ستـون « جراحي انسان دوستانه» شكسـت !

پروفسور مزدا در 31 مرداد 1328 در شهر آبادان به دنیا آمد و از هفت‌سالگی در فرانسه بزرگ شد. او رشته پزشکی جراحی ارتوپدی و فلوشیپ جراحی ستون فقرات را در پاریس آموخت و روش‌های جدید و نوین جراحی ستون فقرات را بنا نهاد و در انتقال علم، دانش روز و نوآوری به ایران همواره کوشا بود. تکنیک خاص و ابداعی استاد مزدا با عنوان انحراف‌‌های ستون فقرات، هم ‌اکنون در اکثر مراکز دنیا استفاده می‌شود و با این تکنیک منحصر به‌ فرد امکان عمل‌‌های پیچیده ستون فقرات به وجود آمده است.در 11 سال گذشته مزدا و تیمش بدون هیاهو و با دلی مملو از عشق، به ایران می‌آمدند و فرزندان بی‌بضاعت این سرزمین را رایگان عمل می‌کردند. در طول این مدت، همکاری دکتر مزدا با دانشگاه علوم پزشکی تهران، موجب آموزش جراحان بسیاری شد که در سراسر ایران مشغول به درمان بیماران هستند. او از سال 86 فعالیت خود را در موسسه زنجیره امید ایران آغاز کرد و سالی چهار بار برای ویزیت رایگان کودکان بی‌بضاعت و با بیماری‌های پیچیده و سالی دو بار با تیم خود به منظور عمل‌های جراحی به ایران سفر می‌کرد و این عمل‌های جراحی را در بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیمارستان موقوفه نور افشار انجام می‌داد. در طول 11 سال، در کنار فعالیت درمانی، فعالیت‌های علمی و آموزشی دکتر مزدا با دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داشت و جراحان ستون فقرات زیادی به ‌واسطه آموزش های وی تربیت شدند و در آخرین سفر خود به ایران در شهریور امسال 28 کودک توسط وی و تیم همراهش تحت عمل جراحی قرار گرفتند. متخصص استخوان و مفاصل و جراح ارتوپدی درباره فعالیت و توانمندی‌های پروفسور مزدا گفت: این صاحب‌نظر برجسته با نوآوری خود به نتایج بسیار ارزشمندی دست یافت و مانند پلی ارتباطی، منشأ خدمات ارزشمند در کشور ما شده است.دکتر ذبیح ا...حسن‌زاده اظهار داشت: خستگی‌ناپذیری از خصیصه دیگر پروفسور مزدا بود و در مدت حضور در ایران برای ارائه خدمات به محرومان سر از پا نمی‌شناخت.وی ادامه داد که توصیه‌های استاد مزدا به پزشکان، خدمت بی‌ادعا به محرومان، انتقال دانش روز و نوآوری، خستگی‌ناپذیری و آموزش به پزشکان جوان بود و وی این مدال خدمت را همواره به سینه داشت.متخصص استخوان و مفاصل و جراح ارتوپدی بیان داشت: هر چند نام، راه و مرام این صاحب‌نظر برجسته زنده است اما دریغ که کمتر در زمان حیات‌شان دیده شده است.مزدا در جراحی ارتوپدی و رشته فوق تخصص جراحی‌های انحراف ستون فقرات (اسکولیوز) که از پیچیده‌ترین آسیب‌های ستون فقرات به ویژه در کودکان به‌شمار مي‌رود، صاحب‌نظر بوده است.وی بیان داشت: استاد مزدا در کرسی ریاست بخش ارتوپدی در فرانسه، هرگز وطن را به فراموشی نسپرد و به ویژه کودکانی راکه با بدشکلی ستون فقرات و انحراف اندام در رنج بودند،تحت عمل جراحی‌های پیچیده قرار داد تا بهتر زندگی کنند و بیشتر لذت ببرند.
