باندهاي قدرت و ثروت مخالفان اصلي دولت

در روزهای گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است اصولگراها با رئیس‌جمهور دیدار کنند این دیدار را چگونه ارزیابی می‎کنید؟
به نظر نمی‎رسد که اين ملاقات صورت پذیرد و در صورت تحقق هم به علت تشریفاتی بودن نتیجه‌ای را در بر نخواهد داشت، همچنان که جلسات قبل نیز اینگونه بوده است.
به نظر شما چه مسائلی باید در این نشست مطرح شود؟
چنانچه ان‌شاءا... این جلسه برگزار شود، مهم‌ترین مساله باید چگونگی احقاق حقوق از دست رفته مردم به ویژه اقشار آسیب پذیر باشد و دولت باید برنامه‌های خود را ارائه و احزاب هم راهکارهای مناسب را بدون در نظر گرفتن اختلافات جناحی بیان کنند.


آیا این دیدارها به نوعی در جهت آشتی ملی و وحدت ملی است؟ به ویژه که این بحث از مدت‌ها پیش مطرح شده است.
می‎تواند برای وحدت و همدلی برای ایستادگی و مقاومت بیشتر در مقابل تحریم‌ها و توطئه‌های استکبار و همچنین مبارزه با فساد خانمان برانداز اداری داخلی باشد که از تحریم‌های خارجی بدتر است.
جلسه اصلاح‌طلبان را با دکتر روحانی چگونه دیدید؟
متاسفانه خبر زیادی ندارم، اما آنچه از ظواهر جلسه پیداست و همچنین با توجه به مطالبی که توسط دیگران بیان شده است، این جلسه نتیجه خاصی نداشته است و بررسی‌ها نشان می‌دهد که غالب نگرانی اصلاح‌طلبان نداشتن چهره‌ای مشخص، شاخص و اثرگذار برای ارائه و همچنین جهت شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری است. بر اساس شواهد، ظاهرا از روی ناچاری، برخی افراد موثر دنبال گمانه‌زنی‌ با آقای علی لاریجانی هستند و این حرکت با مخالفت‌های جدی سران اصلاح‌طلب روبه‌روست.
جلسه اخیر را چگونه ارزیابی می‎کنید؟
در این موقعیت حساس کشور، جلسه‌ای که برای مردم فایده‌ای در بر نداشته باشد، تشکیل نشود، بهتر است. بنابراین باید این جلسات در راستای منافع مردم و بهبود شرایط آنها باشد.
با توجه به اینکه بحث تشکیل کارگروهی مشترک از دولت و اصلاح‌طلبان از سوی دکتر روحانی مطرح شده است، نظر شما از تشکیل این کارگروه‌ها و همچنین در ارتباط با سایر جریانات سیاسی کشور از جمله اصولگرا چیست؟
بعید نیست تشکیل این کارگروه‌ها در دستور کار قرار گیرد، مهم این است که دولت پاسخگوی خوبی برای احزاب بوده و جلسه‌ای مشترک با آنان داشته باشد. البته اگر باندهای متصل به قدرت و ثروت اجازه بدهند که آقای روحانی نفس راحت بکشد. شایان ذکر است اطرافیان روحانی ضعیف‌تر از آنی هستند که بتوانند با این باندها مقابله کنند. مبارزه با گروه‌های مخوف اقتصادی و سیاسی نیاز به یک مدیریت یکپارچه، لایق و شایسته و انقلابی دارد.
قبلا پوپولیستی بودن این دیدارها را مطرح کردید؛ دلایل شما برای مطرح کردن این موضوع چیست؟
در جامعه‌ای که خائنان داخلی‌اش گوی سبقت را از دشمنان خارجی با ایجاد فساد اداری و تحریم‌های داخلی ربوده‌ باشند، در نتیجه کارهای پوپولیستی جایگاه پیدا می‌کند؛ بدینگونه که دائما بادادن شعارهای پوچ و آمارهای غلط دنبال گول زدن مردم مظلوم کشور هستند.
