امید درمانی و دبه ماست!

آقای رئیس‌جمهور دیروز در دانشگاه تهران گفت حرف درمانی نمی‌کند امید درمانی می‌کند. یعنی مدام می‌گوید می‌دانم چه به مردم می‌گذرد اما نگران نباشید و روزهای خوب می‌رسد. هر چند که سالهاست می‌گویند روزهای خوب می‌رسد لیکن به نظر می‌رسد برای غارتگران روزهای خوبی رسیده و می‌رسد!
بگذریم؛ جوهرکلام حسن روحانی همان گزاره بالا بود که عرض شد. مدتها بود بسیاری می‌گفتند آقای رئیس‌جمهور! سخن، نطق، موعظه و... کافی است و اقدامی عملی نمایید. شاید هم دولت «عمل» کرد اما آنچه مردم کوچه و بازار دیدند آن نبود. البته نباید این نکته را از ذهن دور نگه داشت که حُسن این دولت به دولت هاله نور این بود که یکسری کارها را نکرد.
آری؛ یعنی باز هم جای شکرش باقی است که حسن روحانی و تیم‌اش اهل قهرمان بازی و شعارهای ماورایی در سیاست خارجی نیستند و تلاش نمودند سایر نهادها را مجاب نمایند که باید به نظم جهانی احترام گذاشت و با حرکت‌های ژانگولری نمی‌توان حقوق ملت را ستاند. این اصل بدیهی در دولت اصولگرایان مورد اتفاق نبود و هزینه‌های بسیاری را بر دست مردم گذاشت. در داخل هم کم و بیش چنین است. قطعا زبان بنده هم در حوزه اقتصادی کوتاه و بسته است و نکته قابل دفاعی وجود ندارد. هر چند معتقدم اگر دولت کاندیدای رقیب حسن روحانی در راس کار بود شرایط به مراتب بدتر بود. از ذهن دور نگه ندارید که دولت دوم روحانی تا حدودی قربانی ایجاد یک شرایط خاص در سیاست خارجی و ساختارهای غلط اقتصادی شده است. در واقع هر دولتی هم امروز در راس کار بود در این مواردی که ذکر شد دچار چالش می‌شد. چه بسا به قول دکتر زیباکلام اقتصاد ایران به شکلی است که اگر آدام اسمیت هم وزیر اقتصاد باشد ره به جایی نخواهیم برد. فلذا بحث در مورد نحوه مدیریت برخی از این چالش‌هاست نه خود چالش‌ها. ممکن است گفته شود اگر دولت کاندیدای رقیب حسن روحانی در راس بود به دلیل هماهنگی سایر نهادها با این دولت شاهد اوضاع بهتری بودیم.
اما این فرضیه غلط است. از صدر تا ذیل نهادها با دولت احمدی نژاد هم کاسه و هماهنگ بودند اما دیدید که چه شد. پس گول محافظه‌کاران را نخورید که می‌گویند اگر فلانی و بهمانی بود چنان می‌شد و چنین نمی‌شد. خیر. اینها اباطیلی است که اتفاقا ضریب نفوذی هم در جامعه ندارد.
این مقدمه را ذکر کردم تا بگویم آقای روحانی! با علم به این واقعیات مسلم و اشراف به تمام نقاط ضعف و قوت دولت جنابعالی، عرض می‌کنم که امید درمانی لوازمی را می‌خواهد که فعلا در چنته دولت تدبیر یافت نمی‌شود. شما از رصد قیمت‌ها به صورت روزانه گفتید بگذارید بنده هم از همین قسم مثال بیاورم. بازنشسته‌ای که حقوق ثابتی حدودا کمتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان دارد وقتی می‌بیند قیمت یک دبه ماست ساده نسبت به دیروز 2 هزار تومان افزایش داشته چگونه به آینده خود و خانواده‌اش امیدوار باشد. سوگمندانه وضعیت بغرنج اقتصادی هیچ نقطه و روزنه روشنی را نگذاشته است که به نطق رئیس‌جمهور دل خوش بشود کرد. بنابراین امیددرمانی خوب است اما خشک و خالی نمی‌شود! باید یک گام برداشته شود و مردم قدری روی خوش در زندگی ببینند سپس به درخواست رئیس‌جمهور لبیک بگویند. حقوق‌بگیران ثابت که در حال له شدن زیر چرخ بزرگ و دهشتناک گرانی هستند به چنین نطق‌هایی صرفا یک لبخند تلخ می‌زنند. گویی این‌ گفتگوها صرفا مضحکه کردن دیگران است ولاغیر!