رضا دهکی آشفته بازار تحلیل

این روزها همه چیز حول محور اقتصاد می‌گردد. سیاست داخلی زیر سایه اقتصاد گم شده و از سیاست خارجی نیز بیش از انتظارهای دیپلماتیک، نتایج و آورده‌های اقتصادی مورد توجه قرار می‌گیرند. نه تنها زاویه اقتصادی در مسائل فرهنگی و اجتماعی بیشتر دیده می‌شود که حتی ورزش هم تحت‌تاثیر اقتصاد قرار دارد؛ از بحث قرارداد مربیان و بازیکنان خارجی گرفته تا دربی سرد پایتخت که بسیاری آن را به مسائل اقتصادی روز گره زدند.
این که در فاصله 21 سال بعد از طرح گفتمان توسعه سیاسی به دنبال 8 سال محوریت گفتمان توسعه اقتصادی، باز هم اقتصاد محور اصلی و مشکل مبتلا‌به ایران است، جای تامل بسیار دارد. دوران 8 ساله گفتمانی که با شعارهای عدالت‌محوری اقتصادی به میدان آمد، چنان آن چه رشته شده بود را پنبه کرد که شاید طرح گفتمان سیاسی‌محور اعتدال، بخشی از رای‌آوری خود را به جای کانال سیاست، از مجرای امیدواری برای کمک سیاست و دیپلماسی به اقتصاد آورد و با این حال و علی‌رغم پاره‌ای موفقیت‌ها، نتوانست چنان که باید از ارثیه ویرانه اقتصادی خارج شود.
نباید فراموش کرد که اقتصاد یک دانش است و نظریه‌ها، فرمول‌ها و شیوه‌های تحلیل خاص خود را دارد. با این حال آن چه امروز در فضای عمومی ایران نسبت به موضوع اقتصاد در جریان است، نگاهی علمی و تخصصی نیست، بلکه نگاهی متاثر از بی‌قاعدگی فضای اقتصادی ایران و نیز محوریت تحلیل‌های عوامانه بر بستر شبکه‌های اجتماعی است.
بی‌قاعدگی فضای اقتصادی ایران خود تحت‌تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. عدم شفافیت کافی، فسادهای پشت پرده و علنی در قالب‌های گوناگونی از رانت گرفته تا انواع سوءاستفاده‌های مالی و البته تاثیرپذیری شدید از عوامل خارجی مثل تحریم، اقتصاد ایران را دچار چنان بیماری مزمنی کرده است که در میانه تب، لرز می‌کند و در حین عرق ریختن، پتو می‌خواهد. در واقع آن چه در پوسته اقتصاد ایران رخ می‌دهد، الزاما با آن چه در زیر پوست آن در جریان است یکی نیست. نتیجه آن که بسیار رخ می‌دهد که درمان با سکنجبین، صفرا می‌افزاید و هم تحلیل درد و هم نسخه درمان، اشتباه به نظر می‌رسند.


سوی دیگر ماجرا گستردگی تحلیل‌های عوامانه است که با کمک فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با سرعت بالا در جامعه تکثیر می‌شوند. این تحلیل‌ها که گاه با ژستی افشاگری و آگاهی به پشت پرده‌ها و نیز درست یا غلط، با نگاهی دایی جان ناپلئونی، بدبینانه و توهم همیشگی توطئه – بسته به زاویه دید طرح کننده، دولتی و حاکمیتی، داخلی ضد دولتی، مفسدان و رانتیرها و دسیسه خارجی – مطرح می‌شوند، خود آشفتگی فراوانی در اذهان عمومی ایجاد می‌کنند و گاهی نیز بر اقتصاد هم اثر می‌گذارند. به عنوان مثال، در ماجرای کاهش اخیر قیمت ارز در پی افزایش انفجاری و رکوردشکنی‌های ماه‌های گذشته، طیف گوناگونی از تحلیل‌ها ارائه می‌شود که حتی گاه در تضاد با هم قرار دارند. یکی از اثرگذاری سیاست‌های دولت در کنترل قیمت ارز می‌گوید و دیگری آن را توطئه دولت برای جمع‌آوری ارزهای خانگی می‌داند. یکی آن را شوک‌درمانی معرفی می‌کند و دیگری از نقش دلال‌ها در ماجرا می‌گوید. یکی آن را سوپاپ اطمینان برای جلوگیری از انفجار اقتصادی و اعتراض اجتماعی تحلیل می‌کند و بعدی آن را به تحولات جهانی و بین‌المللی ربط می‌دهد.
در این میان نباید از تاثیر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی گذشت. هر چند جو ایجاد شده در روزهای گذشته ترکیبی از تزها و آنتی‌تزهایی درباره موضع‌گیری محتوای خبری و رسانه‌ای بوده است؛ برخی نقش رسانه‌ها در کاهش قیمت‌ها را مثبت می‌دانند و برخی دیگر از جوگیری یا جوسازی رسانه‌ها در راستای اهداف خاص می‌گویند. حتی نقدهای وارد شده به کاهش قیمت‌ها هم با همین نگاه‌های متضاد دیده می‌شود.