آیا این دیدار به نوعی نمی‌تواند یک فرصت باشد چه برای جناح اصولگرا و چه جناح اصلاح‌طلب تا پیشنهادات خود را برای دولت مطرح کنند؟
با تجاربی که از گذشته وجود دارد، نوعا این جلسات بیشتر تبدیل به تهدید و عقده‌گشایی شده است. این جلسات مانند مناظرات تلویزیونی در زمان انتخابات ریاست جمهوری بیشتر به مخاصمه شبیه بود که در آن مناظرات، همدیگر را به سارق مسلح تشبیه می‌کردند و ‌جالب‌تر اینکه موقع نماز، جماعت هم برپا می‌کردند. دیگر اینکه مشاهده کردیم این دیدارها تنش‌ها را کاهش نداد. با توجه به اینکه آقای روحانی در دیدار با اصلاح‌طلبان گفته بودند که دولت فراتر از اصلاح‌طلبی و اصولگرایی است، اصلاح‌طلبان این مساله را از جنبه کم‌توجهی روحانی به آنان تلقی کردند.
در مورد عدم جایگاه احزاب در دولت صحبت کردید. به نظرتان چرا این‎گونه است؟
متاسفانه سرنوشت رشد و توسعه احزاب به دست کسانی رقم می‎خورد که هیچ اعتقادی به تحزب و مردمسالاری واقعی ندارند و تمامیت‌خواهی و تفکر برقراری یک نوع امپراتوری در مدیریت اجرایی کشور از شاخصه‌های آنان است. بنابراین هیچ قرابتی نیز با تشکیل احزاب فراگیر و موثر ندارند. همچنین این افراد برای بیشتر ماندن در مناصب قدرت و ثروت دست به هرکاری می‌زنند. در نتیجه خدماتشان متوجه باندهای متصل به قدرت و ثروت است.
ما در ایران همواره با این مشکل مواجه بودیم و هستیم که همواره وابستگی به شخصیت‌های سیاسی در جریان‌های سیاسی کشور وجود دارد و چارچوب خاصی برای شکل‌گیری حزب در ایران وجود ندارد. نظر شما در این مورد چیست؟
یکی از عوامل مهم نداشتن حزب به معنای واقعی آن و همچنین نداشتن مجلس پویا و غیرفرمایشی است. جالب این است که هر وقت مجلسی‌ها به استراحت می‌پردازند و به مرخصی می‌روند، اوضاع مردم و مملکت بهتر می‌شود و در نتیجه شایعات و تنش‌ها نیز در جامعه کمتر است. متاسفانه مجلس در ایران به تریبون شفاهی جناح‌های سیاسی، برای تهدیدات شخصی و باندی تبدیل شده و توان و قدرت مجلس بیشتر در سطح محلی است و از کارهای با برنامه آن هم در سطح ملی خبری نیست. اگر هم وجود داشته باشد، بسیار ضعیف و غیر قابل اعتماد برای مردم است.
در ماه‌های قبل بسیاری معتقد بودند که دکتر روحانی به سمت اصولگرایان متمایل شده است و در نتیجه توجه کمتری به اصلاح‌طلبان شده است. نظر شما در این مورد چیست؟
اصلا اینگونه نیست. نمی‎توان باور کرد که روحانی به سمت اصولگرایان متمایل شده است.
برنامه‌های اقتصادی دولت را برای برون رفت از شرایط کنونی چگونه ارزیابی می‌کنید با توجه به اینکه مرحله دوم تحریم‌های آمریکا، قرار است در چهار نوامبر یعنی آبان ماه اجرا شود.
تیم اقتصادی دولت موفق عمل نکرده است. همچنین به نوعی باید اذعان کرد که پاسخگویی آنان نیز صادقانه نیست. باید سوگند خورد که صدر تا ذیل مسئولان، هیچ درک صحیحی از اوضاع آشفته مردم و اینکه چه بلایی بر سر مردم در آینده خواهد آمد ندارند.
استیضاح وزرای دولت را چگونه ارزیابی می‎کنید؟
این استیضاح‌ها فایده‎ای ندارد. مگر سوال از رئیس‌جمهور نتیجه‌ای داشت که استیضاح وزرا نیز حاصلی داشته باشد.
جریان نواصولگرایی را چگونه ارزیابی می‎کنید؟
همان جریان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی قبل است، اما با یک روکش جدید پوپولیستی و یک نوع فرار رو به جلوست و این شعار چه بسا برای پوشش خطاهای نابخشودنی گذشته افراد پشت پرده باشد.
