اعتبار توافق آمريكا با هفت كشور صنعتي به اندازه زمان رفتن ترامپ تا فرودگاه بود

گفت وگو با محمدعلی خطیبی طباطبايي با نشست اوپک آغاز وبا همکاری ایران با روسیه درخصوص ساخت نیروگاه هسته ای به پایان رسید.او معتقد است جایگزینی برای ایران در بازار نفت وجود ندارد. درصورت جدی شدن تحریم های آمریکا ،اوبالارفتن قیمت نفت تا 100دلار را پیش بینی کرد.سخت گیری‌های آمریکا باعث شده کشورها در تلاش فاصله گرفتن ازدلار در مبادلات خود باشند.وي از تعریف ارز سوم برای مبادلات ایران با دیگر کشورها سخن گفت ونقاط ضعف اقتصاد کشور را وابستگی بودجه به دلارهای نفتی وخام فروشی می داند که دولت و مجلس با تصمیمات مناسب باید آن را رفع کنند.وي همچنين مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی‌فایده دانست.در ادامه جزییات این گفت‌وگو را با هم می خوانیم.
پس از آخرین نشست اوپک در وین، عربستان اعلام کرد کشورهای با توان تولید بالا جایگزین کشورهای با توان سهم تولید پایین شوند.آیا این مسائل باعث شروع از هم‌گسیختگی او پک خواهد شد؟
من نمی‌دانم در آخرین جلسه اوپک چه تصمیماتی گرفته شده البته در قطعنامه تصمیمات ذکر شده و چنین اجازه و مجوزی به کشورها داده نشده که تولید کننده های دارای توان بالا بیشتر تولید کنند. در قطعنامه ،کشورهای عضو موظف شده‌اند که ۱۰۰ درصد سهمیه های خود را رعایت کنند.ممکن است در مذاکرات صحبت ها و توافقاتی شده که در قطعنامه نیامده باشد که ما از آن بی خبر هستیم.موضوعی که تمام دنیا متوجه آن شده، این بود که تصمیم گرفته شد تمام کشورهای عضو، سهمیه های خود را رعایت کنند.بنابراین بر اساس قطعنامه ای که تنظیم و منتشرشده است، هیچ کشوری مجوز ندارد که بیش از سهمیه خود تولید کند.
آیا عراق جایگزینی برای سهم تولیدی نفت ایران خواهد بود؟آیا توان این جایگزینی را دارد؟


در خصوص جایگزینی رسمی بر اساس تصمیم رسمی اوپک،هیچ کشوری نمی‌تواند جای کشور دیگری را بگیرد،اما شاید بعضی از کشورها تخلف کنند. من به خاطر دارم در مصاحبه ای که وزرای نفت سه کشور کویت ،امارات و روسیه انجام دادند، مجموع توان افزایش تولید سه کشور در حدود ۴۰۰ هزار بشکه اعلام شد. اگر به این مقدار توان افزایش تولید عراق را اضافه کنیم( در حدود ۳۰۰ هزار بشکه البته بر اساس برنامه توسعه ای )به مقداری در حدود ۷۰۰ هزار بشکه می‌رسد؛ اگر حتی توان تولید عربستان را اضافه کنیم(در حدود ۶۰۰ هزار بشکه) مجموع این چند کشور به بیشتر از یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نمی‌رسد.در حالی که ایران بر اساس آخرین ارقام در حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت،قبل از بحث تحریم‌ها در میعانات بازار به خود اختصاص داده بود. بنابراین بر اساس نظر تحلیلگران بین المللی، امکان جایگزینی دو میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه وجود ندارد. با کاهش خرید بعضی از کشورها به دلیل فشار آمریکا و جوابگو نبودن افزایش تولید ها ،اکنون ذخیره‌سازی‌ها با کاهش روبه‌رو شده است.