گزارش «همدلی» از حذف نشدن آزمون سراسری دانشگاه‌ها آموزش و پرورش هم پشت کنکور ماند

همدلی| ستاره لطفی- اسم کنکور هنوز تن‌ خیلی‌ها را می‌لرزاند. اولین بار که کنکور سراسری در سال 1348 برگزار شد و زدیک به 50هزار نفر داوطلب داشت، تا بعد از انقلاب که کشور با رشد جمعیت مواجه شد و دهه شصتی‌ها بی تردید نسلی بودند که کنکور برای آنها تابویی دست نیافتنی بود.این نسل زمانی که دبیرستان را به پایان رساندند، به کنکوری که بیش از هزاران نفر متقاضی داشت برخوردند. 10هزار متقاضی که باید با شرکت در امتحان کنکور شانس خود را برای پذیرفتن تنها در چند دانشگاه محدود محک می‌زدند. از همان زمان بود که غولی به نام کنکور خود را نشان داد و کلاس‌های کنکور و دانشگاه های غیر انتفاعی و آزاد و علمی -کاربردی مثل قارچ از زمین روییدند.
آن روزها رقابت آنقدر فشرده بود که برخلاف امروز نه تنها صندلی هیچ دانشگاهی خالی نمی ماند، بلکه عده زیادی پشت کنکور ماندند. عبارت «پشت کنکوری»ها از همان زمان وارد ادبیات عامه شد و بعدها استفاده از این عبارت آن قدر فراگیر شد که سریال تلویزیونی با همین نام و مضمون ساخته شد.زمانی که ورود به دانشگاه کعبه آمال دانش‌آموزان شد و بسیاری از خانواده‌ها طی کردن مسیر موفقیت فرزندانشان را در گرو گذشتن از سد کنکور می‌دانستند، زمینه رشد قارچ گونه آموزشگاه‌های کنکور و کتاب‌های کمک آموزشی فراهم شد و چند سال بعد این آموزشگاه‌ها آن قدر قدرت گرفتند که بعدها حاشیه پررنگ‌تر از متن شدند، به نحوی که عنان و اختیار آموزش‌و پرورش از دست انسان‌های فرهیخته و دلسوز درآمد و به دست باندهای کنکور سپرده شد. آنان نیز دانش‌آموزان را زیر بمباران کتاب های کمک‌ آموزشی، تست و هزاران کتاب دیگر گرفتند و دانش‌آموزان مانند یک ربات که حتی اختیار ساعت خوردن و خوابیدنشان را نیز از دست داده بودند در دست برنامه‌ریزان آموزشگاه‌های کنکور اسیر شدند.
کنکور همچنان پابرجا
کنکور همیشه در ایران مسئله ساز بوده است. بسیاری از مدارس و موسسات آموزشی با تبلیغات گسترده ادعا دارند که بهترین روش‌ها را برای کنکوری‌ها ارائه می‌دهند، حال اینکه بخش زیادی از رتبه‌های برتر کنکور در ابتدا می‌گویند بدون هیچ کمکی از کلاس‌های کنکور و شرکت در آزمون‌های کمکی در کنکور موفق بوده‌اند.


تغییر هرم جمعیتی، کاهش جمعیت دانش‌آموزی کشور و تغییرات فرهنگی در جامعه که رفتن به دانشگاه را تنها راه موفقیت نمی‌دانست، باعث شد متقاضی ورود به دانشگاه‌ها کمتر شود و در چند سال اخیر حتی بحث حذف کنکور بر سر زبان‌ها بیفتتد جوری که پیشنهادهای مختلفی برای جایگزین کنکور نیز مطرح شد.
چند وقت پیش «علی زرافشان»، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش وپرورش درباره حذف کنکور و جایگزین‌های آن گفته بود: « مجلس دو قانون را در بحث کنکور تصویب کرده است، قانون نخست که به «حذف کنکور» معروف است به دنبال حذف کامل کنکور بود اما در قانون «سنجش و پذیرش دانشجو» که در سال 92 مصوب و جایگزین قانون قبل شد برای پذیرش دانشجو سه روش مطرح است که دو روش آن به استفاده از روش آزمون و کنکور تاکید دارد.» وی در ادامه افزود: در حال حاضر مجلس قانونی مبنی بر حذف کنکور ندارد و قانون جدید تثبیت کنکور است و سه روش برای کنکور در نظر گرفته شده است و مطابق این قانون باید در مسیری حرکت کرد که 85 درصد ظرفیت پذیرش دانشجو از طریق سوابق تحصیلی باشد.»
با وجود سخنان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش وپرورش مبنی بر حذف نشدن کنکور اما «سید محمد بطحایی»، وزیر آموزش و پرورش بارها از حذف کنکور خبر داد و حتی چند ماه پیش در گفت‌گو با رسانه‌ها با انتقاد از عدم حذف کنکور، با بیان اینکه «کنکور دکان کسب و کار عده‌ای خاص شده است» از تهیه نقشه راه برای حذف کنکور خبر داد و گفت: تا زمانی که این نقشه راه تهیه نشود واقعا نمی‌شود تکلیف کنکور را روشن کرد.
