت قرآن و عترت و معاونت امور هنری تغییر پیدا کردند. به دنبال این تغییرات در سطح معاونت، مدیران کل زیر مجموعهها نیز عوض شدند و حالا سونامی تغییرات به مدیران مراکز میانی رسیده است.
بیبرنامگی و تغییرات پی در پی
هر روز در خبرها شاهد خبر تغییر یک مدیر از مدیران نهادهای وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستیم. آخرین تغییرات هم مربوط به خداحافظی علیمحمد زارع رئیس موزه هنرهای معاصر تهران است. اما این تغییرات چه نتیجهای در پی خواهد داشت؟ جلال ذکایی، مدیر اسبق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ این پرسش به «ابتکار» میگوید: خروجی کار در یک و سال اندی که از عمر وزارت جدید میگذرد، چندان مثبت نبوده و به نسبت چهار سال دولت یازدهم شاهد حرکت جدی و ویژهای در هیچ یک از حوزههای مرتبط با این وزارتخانه نبودهایم. شاید دوستان برای بخشی از این اتفاق این بهانه را داشته باشند که نوسانات نرخ ارز و تحریمها باعث تاثیر کسبوکارهای فرهنگی شده و باعث رکود شده است اما پیش از این که چنین اتفاقی نبوده است. ضمن اینکه نمیتوانیم بگوییم تمام مباحث مربوط به تحریم، در اتفاقاتی که میتوانست رخ بدهد تاثیر صد در صدی داشته است.
او با اشاره به سابقه و آشناییاش با معاونت امور فرهنگی درباره جابهجاییها در این معاونت میگوید: با کمال تاسف ما در این معاونت شاهد رقم خوردن هیچ اتفاق جدیای نبودهایم به جز ماموریتهای عمومی که به عهده هر کدام از ادارات کل بوده است. اما متاسفانه ما شاهد یک اتفاق شاخص و حرکت رو به جلو یا برنامهای که در آن خلاقیت مشهود باشد، نبودهایم و این اتفاق ناشی از نبود برنامه و سند راهبردی حداقل در حوزه معاونت فرهنگی است. مشخص نیست معاونت فرهنگی و مجموعه مدیران از روی چه مدلی قصد دارند حرکتهای فرهنگی خود را برنامهریزی کنند و این باعث شده که روند به روزمرگی کشیده شود و دفع وقت شود.
تغییر مدیران میانی؛ سهلالوصولترین
راهحل ممکن
هنوز پس از گذشت حدود یک سال از تغییر وزیر ارشاد هنوز در زیرمجموعههای مختلف شاهد جابهجاییها هستیم و شنیدهها هم حاکی از تغییراتی در هفتههای آینده است. برخی از این مدیران سابقه چندانی در مدیریت امور فرهنگی خصوصا در زیرمجموعههای وزارت ارشاد ندارند. ذکایی درباره این انتخابها میگوید: تمام این اتفاقات و انتصابها ناشی از نبود برنامه است. وقتی برنامه، چشمانداز و ساز و کاری برای طراحی برنامه مدون قابل اندازهگیری وجود ندارد، مجبور میشوند از تاکتیکهای مختلف استفاده کنند که سهلالوصولترین و دستیافتنیترین آن تغییر مدیران میانی است. تصور میشود با تغییر این مدیران میشود اتفاق جدیدی رقم زد. گو اینکه هر تغییر جدید و هر فرد تازهای که منصوب میشود وقتی برنامهای ندارد و نمیداند با چه الگویی میخواهد کار کند، هیچ اتفاق جدیدی رقم نمیخورد.
او ادامه میدهد: اگر قرار بر تغییر باشد، در وهله اول باید یک استراتژی وجود داشته باشد و مبتنی بر آن استراتژی از مدیر برنامه خواسته شود تا برنامههای عملیاتی و راهکارهای اجرایی برای تحقق برنامههای تعهد شده برای مجلس که بر اساس آن رای اعتماد گرفته شده است و قرار است بر اساس برنامه ششمی که مصوب شده است، کارهایی صورت گیرد، ارائه شود. اما به دلیل نبود برنامه دست به تغییرات ایذایی زده میشود و مدیران را تغییر میدهند. متاسفانه در این شرایط عموما مدیران با سابقه بالا که تجربه زیادی در حوزه مدیریت فرهنگی دارند، وارد این بازی نمیشوند چون میدانند عاقبت چنین اقداماتی چیست. ناگزیر به سراغ مدیران دسته چندم خواهند رفت؛ کسانی که تحت هر شرایطی میپذیرند تا در آن مجموعه بدون برنامه کار کنند. مادامی که مجموعه وزارت ارشاد تکلیفش با خودش مشخص نباشد و نتواند یک برنامه قابل اندازهگیری و سنجش توسط نهادهای عمومی از جمله مطبوعات و رسانههایی که بتوانند آن را نقد کنند، ارائه دهد، بهترین کار تغییر مدیران است. به اعتقاد من، تغییر مدیران دفعالوقت است.
