کارشناسان نتیجه یک سیاست تعدیل اقتصادی را ارزیابی کردند هدرمندی یارانه ها

فاطمه آقایی‌فرد: «دولت تصمیمی برای قطع یارانه‌ها ندارد.»؛ این تازه‌ترین واکنش مردان اقتصادی به یک سیاست تعدیل اقتصادی است که نزدیک به هشت سال از اجرای آن می‌گذرد و دیروز از زبان محمد نهاوندیان معاون‌اول رئیس‌جمهور شنیده شد؛ سیاستی که هنوز هم بعد از این همه سال، درگیر حواشی و اظهار نظرهای متفاوت از سوی آگاهان اقتصادی است.
مبلغ 45 هزار و 500 تومانی که هر 12 ماه سال به حساب سرپرست خانوار؛ چه فقیر و چه غنی، واریز می‌شود، قصه‌ای پرحاشیه است که به‌نظر می‌رسد بعد از گذشت سال‌ها از اجرای آن هنوز هم مردان اقتصادی با آن کنار نیامده‌اند.
اواخر آبان ماه سال گذشته بود که آمارهای رسمی اینطور حکایت کردند بالغ بر 95 درصد افراد کشور یارانه می‌گیرند. به گواه اظهار نظرهای برخی ناظران اقتصادی، یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که این رقم در مقایسه با برخی هزینه‌‌هایی که با استفاده از درآمدهای نفتی صورت می‌گیرد، اگرچه رقمی ناچیز است، اما در مجموع بار مالی سنگینی را بر دوش دولت و مردم تحمیل می‌کند. تا جایی‌که بر اساس گزارش‌های منتشر شده، تامین هزینه‌های پرداخت نقدی یارانه، در مجموع هر ماه بیش از 3400 میلیارد تومان و در سال تا 42 هزار میلیارد تومان برای دولت هزینه در برداشته است. این هزینه در حالی برای اقتصاد تراشیده شده است که بر اساس گزارش‌ها، با توجه به درآمد نزدیک به ۳۵ هزار میلیارد تومانی سازمان هدفمندی یارانه‌ها که از محل اصلاح حامل‌های انرژی به آن تعلق می‌گیرد، دولت به ناچار برای تامین بودجه مورد نیاز یارانه نقدی باید از خزانه نیز برداشت داشته باشد.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند صرف نظر از آنکه پرداخت نقدی یارانه طی سال‌های گذشته تاکنون، فشار مضاعف اقتصادی بر دوش دولت‌ها وارد کرده است، اثرات منفی این مبلغ ناچیز در کاهش سطح رفاه مردم نیز نکته قابل‌توجهی است.


به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی، یارانه اگرچه هر ماه به حساب خانواده‌ها واریز می‌شود تا معیشت مردم بهتر شود، اما هرگز نتوانسته سطح رفاه عمومی را افزایش دهد و بر عکس با تورمی که ایجاد کرده، زمینه را برای کاهش سطح رفاه مردم و بخصوص دهک‌های ضعیف جامعه فراهم کرده است.
شاید فعالان اقتصادی حالا بهتر از هر تحلیلگری بتوانند از آسیب‌های ناشی از دریافت یارانه در شهرها و روستاها حکایت کنند. همین چند وقت پیش بود که یکی از فروشندگان فرش دستبافت در بازار تهران در گفت‌وگو با «همدلی»، گفته بود: «از وقتی مردم یارانه می‌گیرند دیگر کسی به خودش زحمت قالی‌بافی را نمی‌دهد و به دلیل اینکه هر ماه مبلغی به حساب روستائیان واریز می‌شود، دیگر کمترکسی است که انگیزه برای بافتن قالی و فروش آن داشته باشد.» از این رو بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باور هستند که یارانه نقدی هیچ کمکی به تولید و اشتغال نکرده است و زمینه را برای بیکاری مردم فراهم کرده است.
مرور گزارش‌های خاک خورده در آرشیو رسانه‌ها نیز نشان می‌دهد که اگر چه پرداخت یارانه‌های نقدی در روستاها سبب شد تا در کوتاه مدت اندکی وضع معیشت مردم بهبود یابد، ولی در درازمدت سبب افزایش بیکاری و کاهش تولید شد تا جایی‌که بسیاری از فعالیت هایی که پیش از اجرای هدفمندی یارانه ها در روستا اجرا می شد به علت کمبود نیروی کار، افزایش هزینه‌های تولید و از طرف دیگر عدم سوددهی مناسب تعطیل شدند. هر چه که هست، ادامه هدفمندی یارانه حتی از نگاه طراح آن نیز نادرست است. همین چند وقت پیش بود که جمشید پژویان گفته بود: «اصلا ادامه روند پرداخت یارانه‌ها امکان ندارد. اگر این روند ادامه پیدا کند، باید با تورم آن را اصلاح کنید؟ چطور می‌شود این کار را کرد؟ این مشکل قبلی بوده است.»