عضو انجمن ارتوپدی ایران با بیان اینکه بارها در بیمارستان خیریه نور افشار متعلق به هلال احمر شاهد جراحی‌های طولانی این متخصص با تیم فوق تخصص بوده است، تصریح کرد: استاد مزدا در کنار تسکین و درمان درد کودکان نیازمند به صورت رایگان، با همکاری مرکز خیریه زنجیره امید و هلال احمر، از آموزش متخصصان جوان و علاقه‌مند غفلت نکرد و کارهای خالصانه او همه را به حیرت وا می‌داشت.مزدا، هفته آخر شهریور 97 بعد از یک جلسه فشرده کاری در پاریس، دچار حمله قلبی شد و به کما رفت و 11 مهر چشم از جهان فرو بست و با توشه‌ای از دعای خیر کودکان نیازمند به جهان آخرت سفر کرد. کیوان مزدا، عضو موسسه «زنجیره امید فرانسه» بود. سازمانی غیردولتی که برای درمان کودکان در کشورهای جهان سوم خدمات فراوانی ارائه کرده است. او هر سال همراه با همکاران داوطلبش به ایران می‌آمد و کودکان بیمار زنجیره‌ امید ایران را معاینه و جراحی می‌کرد. چندی قبل یکی از رسانه ها به محل کارش رفته و با او گفت و گو کرده بود. قرار ملاقات، سالن انتظار اتاق عمل بیمارستان نورافشار بود؛ نام مددجو: «فاطمه، ١٣ ساله»، پزشک: «کیوان مزدا». فاطمه چند دقیقه زودتر از دکتر از اتاق عمل خارج شد. به دلایل پزشکی، زمان عمل چند ماهی به تعویق افتاد. فاطمه بی‌حوصلگی می‌کرد، چند عکاس و فیلمبردار از رسانه‌های مختلف شروع به تصویربرداری و عکسبرداری از چهره معصوم فاطمه کردند، مادر فاطمه هم به هم‌صحبتی با فاطمه می‌پرداخت، او سعی داشت تا کودک خود را آرام کند.بی‌قراری‌های فاطمه ادامه‌دار بود. دکتر هم در همان دقایق از اتاق خارج شد. بدون توجه به دوربین‌ها و سوال‌های مختلف همراهان بیمار به سمت فاطمه رفت و حرف خاصی نزد. تنها چند ثانیه «لبخند» زد؛ لبخندی که فاطمه را آرام کرد. به سمت سالن انتظار رفت و با خانواده چند بیمار هم‌صحبت شد. در این حین یکی از خبرنگارها اصرار داشت با او مصاحبه کند. دکتر با لحنی که علامت تاکید داشت، گفت: «پس از معاینه بیماران». بعدش هم بلافاصله از طریق آسانسور به کلینیک درمان و مطب رفت. افراد زیادی منتظر دکتر بودند؛ یکی از آن‌ها پدر فاطمه بود.پدر فاطمه از بیماری دختر خود ‌گفت: «مراجعات مختلفی به مراکز مختلف درمانی داشتم اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدم تا اینکه از طریق یک ان‌جی‌او در حوزه سلامت به بیمارستان نورافشار و دکتر کیوان مزدا معرفی شدم. چند نوبتی است که دکتر، درمان فاطمه را به عهده گرفته و الحمد‌ا... حال فاطمه رو به بهبودی است».
پدر فاطمه که معلم است، ادامه داد: «دکتر مزدا فرشته‌ نجات کودکان است». مریم ١١ ساله، مبتلا به معلولیت سی‌پی، یکی دیگر از مددجویانی است که با او به گفت‌وگو نشستیم. او گفت: «من درگذشته از پزشک می‌ترسیدم اما یک بار در ایام عید که نزد دکتر آمدم از آن به بعد دیگر از دکتر نمی‌ترسم. دکتر مزدا، دوست بچه‌هاست». پس از اصرار فراوان توانستیم چند دقیقه با دکتر گفت‌وگو داشته باشیم. دکتر کیوان مزدا با بیان اینکه در طول سال، چهار نوبت برای درمان مددجویان به تهران سفر می‌کند، گفت: «حدود ٢٠ نفر را در سفر اخیر عمل کرده‌ام. هزینه درمان هم توسط یک ان‌جی‌اوی فعال در ایران و همین‌طور یک ان‌جی‌او در فرانسه پرداخت می‌شود».این پزشک داوطلب ادامه داد: «بسیاری از تجهیزات در ایران فراهم است و در صورت نیاز تعدادی نیز با هزینه همان ان‌جی‌اوها وارد کشور می‌شود».دکتر کیوان مزدا در ادامه به مشکلات حوزه درمان در ایران اشاره کرد و گفت: «ایران یک کشور در حال توسعه است. متاسفانه زمان ورود بیمار برای درمان با تاخیر صورت می‌گیرد. بیمه در ایران با کشورهای توسعه‌یافته به‌شدت متفاوت است». او ادامه داد: «٣٠سال است که کار من این است، فعالیت داوطلبی جزيی از زندگی‌ام است؛ برهانی برای توجیه آن ندارم، همان‌گونه که نفس می‌کشم، کار داوطلبی می‌کنم، به نظر شما نفس کشیدن دلیل می‌خواهد؟» حرف پایانی دکتر مزدا، آرزویش برای دنیا بود: «جنگ نباشد، غذا باشد. زندگی بدون هیچ‌گونه تبعیض».