وزیر راه؛ وزیر خوشحال!


مسعود يوسفي

روزنامه نگار

yousef44@yahoo.com


روز جمعه گذشته پايگاه خبري وزارت راه و شهرسازي به نقل از عباس آخوندي وزير راه آورده بود: «امسال دويستمين زادروز کارل مارکس بود. مجله نگاه نو شماره تابستان خود را با عکس روي جلد به او اختصاص داده‌بود. در اين دو سه روز، هرچه کردم مجله را به زمين بگذارم نشد. مقالات بسيار جالبي در باره انديشه‌ها، سير تحول زندگي او و مارکس‌هاي فراواني که پس از مرگ وي بر اساس قرائت‌هاي مختلفي که از انديشه‌هاي او در کشورهاي متعدد خلق شدند گردآوري شده‌بود....». درست در همان روز خبرگزاري خانه ملت به نقل از اقبال محمديان نماينده مردم رامهرمز و رامشير نوشت: «جاده‌هاي استان خوزستان، تبديل به قتلگاه انساني شده‌اند که اين مسئله ضررهاي جبران ناپذيري را براي کشور به دنبال خواهد داشت. .. متأسفانه وضعيت راه‌هاي اصلي و روستايي به ويژه در استان خوزستان رضايت بخش نيست و اين مسئله بارها به وزير راه تذکر داده شده، اما تاکنون اقدام قابل توجهي صورت نگرفته است». غفلت‌هاي وزارت راه و شهرسازي تنها به وضعيت جاده‌هاي کشور محدود نمي‌شود. متاسفانه در دوره وزارت عباس آخوندي در حوزه‌هاي مختلف ريلي، هوايي و دريايي نيز اتفاق خاص و قابل دفاعي رخ نداد و موجبات انتقاد مردم، نمايندگان و ساير مسئولان را فراهم آورد. او در همه اين 5 سال که عهده دار مسئوليت وزارت راه و شهرسازي در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم بود، پيش و بيش از هر کاري حرف زد و فلسفه بافي کرد و براي توسعه کشور نسخه داد، اما کمتر به وظايف و ماموريت‌هاي محوله خود پرداخت. طرح مسکن اجتماعي که عباس آخوندي قول آن را داده بود سرانجامي‌پيدا نکرد. تسهيلات مسکن که با عناوين و طرح‌هاي متنوع و رنگارنگ تصويب و اميدهايي را زنده کرد هيچ وقت همپاي تورم و گراني خانه پيش نيامد و هميشه عقب ماند. صعود وحشتناک اجاره خانه که مطلقا هيچ اقدامي‌براي مهار آن صورت نگرفت و باعث شد اجاره نشين‌ها بدترين دوره زندگي خود را در عهد وزارت عباس آخوندي تجربه کنند. طرح ماليات بر خانه‌هاي خالي که هيچ وقت آغاز نشد و دست آخر هم آخوندي درخواست کرد که به دليل نداشتن ساز و کار به شهرداري‌ها محول شود. از اتمام پروژه راه آهن چابهار که قرار بود آسياي ميانه را به اقيانوس هند پيوند دهد و از اين رهگذر رونق اقتصادي فراواني را براي کشور به ارمغان بياورد خبري نيست. آزادراه تهران- شمال سرنوشتي بهتر از راه آهن چابهار پيدا نکرد. طرح‌ها و پروژه‌هاي تشويقي که قرار بود بنادر کشور را از حضور کشتي‌هاي مسافري و تفريحي و باري بياکند به جايي نرسيد. الخ .... اوج عملکرد و نقطه قوت وزير راه را شايد بتوان در دو مورد دانست؛ اول تلاش‌هايي که براي خريد هواپيماهاي برجامي‌کرد که آن هم به واسطه خروج ترامپ و بدعهدي‌هاي آمريکايي‌ها با وقفه مواجه شد و دوم به سرانجام رساندن بخشي از پروژه بزرگ مسکن مهر که البته اين پروژه هم به شدت مورد انتقاد عباس آخوندي بود اما سرانجام به نکته مثبتي در کارنامه ضعيف او تبديل شد. نکته‌اي که در کارنامه عباس آخوندي به شدت بايد به آن توجه داشت اين است که او در ابتداي مطرح شدن بسياري از طرح‌ها و ماموريت‌هاي محوله با آن‌ها مخالفت نکرد و قول اجراي آن‌ها را داد اما پس از مدتي از عدم اجراي اين طرح‌ها سخن گفت و به اين وسيله طرح‌هايي را که با صرف هزينه و انرژي و وقت زياد تهيه شده بود به حال خود رها کرد. آخرين طرح و مصوبه‌اي که دچار اين سرنوشت شد طرح ماليات بر خانه‌هاي خالي بود که حالا و پس از گذشت مدت زيادي از تصويب آن، وزير راه مي‌گويد وزارتخانه متبوعش امکان اجراي اين طرح را ندارد و بهتر است که اجراي آن به شهرداري‌ها محول شود . در همين خصوص بايد از آقاي وزير پرسيد که آيا اين امکان براي او و کارشناسان وزارت راه و شهرسازي وجود نداشت که پيش از تصويب و ابلاغ طرح مورد نظر که بدون شک از قبل در جريان همه مراحل تهيه و تدوين آن قرار داشته‌اند دست به امکان سنجي بزنند و اگر توان اجراي طرح مورد نظر برايشان محرز نشد اعتراض و مخالفت خود را با آن ابراز کنند تا اين همه هزينه و اتلاف وقت و انرژي به کشور و بيت المال تحميل نشود و در نهايت مردم محروم و درد کشيده متحمل آسيب ناشي از اين بي مبالاتي‌ها نشوند. حالا و در چنين وانفسايي که کشور از همه سو درگير مشکلات اقتصادي و معيشتي و اجتماعي بيشمار است آقاي وزير هم ويرشان گرفته و به جاي پرداختن به امور روزمره و اجرايي خود به فلسفه خواني و مارکس خواني روي آورده‌اند و به قول خودشان با چنان جذبه و ولعي هم مي‌خوانند که توان از دست گذاشتن مجله و مقالات را هم در خود نمي‌يابند و اصلا به تذکرات نمايندگان و مردم توجهي ندارند. غافل از اين که غايت فلسفه خدمت به همنوع است وگرنه صرف لذت بردن از آن دردي از هيچ دردمندي را دوا نخواهد کرد. به نظر می‌رسد آقای وزیر به خاطر مصائبی که در دوره وزارت ایشان در وزارت راه و شهرسازی برجای مانده است به جای «مارکس خوانی»، بایستی «مرثیه‌خوانی» کنند.