تعریف شما از اصولگرایی چیست و اصولگرای واقعی کیست؟
صداقت در گفتار و سلامت در عمل به قول حضرات معصومین علیهم‌السلام «صِدْقُ الْحَدیث و اَداءُالْاَمٰانه» از شاخصه اصولگرایان واقعی است. بنابراین باید در یک کلام اذعان کرد که اصولگرای واقعی یک فرد متخصص، متعهد، انقلابی است و در نهایت باید آشنایی کامل به شرایط روز داشته باشد. البته اگر آن باندهای مذکور یعنی باندهای متصل به قدرت و ثروت اجازه بدهند. بنابراین شایسته‌سالاری در مدیریت باید جایگزین پُست‌فروشی باندی شود.
مشکل اصلی اصولگرایان در حال حاضر چیست؟ چرا صدای واحدی ندارند؟
اصلاح‌طلبان هم از این معضل مستثنی نیستند، اما نکته مهم این است که اصولگرایی و اصلاح‌طلبی مشکل نیست بلکه بی‌اثر بودن جایگاه احزاب و همچنین وجود مدیریت‌های جزیره‌ای و باندی است که باعث ایجاد بسیاری از مشکلات در کشور شده است. فرار از قانون و عدم برخورد منطقی و جدی با این گروها و افراد خودخواه از جمله این مشکلات است.
تفاوت آنها با یکدیگر چیست؟
به قول یکی از بزرگان مدیریت اجرایی در دولت سازندگی، اصلاح‌طلبان دولتدار خوب اما مردمدار خوبی نیستند ولی برعکس اصولگرایان مردمدار خوب ولی دولتدار خوبی نبوده و نخواهند بود. همان‌گونه که اشاره شد یکی از مشکلات اصلی کشور، پوپولیستی بودن و همچنین پوپولیستی حرکت کردن در کشور است. به ویژه اینکه این مشکل را همگان در انتخابات شاهد بوده و هستند. به گونه‌ای که کشور، مشکلات و ضررهای زیادی بابت پوپولیستی بودن و پوپولیستی حرکت کردن داده است و خواهد داد.
چگونه می‎توان به روشنگری و انتخاب صحیح مردم در همه زمینه‌ها کمک کرد؟
با رشد جایگاه و قدرت احزاب، سازمان‌های مردم‌نهاد، تغییر ساختار سازمانی و اجرایی کشور و همچنین ‌متناسب نمودن آن با قدرت و ظرفیت‌های بسیار بالای کشور عزیزمان و در نهایت با استقرار مدیریت یکپارچه می‌توان از این اوضاع آشفته عبور کرد.
برنامه‌های اصولگرایان را برای انتخابات آینده چه مواردی می‎دانید؟ شانس اصولگراها برای انتخابات آینده تا چه حد است؟
متاسفانه مجموعه احزاب و گروه‌های اصولگرا، دستخوش تصمیمات عده‌ای معدود تمامیت‎خواه شده‎اند که با وجود شکست‌های پی‌در‌پی در سیاست و احقاق حقوق مردم دست‌بردار نبوده‌اند به گونه‌ای که برای بر سر قدرت ماندن از هیچ ترفندی فروگذار نمی‎کنند. البته همان‌گونه که قبلا بیان شد، اصلاح‌طلبان هم از این معضل مستثنی نیستند.
در مورد پُست‌فروشی باندی بیشتر توضیح دهید و راه‌های مقابله با آن را چه می‎دانید؟
اصولا باندها در زمان بی‎برنامگی و نداشتن استراتژی در مدیریت کلان کشور به وجود می‌آیند. دلیل دیگر به وجودآمدن مدیریت‌های جزیره‌ای است که عامل اصلی بدبختی جامعه مدیریت اجرایی است.
ویژگی‎های یک حزب واقعی در ایران چه مواردی می‎تواند باشد؟ شما به عنوان یکی از شخصیت‎های سیاسی چه پیشنهاداتی دارید؟
احزاب در وهله اول باید دارای ویژگی‎های بسیاری باشند. دو ویژگی احزاب که از همه مهم‌تر و برتر است فراگیر بودن و داشتن استراتژی و برنامه موثر است.
از باندهای متصل به قدرت و ثروت گفتید در حال حاضر چه نهادهایی را به عنوان نهادهای قدرتمند دولتی می‎دانید که پاسخگو نیستند؟
همان‎گونه که گفته شد در نبود احزاب و سازمان‌های مردم نهاد غیر‎دولتی، سازمان‌های غیر‎رسمی به ویژه در درون ساختار معیوب دولت‌ها مانند قارچ رشد می‎کنند. گرچه باید یادآوری کرد که برخی نهادهای مهم به شکل قانونی شکل گرفته‎ا‌ند ولی بخشی از مدیریت جزیره‌ای هستند و از این زاویه، دولت هم خود بخش بزرگی از این مجمع‌الجزایر است.