یارانه از نگاه جامعه کارگری
حالا در شرایطی دولت تصمیمی برای حذف یارانه هیچ کدام از دهک‌‎های جامعه ندارد که فعالان کارگری نیز از دریافت نقدی یارانه گله دارند و معتقد هستند که جامعه کارگری توان تحمل تورم ناشی از بالا رفتن هزینه‌ها را که به دلیل پرداخت یارانه ایجاد شده است ندارند. به باور بسیاری از فعالان کارگری، دولت باید یارانه را در قالب کالابرگ و متناسب با تورم به مردمی پرداخت کند که دریافتی آن‌‎ها در ماه کمتر از 5 میلیون تومان است. اگرچه دولت بر این باور است که قطع یارانه موجب نارضایتی بخش بزرگی از مردم می‌شود و از ادامه این سیاست هر چند اشتباه را باید برای کسب رضایت مردم در دستور کار خود داشته باشد. راستی بهتر نیست به جای دریافت 45 هزار و 500 تومان هر ماه، مثل گذشته از یارانه غیر نقدی یا همان سوبسید کالا در خرید کالاهای اساسی اجرا شود تا بار تورمی یارانه نقدی دیگر متوجه اقتصاد کشور نباشد؟
کالا جایگزین یارانه نقدی شود
حسن صادقی‪-‬ یارانه از فرمول‌هایی است که می‌تواند در جهت حفظ قدرت خرید مردم موثر باشد. اما یارانه تنها زمانی می‌تواند تاثیر مثبتی بر رفاه مردم داشته باشد که به صورت غیر نقدی و در قالب سوبسید به کالاهای اساسی در سبد خرید مردم اختصاص یابد. یکی از اشکالات اساسی در عملکرد محمود احمدی‌نژاد، حذف یارانه غیر نقدی از کالاهای اساسی و تبدیل این یارانه به یارانه نقدی بود. اما یارانه نقدی در واقع با کاهش قدرت خرید مردم تاثیر منفی خود را در جامعه گذاشت و توان معیشتی افراد جامعه را ضعیف‌تر کرد. این یعنی با پرداخت یارانه به صورت نقدی قدرت خرید مردم کاهش یافت. این در حالی است که در زمان دولت نهم ما مخالف حذف سوبسید از کالاها بودیم، چرا که از همان زمان معلوم بود که حذف یارانه غیر نقدی از روی کالاها چه تاثیرات نامطلوبی در جامعه و قدرت خرید مردم می‌تواند داشته باشد.
بر همین اساس در حال حاضر همین مبلغ 45 هزار و 500 تومانی که هر ماه در قالب یارانه نقدی به حساب دهک‌های مختلف جامعه پرداخت می‌شود، اکنون ارزشی پایین‌تر از 20 هزار تومان دارد و به هیچ وجه نتوانسته قدرت خرید مردم را افزایش دهد. شاید اکنون اگر یارانه از کالاهای اساسی حذف نشده بود و کالاهای مورد نیاز مردم همچنان با سوبسید همراه بودند، قدرت خرید دهک‌های پایین جامعه از جمله جامعه کارگری در وضعیت بهتری قرار داشت.
بنابراین باید گفت که یارانه تنها در صورتی موثر است که به صورت غیر نقدی به کالاهای اساسی پرداخت شود. یکی از راهکارهای موثر برای پرداخت یارانه، پرداخت بن کالا یا کالا برگ به دهک‌های ضعیف جامعه است. در صورتی که هر ماه با افزایش تورم رقمی نیز به این کالا برگ‌ها افزوده شود، می‌توان قدرت خرید کارگران را بهتر کرد. اما باید با شناسایی دهک‌های بالای جامعه و افرادی که درآمد بالای 5 میلیون تومان دارند، تنها به افرادی که نیاز واقعی به یارانه دارند این مبلغ را پرداخت کرد و یارانه را به حالت قبلی یعنی به صورت سوبسید پرداخت کرد. چرا که یارانه غیر نقدی می‌تواند در تولید داخلی، ایجاد اشتغال و افزایش قدرت خرید مردم تاثیر مثبتی داشته باشد.