اجماع در جبهه مودت

ديوان بين‌المللي دادگستري تقريبا يك ماه بعد از استماع شكايت ايران و دفاع ايالات متحده در پرونده نقض عهدنامه مودت و روابط اقتصادي و حقوق كنسولي، دستور موقت خود را صادر كرد. اين دستور به صراحت نشان مي‌دهد كه...
قضات ديوان بين‌المللي توقف برخي از اقدام‌هاي امريكا در تحريم جمهوري اسلامي ايران را ضروري مي‌دانند. بر اين اساس قضات ديوان عالي مستقيما دستور داده‌اند كه دولت ايالات متحده امريكا كليه تحريم‌ها در مورد مواد غذايي، دارويي، كشاورزي و تجهيزات مربوط به امنيت هوانوردي غيرنظامي را لغو كند. در واقع بر اساس اين دستور هر اقدام دولت امريكا كه باعث لطمه به سلامت شهروندان ايراني مي‌شود، به صورت فوري بايد متوقف شود. در واقع اين دستور موقت نشان از استناد ديوان به يك عرف بين‌المللي است كه اجازه نمي‌دهد تحريم‌هاي اقتصادي باعث نقض حقوق بشر شود. عرف بين‌المللي اجازه نمي‌دهد كه دارو و مواد غذايي از سوي هيچ نهادي تحريم شود، حتي تحريم‌هايي كه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد وضع مي‌شوند، اين موارد را از تحريم مستثني مي‌كنند، اما بر اساس موضوعاتي كه در طرح دعوا توسط ايران مطرح شد، قضات ديوان تصميم گرفته‌اند اين دستور موقت را به مساله امنيت هوانوردي غيرنظامي هم تسري بدهند. دو نكته بسيار مهم و بنيادين در مورد اين دستور موقت وجود دارد، يكي اينكه تمامي 17 قاضي ديوان بين‌المللي دادگستري با اجماع تمامي بندهاي اين حكم را پذيرفته‌اند و كوچك‌ترين مخالفتي با اين دستور موقت وجود نداشت، معمولا احكام ديوان با راي اكثريت قضات اعتبار پيدا مي‌كند، اما اجماع تمامي 17 قاضي اين پرونده از جمله قاضي بي‌طرف معرفي شده از سوي ايالات متحده امريكا با اين دستور موقت نشان از فوريت دستور و صراحت نقض حقوق بين‌المللي در رفتار دولت امريكا دارد. نكته دوم در مورد اين دستور موقت، خواست ديوان از دولتين براي جلوگيري از افزايش اقداماتي زيان‌بار عليه ديگري است، كه به معناي توقف توسعه تحريم‌ها عليه ايران برداشت مي‌شود. با اين حال اين بند دستور بسيار كلي انشا شده است و به جزييات اشاره‌اي نكرده است. لازم است توجه كنيم كه اين حكم نهايي ديوان بين‌المللي دادگستري نيست، بلكه يك دستور موقت است. ضمانت‌هاي اجرايي پيش‌بيني شده در منشور ملل متحد، براي زماني است كه حكم نهايي ديوان صادر شود و در آن صورت شوراي امنيت سازمان ملل متحد، محل رسيدگي به دادخواهي كشوري خواهد بود كه نسبت به عدم اجراي حكم ديوان شكايت دارد. مادامي كه حكم نهايي ديوان صادر نشود، نمي‌توان در مورد دادخواهي در شوراي امنيت نظري داد، هر چند كه با توجه به حق وتوي ايالات متحده امريكا در شوراي امنيت، نتيجه‌بخش بودن چنين اقداماتي مورد ترديد است، چرا كه پيش از اين نيز در مورد پرونده نيكاراگوئه عليه امريكا هم شاهد بوديم كه امريكايي‌ها از اجراي حكم ديوان سربازدند و شوراي امنيت هم اقدامي عليه امريكا انجام نداد. اما فعلا تا زمان صدور حكم نهايي ديوان زمان بسيار زيادي باقي مانده و چيزي كه اهميت دارد، صدور دستور موقت كنوني است.
اين دستور موقت، بيش از هر چيز بار رواني، حقوقي و تبليغاتي براي ايران دارد. افكار عمومي جامعه بين‌المللي كه تحت بمباران تبليغاتي دولت ايالات متحده امريكا در مورد ايران قرار دارند، با اين حكم بين‌المللي تا حدودي به سود ايران تعديل مي‌شود. از سوي ديگر اين دست بالاي حقوقي، به تسهيل روابط ايران و اروپا براي حفظ برجام و منتفع شدن ايران از برجام كمك مي‌كند. اروپا تاكنون نسبت به تامين خواسته‌هاي ايران براي بي‌اثر كردن تحريم‌هاي امريكا به كندي واكنش نشان داده است و تاحدي تعلل از خود نشان مي‌دهد، اما با اين دستور موقت، فضا براي اقدامات موثرتر، سريع‌تر و قاطع‌تر اروپا براي رابطه با تهران بر اساس برجام مساعدتر مي‌شود. اثر ديگر اين دستور موقت اين است كه ارزيابي ديوان به نفع ايران بود و باعث مي‌شود كه واشنگتن بيش از گذشته به اين فكر بيفتد كه مذاكرات بدون قيد و شرط پاي مذاكرات سازنده با ايران بيايد. امريكايي‌ها تصور مي‌كردند كه با ايجاد فضاي ضدايراني، اين ايران خواهد بود كه مجبور به پذيرش پيش‌شرط‌هاي امريكا مي‌شود، اما بار حقوقي و رواني چنين رويدادهايي باعث مي‌شود كه امريكايي‌ها مجبور شوند خودشان با كوتاه آمدن از شرط‌هايي كه قرار داده‌اند، رويكرد مسالمت‌آميزتري در برابر ايران اتخاذ كنند.
فراموش نكنيم كه دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا، سرمايه‌گذاري زيادي براي رسيدن به يك توافق جديد با جمهوري اسلامي ايران كرده است، به صورت مشخص، برخلاف برخي كه تصور مي‌كنند سياست اصلي ترامپ تغيير نظام در ايران است، من گمان مي‌كنم كه سياست و هدف اصلي واشنگتن، رسيدن به يك توافق با ايران است. به همين دليل دولتمردان ترامپ تلاش مي‌كنند تا هر چه بيشتر با استفاده از فضاسازي رواني و تبليغاتي، به ايجاد تصويري شيطاني و خصمانه از ايران در كشور خودشان دامن بزنند تا جايي كه به شكل مبالغه‌آميز هر رويدادي در جهان را به اقدامات و دخالت‌هاي ايران نسبت مي‌دهد؛ اين فضاسازي باعث مي‌شود كه توافق با ايران، تبديل به يك پيروزي بزرگ براي ترامپ شود. من تصور مي‌كنم كه بزرگ‌نمايي غلوآميز تهديد و خصومت ايران توسط كاخ سفيد نه به انگيزه از بين بردن دولت ايران، بلكه با اين انگيزه است كه اقدام به گفت‌وگو و صلح موعود با ايران را بزرگنمايي كند. اما چنين دستاورد حقوقي براي ايران و افزايش جايگاه اخلاقي ايران در افكار عمومي در برابر واشنگتن، باعث مي‌شود كه دست امريكايي‌ها براي تبليغات عليه ايران بسته‌تر از گذشته‌شود و مجبور باشند براي گفت‌وگو و مصالحه با ايران تعجيل بيشتري كنند.