در مورد بی‌نتیجه بودن نشست گفتید آیا نباید به گفت‌وگو‌ها ادامه داد؟
کاری که بدون برنامه است برای دوطرف فایده‌ای جز وقت تلف کردن ندارد.
نه اینکه بخواهیم امید واهی به مردم بدهیم، ولی آیا نباید در راستای امیدآفرینی حرکت کرد؟
دادن امید به مردم هم پارامترهایی دارد که کار هرکسی نیست. فلذا با دروغ گفتن، آمار غلط دادن و جوسازی کاذب نمی‎توان مردم را امیدوار کرد. وقتی مسئولان توانایی پاسخگویی به ناهنجاری‎ها و ضعف‎های مدیریتی خود ندارند در نتیجه به تعلقات ملی مردم ضربه می‎زنند و اعتماد ملی را نسبت به سیستم حکومتی خدشه‌دار می‎کنند. بنابراین در این شرایط حساس و با وجود بالا بودن سطح آگاهی مردم به سختی می‎توان آنان‎ را امیدوار کرد. به قول معروف مگر با دستمال کثیف می‎شود شیشه شفاف را تمیز کرد؟
راهکارها و پیشنهادات شما برای مدیریت یکپارچه در کشور چیست؟
یکی از لازمه‎های مدیریت یکپارچه این است که مخالفان و موافقان به یک وحدت و انسجام عملی و نظری در عرصه قدرت و در راستای منافع ملی مردم برسند. بنابراین باید از هر فرصتی و دیداری برای بیان پیشنهادات خود پرداخت و نباید مطلقا دیدارها را بی‎برنامه و بی‎خاصیت برپا کرد. مجلس در این زمینه باید پیشتاز باشد و ایجاد مدیریت یکپارچه نیز نیاز به تغییر قوانین بسیار دارد و حتی تغییر و یا اصلاح قانون اساسی پاسخگو نیست. بیشتر احساس نیاز و توجه به مدیریت است که در اکثر مسئولان کشور مشاهده نمی‎شود.
در شرایطی که دشمن داخلی و خارجی در پی ناامید کردن مردم است، جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی باید به کاهش اختلافات یا رسیدن به نقطه مشترک در جهت منافع ملی بپردازند. چه برنامه‌هایی را تا به حال به عنوان شخصیت سیاسی اصولگرا ارائه کرده‎اید؟
در اکثر مصاحبه‌ها به چند نکته بسیار مهم باتوجه به جایگاه ناچیز اشاراتی شد و آن اینکه باتوجه به سطح قدرت و توانمندی‎های کشور، ساختار سازمانی و مدیریت اجرایی باید به صورت اساسی تغییر کند وگرنه ساختار فعلی پاسخگوی نیازهای کشور نیست. نکته بعدی این است که استقرار مدیریت یکپارچه و کوچک‎سازی بدنه ناموزون دولت با تقویت نهادهای غیر دولتی مانند شوراها را می‎توان با بالابردن سطح مشارکت مردم در اداره امور کشور به این امر مهم کمک کرد و پیشنهاد دیگر این است که احیای سیستم نخست وزیری و حذف نهاد ریاست جمهوری با رعایت ضوابط قانونی و دستورالعمل‎های مربوطه است.
نقش آمریکا و خروج از برجام را در وضعیت فعلی اقتصاد ایران چگونه می‌دانید؟
تحریم‎های آمریکا و جهان استکباری از اول پیروزی انقلاب وجود داشته است و بر خلاف بعضی از مسئولان، مردم خوب ایران همواره با استقامت زبانزد خود در برابر همه تهدیدات آنان ایستادگی کرده‌اند ولی بعضی مسئولان رده‌های بالای قدرت با تصاحب این مناصب نتوانسته‌اند پاسخ خوبی برای این مردم داشته باشند.
مرحله دوم تحریم‌ها از آبان ماه شروع می‎شود، پیشنهادات شما برای برون رفت از این شرایط حساس چیست؟
در این شرایط حساس بالا بردن اعتماد عمومی و تعلقات ملی می‎تواند مشکل‎گشا باشد اما با صداقت در گفتار و سلامت عمل مسئولان این امر بهتر محقق می‎گردد.