توسعه اميد درماني

جلساتي كه ميان دانشـجــويــان و رييس‌جمهور در دانشگاه برگزار مي‌شود معمولا نمادين است و به همين دليل روساي جمهور در چنين جلساتي با توجه به آنكه مخاطب صحبت‌ها جامعه دانشگاهي هستند، تصميم مي‌گيرند صحبت‌هايي مطرح كنند كه خاص پسند باشد. اگر نگاهي به حضور رييس‌جمهور در دانشگاه‌ها از سال 92 داشته باشيم، شاهد خواهيم بود همواره ايشان مطالب مهمي را متناسب با شرايط و  جو حاكم بر دانشگاه‌ها و جامعه دراين جلسات مطرح كرده‌اند. يكي از كانون‌هاي مهم مورد رجوع مردم دانشگاه است. شاهد اين مدعا هم بزنگاه‌هايي مانند انتخابات است. در بزنگاه‌هاي مختلف ما شاهد بوده‌ايم هرزمان كه دانشگاه وارد ميدان شده به واسطه جمعيت نخبگاني كه شامل مي‌شود، توانسته جامعه را باخود همراه كند. رييس‌جمهور نيز به اين ظرفيت دانشگاه آگاه است به همين دليل همواره كليدي‌ترين موضوعاتي كه مدنظر دارد را در جمع دانشگاهيان مطرح مي‌كند زيرا مي‌داند اگر نخبگان با او همراه شوند، جامعه نيز همراه دولت خواهد شد. در اين ميان مطالبات و خواسته‌هاي جامعه دانشگاهي نيز نبايد ناديده گرفته شود زيرا يكي از عوامل اصلي پيروزي رييس‌جمهور هم در سال 92 و هم در سال 96 دانشگاهيان بودند و همين عامل سبب مي‌شود تا رييس‌جمهور نگاه ويژه‌تري به مطالبات دانشجويان كه عبارت است از توسعه علمي، ايجاد فضاي باز و دوري از شكل‌گيري فضاي امنيتي، داشته باشد. يكي از موضوعات مهمي كه رييس‌جمهور روز گذشته در جمع دانشگاهيان مطرح كرد، اميد درماني است. دليل مطرح كردن اين مهم در جمع دانشجويان آن است اگر دانشگاه نقش فعالي در اميد بخشي به جامعه ايفا كند، قطعا تاثير بيشتري در جامعه در مقايسه با مسوولان بلندپايه كشور دارد. دليل تاثيرگذاري دانشگاه بر جامعه ظرفيت‌هاي بي‌شمار اين نهاد، حضور در هسته اصلي هرخانواده ايراني و اعتماد بيش از حد به اين قشر است. اگر ظرفيت دانشگاه در راستاي اميد بخشي حقيقي و نه اميدبخشي واهي بازوي كمكي دولت شود، جامعه به اميددرماني مدنظر دولت اعتماد خواهد كرد و همچنين نياز اصلي امروز كشور كه اميد است، تامين خواهد شد. در اين ميان بايد توجه داشته باشيم اگر دولت چشم انتظار كمك جامعه دانشگاهيان است، بايد مقدمات فعاليت دانشگاه براي اميدبخشي فراهم شود. دانشگاه بايد احساس كند كه اين نقش در عمل و نه در حرف از سوي حاكميت و دولت به آن محول شده است. ظرفيت دانشگاه از مردم و ظرفيت مردم از دانشگاه است. هرچند دولت كمي براي رسيدن به اين نتيجه مهم فرصت‌سوزي كرده است اما نبايد قافيه را باخت بلكه بايد از اين گام بلند دولت استقبال كرد و به كمك دولت شتافت اما تا زماني كه مقدمات عملي اميدبخشي به جامعه در اختيار دانشگاهيان قرار نگرفته و ميدان عمل به آنها واگذار نشود، كاري از دست دانشگاهيان برنخواهد آمد بنابراين دولت بايد شرايط را براي فعاليت عملي دانشجويان مهيا كند.