ذکایی میافزاید: مدیر جدید حداقل چند ماه زمان نیاز دارد تا با حوزه عملکردیای که مدیریت آن را به عهده گرفته است آشنا شود. در این مدت باز هم تغییراتی در زیرمجموعههای خودش انجام میدهد و تا بخواهد برنامههای عملیاتی و اجرایی خودش را استارت بزند، نوبت به مدیر بعدی میرسد و به همین سرعت میبینیم که آینده هم سپری میشود و شاهد هیچ اتفاق جدیدی نخواهیم بود. به طور مثال در حوزه نمایشگاهها، خانه کتاب یا سایر حوزههای مرتبط با اداره کتاب هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده است و دوستان تنها به گذران زمان بسنده کردهاند.
نتیجه سوءمدیریت، ناامیدی است
شاید به جرات بتوانیم بگوییم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین وزارتخانههای دولت است چون فرهنگ ملتی در دستان آن قرار دارد. عواقب بیبرنامگیهای موجود در حوزه مدیریت در این وزارتخانه چیست و چه مدت نیاز است تا آسیبهای سوءمدیریتهای احتمالی در این حوزه برطرف شود؟ زکایی میگوید: زمان مورد نیاز برای جبران خسارتهای ناشی از سوءمدیریتهای احتمالی چندین برابر زمان این مدیریتها است. در هر حوزه تلاشهایی شده تا سینما، کتاب و سایر بخشهای فرهنگی به نقطه رشد خود برسند اما وقتی با یاس و سرخوردگی با ماجرا برخورد میشود و موضع در مقابل اتفاقات پیرامونی شکلگرفته در حوزه فرهنگ، انفعالی است مدیران آینده مجبورند دو برابر وقت بگذارند تا شرایط موجود را اصلاح کنند و به سمت شرایط ایدهآل پیش بروند.
او ادامه میدهد: بعضی از این آسیبها جبرانناپذیرند چون نیروی انسانی مهمترین سرمایه هر مجموعه است. زمانی که نیروی انسانی سرخورده شد و احساس کرد وجود یا عدم وجود او بیفایده است، ناگزیر یا مجموعه را ترک میکند یا سرخورده میشود و با ناامیدی کار خود را انجام میدهد. فعال کردن دوباره نیروی انسانی و ایجاد انگیزه در او برای شکل گرفتن حرکتهای جدید بر اساس برنامه تقریبا ناممکن یا بسیار دشوار است.
مدیر اسبق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد با اشاره به کاهش اعتماد عمومی نسبت به دستگاه فرهنگی در پی بیبرنامگی و سوءمدیریت میافزاید: انتظارات جامعه نسبت به مجموعه وزارت ارشاد وجود دارد تقلیل پیدا میکند و انتظارات عمومی به حداقل میرسد. حداقل کسانی که در حوزه فرهنگی فعال هستند مانند سینماگران، نویسندگان، ناشران و ... به این جمعبندی میرسند که چندان نباید روی حرکتهای وزارت ارشاد امید ببندند و کار شخصی خودشان را انجام دهند. سالها طول میکشد تا یاس و ناامیدی ایجاد شده در بدنه فرهنگی از بین برود. در سالهای قبل در دورهای که برخی از آن به عنوان یخبندان فرهنگی یاد کردهاند، چنین اتفاقی رخ داد و سالها طول کشید تا در حوزه فرهنگ و فعالان فرهنگی انگیزه ایجاد شود تا توان مضاعفی بگذارند تا ناکامیهای گذشته جبران شوند.
گرچه برخی تغییرات در حوزه مدیریتی وزارت ارشاد از سوی فعالان فرهنگی با استقبال روبهرو شده است اما جابهجاییهای تمام نشدنی در این وزارتخانه و امتداد برنامههای قبلی رفته رفته فعالان این عرصه را دچار ناامیدی میکند. کمتر از سه سال از عمر دولت دوازدهم باقی مانده و مشخص نیست مدیران فعلی تا چه زمان فرصت اجرای برنامههای خود را داشته باشند، آیا در پایان دور دوم دولت روحانی و وزارت سید عباس صالحی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سربلند خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش هنوز باید منتظر ماند!
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی:
برنامه دشمن، تصویرسازی غلط از ایران است
محمدصادق جنان صفت
اقتصاد، اقتصاددانان و دو رئیس جمهوری
گفتمانِ «آب و آتش»!
گفتمانِ «آب و آتش»!
جابهجایی مدیران در وزارت فرهنگ تمامی ندارد
سونامی تغییر در ارشاد
«ابتکار» از روند تصویب یک قانون برای جلوگیری از مرگ محیطبانان گزارش میدهد
شلیک گلولهای دیگر به قلب یک محیطبان
«ابتکار» تعطیلی و بازگشایی یک سالن خصوصی تئاتر را بررسی کرد
اَمان از استیجاری بودن!
چرا پسران و دختران امروزی تمایل به سبک زندگی جنس مخالف خود دارند؟
من نه منم، نه من منم!
«ابتکار» از توقع نمایندگان از روحانی برای گزینههای پیشنهادی 4 وزارتخانه گزارش میدهد
افشانی در جمع خبرنگاران:
ماجرای شنود کثیفترین اتهامی بود که در دوران خدمتم شنیدم
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد
تبادل اطلاعات میان وزارت فرهنگ و اطلاعات درباره واردات کاغذ
دادستان کل کشور در واکنش به حضور زنان در ورزشگاه:
اگر ادامه پیدا کند، برخورد قضایی میکنیم
معاون راهبردی قوه قضائیه:
تحریمها هنوز بر اساس آنچه دشمن وعده داده عملی نشده است