پيام‌هاي يك سفر نيمه تمام

كشورهاي عربي خليج فارس كه در شوراي همكاري مجتمع شدند از ديرباز اختلافات مرزي، مسلكي، سياسي، ساختاري و در نهايت قبيله‌اي داشتند. اختلافات ميان كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس موضوع جديدي نيست. اما در اين مقطع به دليل اينكه سرنخ‌هاي همه اين اختلاف‌ها از عربستان بيرون مي‌آيد داراي يك پيام است كه عربستان سعي دارد هژموني خود را در خليج فارس تحميل كند و از موضع برتر و مسلط برخورد كند. از همين رو كشورهاي منطقه با چنين تهديدات و سياستي روبرو مي‌شوند از خود واكنش‌هاي مناسب را نشان مي‌دهند. چندي پيش در خصوص قطر شاهد اين موضوع بوديم. عربستان در مورد قطر بسيار تند و اهانت‌آميز برخورد كرد و 12 شرط را براي عادي‌سازي روابط با اين كشور مطرح كرد و آن را براي حكومت مستقل قطر ديكته كرد و طبيعي بود پادشاهي اين كشور نسبت به شروط عربستان واكنش تندي نشان دهد و در همين راستا عمل كرد و با وجود تهديداتي كه از سوي عربستان صورت گرفت، ايستادگي كرد و تاكنون نيز اين تهديدات هيچ تاثيري بر شرايط قطر نداشته است و عربستان نتوانست قطر را نه تحريم اقتصادي و نه بايكوت سياسي كند. به نظر مي‌رسد محمدبن سلمان در سفر اخيري كه به كويت داشته است در مورد همين سياست و با لحني تند قصد داشته با امير كويت صحبت كند كه كويتي‌ها آن را نپذيرفتند. كويت و عربستان در خصوص استفاده از منابع نفتي مشترك از جمله در الخفجي و ساير منابع مشترك اختلاف داشتند. از ديرباز عربستان سعودي سعي كرده با فشار و زور برتري خود در اين مناطق را ديكته كند و همچنين در مورد همسو شدن سياست‌هاي كويت و عربستان در مورد تحولات منطقه يعني ايران، قطر و بحران يمن قصد داشته تا آنها را نيز با خود همراه كند كه به نظر مي‌رسد كويتي‌ها آن را نپذيرفتند. حتي به نظر مي‌رسد در بحث ناتوي عربي نيز محمدبن سلمان قصد داشته تا شرايط خود را ديكته كند كه باز هم موفق نشده است. آنچه مسلم است، سفر محمدبن سلمان به كويت هم كوتاه و هم با يك روز تاخير صورت گرفته و آن چيزي كه در دستور كار طرفين بوده است توسط كويتي‌ها انجام نشده است. به هر حال زماني كه مقام‌هاي بلندپايه و رسمي يك دولت به كشور ميزبان مي‌روند، پيش از آن نمايندگاني براي تنظيم توافق‌هاي دوجانبه به كشور ميزبان اعزام مي‌شوند و ديدارها و جلسات اين نمايندگان تبديل به دستور كاري براي نشست سران مي‌شود.
ولي اين اتفاق صورت نگرفت و تنها يك ديدار دوجانبه برگزار شد و پس از ضيافت شام محمدبن سلمان به فرودگاه رفت و كويت را ترك كرد. اما اينكه رسانه‌هاي رسمي كويتي و سعودي عنوان مي‌كنند كه هيچ اختلافي ميان طرفين وجود نداشته بيشتر تبليغاتي است كه در آينده جزييات بيشتري از اين سفر منتشر خواهد شد. از همين رو عربستان تا زماني كه سياست توهم قدرت را با توجه به تحميل نظراتش انجام دهد، طبيعي است كه كشورهاي منطقه نمي‌توانند، پيرو چنين سياستي باشند و دست رد به سينه عربستان مي‌زنند. اكنون در داخل شوراي همكاري به دليل اينكه كويت، قطر و عمان سياست‌هاي يك‌طرفه عربستان را همراهي نمي‌كنند بيش از يك سال است كه شوراي همكاري نتوانسته تشكيل جلسه دهد و جلسات از پيش طراحي شده نيز لغو به تعويق افتاده است. اين آثاري است كه سياست‌هاي ملك سلمان و محمدبن سلمان در عربستان سعودي به وجود آورده و تقريبا همه كشورهاي منطقه را از خود مي‌رانند و عربستان بيش از گذشته روزبه‌روز منزوي‌تر مي‌شود. البته اين دور از تصور است كه كشورهاي حاشيه خليج فارس بتوانند در مقابل عربستان جبهه‌اي تشكيل دهند و عرض‌اندامي كنند. ولي با همين سردرگمي و تشدد و تفرقه ادامه پيدا خواهد كرد، به خصوص پس از آنكه شيخ صباح، امير كويت از ملاقات با دونالد ترامپ، رييس‌جمهوري عربستان خارج شد، ايشان به دليل صريح‌اللهجه بودن در مصاحبه‌اي عنوان كرد كه من چندان نشانه‌اي از سوي امريكا مشاهده نكردم كه بخواهند در ميانجيگري ميان قطر و عربستان جدي باشند. اين نشان مي‌دهد كه امريكا به دنبال سياست تفرقه در منطقه است كه بتواند با اين تضادها تسليحات بيشتري را به فروش برساند و از اين كانال‌ها بتواند اخاذي بيشتري انجام دهد. در خصوص سياست‌هاي كويت نيز بايد گفت كه كويت عهد صباح معمولا تلاش كرده در يك حد بي‌طرف و وسط بايستد و طرف كسي را در تناقضات و مناقشات منطقه‌اي نگيرد و به نظر مي‌رسد كه سياست درستي است زيرا كويت در موقعيتي نيست كه يك جانبه‌گرا باشد. از همين رو همواره سعي كرده در تحولات منطقه سياست حد وسط را مدنظر قرار دهد و شاهد آن بوديم كه در مورد قطر تقريبا يك موضع بي‌طرفانه دارد. در مورد ايران نيز چندان موضع حاد و تندي مثل عربستان و امارات نمي‌گيرد و سعي مي‌كند كه روابط دوجانبه را در حد معقولي حفظ كند. به‌طور كلي كويت، قطر و عمان در برابر عربستان، امارات و بحرين سياستي معتدل و از عقلانيت بهتري برخوردار هستند و به نوعي در مقابل سه كشور هستند. زيرا امارات، عربستان و بحرين افراطي و غيرعقلاني برخورد مي‌كنند و شاهد آن هستيم كه تا چه حد با مشكل مواجه شده‌اند. البته اين اولين‌بار نيست كه چالش و اختلاف ميان كويت و عربستان به وجود مي‌آيد. حداقل در طي دو دهه اخير اين تنش به وجود آمده و با ريش سفيدي كه حاكمان دو كشور دارند حل و فصل مي‌كنند اما اين اتفاقات اخير كاملا به دليل نابخردي محمدبن سلمان و سوداي قدرت او است و غرور رهبران كويت را جريحه‌دار كرده و نتوانست به خواسته‌هاي خود دست پيدا كند. بي‌ترديد طي هفته‌ها و ماه‌هاي آينده فعاليت‌هايي صورت مي‌گيرد و هيچ‌وقت كويت اجازه نخواهد داد با همسايه قدرتمندي مانند عربستان روابط متشنجي داشته باشد و خودشان در ميان خود اين مساله را حل خواهند كرد. اما اين مساله جديدي نيست و تنها نشان‌دهنده تناقض‌ها و پارادوكس‌هاي ميان كشورهاي حاشيه خليج فارس است.