به نظر می‌رسد در چنین شرایطی از یک سو هرگونه تحلیل درستی در میانه تحلیل‌های عوامانه و حتی گاه پوپولیستی گم می‌شود و در عین حال با تعدد تحلیل‌های گوناگون و متضاد، در هر برهه پیش‌بینی‌های یکی از تحلیل‌ها به واقعیت تبدیل شده و همین به عنوان اعتبار تحلیل‌های بعدی طرح کننده آن مطرح می‌شود. شاید به همین دلایل باشد که این روزها بسیاری از اقتصاددانان در مصاحبه با رسانه‌ها از ارائه تحلیل خودداری می‌کنند. آن‌ها هم ممکن است نسبت به گم شدن تحلیل‌شان در بلبشوی شبکه‌های اجتماعی و حتی حمله و برچسب‌زنی به تحلیل‌های‌شان بیم داشته باشند و هم چه بسا با توجه به در هم آمیختن اطلاعات درست و نادرست و البته پنهان بودن بخش‌های مهمی از اطلاعات در غبار عدم شفافیت، تحلیل‌های‌شان اشتباه باشند و باعث خدشه به اعتبارشان شوند.
این ماجرا البته مختص اقتصاد نیست. مثلا در عرصه سیاست داخلی هم نمی‌توان نیت‌های واقعی افراد را دریافت. کسی که دم از شفافیت و مقابله با فساد حرف می‌زند چه بسا از این ابزار در تقابل باندی و دسته‌ای استفاده کند. یا مثلا در ماجرای رای موقت دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه مبتنی بر پیمان مودت ایران و آمریکا در دوران پیش از انقلاب اسلامی، بسیاری تاریخ و دیپلماسی روز را به هم گره می‌زنند و سعی دارند از حقوق بین‌الملل، برد و باخت و خوب و بد بیرون بکشند. در عرصه اجتماعی هم شاهد هستیم که مثلا اعلام مواضع یک سلبریتی، همان قدر که مورد استقبال برخی قرار می‌گیرد، مورد هجمه عده دیگر است و در نهایت برخی هم آن را خودنمایی یا ابراز وجود در حوزه‌ای غیرتخصصی تلقی می‌کنند. در این میان کار رسانه‌ها بسیار سخت است. رسانه‌ها به عنوان مراجع اصلی تامین اخبار و تحلیل‌ها باید مواظب باشند که در این آشفته‌بازار اطلاعات گیج و سردرگم نشوند و جوگیرانه و بدون تامل دقیق، به سویی غش نکنند. البته حساب آن‌ها که دقیقا با استفاده از همین شرایط بسته به مطلوب‌شان از ظن خود یار هر ماجرایی می‌شوند، جداست. به نظر می‌رسد بهترین کار در شرایط فعلی، شرح تمام جوانب موجود در کنار یکدیگر باشد تا حتی اگر تحلیل و پیش‌بینی میسر نیست، تصویر تمام‌نمایی از وضعیت مقابل چشم مخاطبان شکل گیرد و صرفا با در نظر گرفتن یک وجه خاص رویدادها بی‌گدار به آب نزنند. البته که اعتماد به بی‌غرضی رسانه هم اصل مهمی است که تامین آن در همین آشفته‌بازار برچسب‌زنی‌ها کار آسانی نخواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» به بهانه روز جهانی حیوانات از رفتارهای اجتماعی انسان در حمایت از آنها گزارش می‌دهد رضا دهکی آشفته بازار تحلیل سقوط اخیر نرخ ارز چه تاثیری بر سایر بازارها می‌گذارد؟ سرازیری افزایش و سربالایی کاهش قیمت‌ها نهادهای نظارتی به موضوع کپی‌سازی از آثار هنرمندان ورود می‌کنند میخ شُل قاب‌های کپی «ابتکار» از ورشکستگی دفاتر گردشگری در نوسانات ارزی گزارش می‌دهد خودتعلیقی کسب و کارهای مسافرتی «ابتکار» از میزان احتمال رای آوری CFT در مجلس گزارش می دهد یکشنبه ، روز سرنوشت CFT در بهارستان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی: رای لاهه غرور آمریکا را در یک قالب حقوقی شکست رهبر انقلاب در همایش ده‌ها هزار نفری خدمت بسیجیان حضور خواهند یافت رئیس جمهوری در جلسه هیات دولت: این که دولت می خواهد از گرانی ارز ریال به دست آورد، دروغ و تهمت است معاون حقوقی رئیس جمهوری: اعضای سازمان ملل از احکام لاهه تبعیت کنند دادستان تهران خبر داد صدور ۹ کیفرخواست برای صرافان نَحوى جاى خود بَحرى جاى خود