دیروز اما بعد از چند ماه رایزنی و تشکیل‌کارگروه‌ها و حتی تهیه نقشه راه برای حذف کنکور، وزیرآموزش و پرورش با بیان این جمله که «زورمان به حذف کنکور» نرسید، به ناتوانی این وزارت خانه در حذف کنکور اقرار کرد. وی ادامه داد: هرچند هنوز زورمان به این موضوع در دبیرستان نرسیده و کنکور هنوز سرجایش خودش است؛ در واقع تا کنکور باشد فسادهای چند میلیارد تومانی نیز سر جایش باقی است. بسیاری چرایی حذف نشدن کنکور را وجود مافیای تجاری می‌دانند که چندین سال می‌شود در کشور به راه افتاده و نهادینه شده است. به نحوی که دستگاه عریض و طویل وزارت آموزش‌وپرورش و حتی شخص وزیر هم زورش به آن نمی‌رسد. این موسسات با نفوذ در بدنه آموزش و پرورش دست به اقداماتی می‌زنند و از قابلیت‌های مالی و سیاسی خود برای پیش‌برد منافع خود قدم برمی‌دارند.
مافیایی با قابلیت میلیاردی
«مژگان باقری»کارشناس آموزشی در رابطه با حذف نشدن کنکور از وجود مافیایی با قابلیت میلیاردی سخن به میان می‌آورد. وی در این باره به همدلی گفت: آمارها می‌گویندگردش مالی کنکور، سالانه هشت هزار میلیارد تومان است اما یک حساب سرانگشتی نشان می دهد این مبلغ تقریبا کمتر از یک سوم مبلغ واقعی است. چرا که هر دانش آموزی که قصد ورود به پایه دوازدهم را دارد برای خرید کتاب و جزوه و ثبت نام در آزمون‌های خاص و شرکت در کلاس‌های تقویتی و تست و ... حدودا بین 15 تا 40 میلیون تومان هزینه می کند. اگر هزینه متوسط را 30 میلیون تومان فرض کنیم با توجه به اینکه در سال 97-96 تعداد دانش آموزان پایه دوازدهم 900000 نفر بوده است ( طبق گفته آقای زرافشان معاون وزیر) در نتیجه میزان پول هزینه شده برای کنکور چیزی حدود 27 هزار میلیارد تومان خواهد بود. این مبلغ آنقدر خیره کننده است که به راحتی نمی توان از آن چشم پوشی کرد و مبارزه با آن یک عزم جدی در مسئولین حکومتی می طلبد وگرنه با وجود وزیری که خود اعتراف می کند زورش به مافیای کنکور نمی رسد، این مافیا تا سال‌های سال در کمال امنیت و آرامش به کار خود ادامه خواهد داد.این فعال صنفی افزود: قسمت دردناک و تلخ قضیه این است که این 27 هزار میلیارد تومان عملا کمکی به پیشرفت علم و دانش و شکوفا شدن استعدادهای نوجوانان نمی کند. برعکس این بچه ها را از طرفی بسیار تک بعدی و سطحی پرورش می دهد و از سوی دیگر با تبلیغات فراوان به آنها تلقین می کند که هر آنچه که لازم بوده با هزاران نکته آموزشی یاد گرفته اند. به همین دلیل است که دانش آموزان پایه دوازدهم عموما به معلمان مدرسه خود با چشم حقارت می نگرند و مطالب آموزشی آنها را با مطالب کلاسهای خصوصی مقایسه می کنند.
ربات‌هایی به نام دانش‌آموز
باقری با بیان این که موسسات آموزشی، دانش آموزان را به شکل ربات های قابل برنامه ریزی نگاه می کنند افزود:یکی از تبلیغات تلویزیونی این موسسات، نشان می‌دهد که پسر بچه نوجوانی در خانه در حال استراحت است که تلفن زنگ می زند و مادر که گوشی را برداشته به پسرش می گوید: پشتیبان با تو کار دارد!! دوست مادر با تعجب می پرسد پشتیبان کیست؟ و مادر با غرور پاسخ می دهد پسرم برای تمام درس‌هایش پشتیبان دارد یعنی کسی که برایش برنامه ریزی می کند و سپس بر اجرای برنامه ها نظارت می کند!!!! و دوست مادر با غصه می گوید خوش به حالت دیگر خیالت راحت است!!!پشتیبان ها و برنامه ریزها موظفند که با دوپینگ روحی نوجوان، او را برای مدت یک سال با برنامه های خسته کننده و کسالت آور کنکور سرپا نگهدارند تا به روز کنکور برسند و به پدران و مادران تضمین دهند هزینه‌های میلیونی سالانه آنان هدر نرفته است. وی ادامه داد: این برنامه ریزی ها اگر قبلا فقط برای دانش آموزان پایه یازدهم و دوازدهم بود متاسفانه امروز به دنیای کودکان ده ساله هجوم آورده است و پدران و مادران را فریب می دهد که از ابتدایی باید بچه هایشان را برای کنکور آماده کنند.بنابراین بزرگترین خیانت موسسات کنکور، تجاوز به حریم کودکان و نابود کردن دنیای شاد و پرانرژی آنان است.
اقری با اشاره به گفته وزیر آموزش و پرورش که گفته است زورش به مافیای کنکور نمی رسد، افزود: این گفته وزیر در واقع خیال گردانندگان این موسسات را راحت کرد و به آنها اطمینان داد که با خیال راحت هم جیب اولیا را خالی کنند و هم دنیای پاک و بی آلایش کودکان و نوجوانان را نابود کنند.