کاهش ذخیره سازی‌ها نشان‌دهنده جواب گونبودن تولید است. بنابراین اختلاف به وجود آمده را از ذخیره سازی جبران می‌کنند،برداشت از ذخیره سازی حد و حدودی دارد.براساس تصمیمات آژانس بین المللی انرژیIEA کشورهای عضو آژانس يا کشورهای مصرف کننده صنعتی باید ۳۰ روز ذخیره سازی استراتژیک ،۶۰ روز ذخیره سازی تجاری و در مجموع ۹۰ روز ذخیره‌سازی داشته باشند. این کشورها هرچقدر از ذخیره سازی‌های خود برداشت کنند ،سطح ذخایر تجاری و استراتژیک‌شان پایین می‌آید و آسیب پذیری آن‌ها در مقابل هرگونه افزایش یا کاهش قیمت غیرمترقبه بالا می‌رود.بر اساس محاسبات انجام شده و شواهد موجود در بازار، به دلیل اینکه امکان جایگزینی نفت ایران به صورت صد درصد وجود ندارد، این کشورها به ذخیره‌سازی‌ها روی آوردند و از آن‌ها برداشت می‌کنند. این اقدام همیشه قابل اجرا نیست چون ذخیره‌سازی تمام می‌شود.این موضوع برای کشورهای دارای ذخیره سازی امکان پذیر است ؛کشورهایی مانند چین ،هند و کشورهای عضو آژانس بین المللی انرژی،ذخیره‌سازی ندارند یا دارای ذخیره سازی بسیار کمی هستند. بنابراین ذخیره‌سازی ها نمی توانند برای مدت بیش از 30 یا حداکثر ۹۰ روز جوابگوی کمبود باشند و این کمبود خود را در قالب افزایش قیمت‌ها نشان خواهد داد.باید به این نکته اشاره کنیم؛ باتوجه به نزدیک شدن به فصل پاییز وزمستان، تقاضای فصلی داریم که افزوده می‌شود و این کمبودها سریع‌تر خود را نشان می‌دهد. به همین علت پیش‌بینی می‌کنند که با جدی شدن تحریم های آمریکا علیه ایران، قیمت هر بشکه نفت از ۱۰۰ دلار هم عبور خواهد کرد.بنابراین تمامی کشورهای مصرف کننده ،هزینه تصمیم آمریکا را باید بپردازند. تصمیم را کشوری مانند آمریکا می‌گیرد اما هزینه این تصمیم را تمامی کشورهای مصرف کننده باید بپردازند؛هم باید بهای بیشتری برای نفت بپردازند و هم امنیت انرژی این کشور ها کاهش می‌یابد. در حالی که ترامپ ریاست جمهور آمریکا قول نفت و بنزین ارزان را به مردم داد، این موضوع برای انتخابات پیش روی مجلس آمریکا خوب نیست؛ احتمالا جمهوری‌خواهان رای کمتری خواهند آورد. کشورهای دیگر هزینه تصمیم اشتباه آمریکا را می‌پردازند و بالاخره باید روزی خود مستقر شوند و تابع تصمیم های آمریکا نباشند.
در نشست اخیر ایران با روسیه و ترکیه،با حذف دلار از مبادلات نفتی و مبادله نفت با کالا‌های روسی و ترکی به توافق رسیدند.به نظر شما در این صورت چه چالش هايی پیش‌روی صنعت نفت قرار خواهد گرفت؟
سخت گیری و زیاده خواهی های آمریکا باعث شده کشورها سعی کنند از دلار فاصله بگیرند. چرخه دلار، چرخه ای است که اگر مبالغ مبادلات از مبالغ تعیین شده ای، بالاتر باشد باید فدرال آمریکا آن را تایید کند.بنابراین زمانی که معامله با دلار صورت می‌گیرد اگر از حدی بالاتر شود، منهای خریدار و فروشنده طرف سومی به نام فدرال آمریکا وجود دارد و بدون تایید آن جا به جایی پول انجام نمی‌شود.جنگ اقتصادی که آمریکا راه انداخته فقط با ایران نیست،دیدیم که با اروپا، چین، کانادا، مکزیک وروسیه جنگ اقتصادی به راه انداخته است. در واقع اکنون جهان وارد جنگ تجاری می‌شود که یک طرف آن آمریکا و در طرف دیگرش کشورهای دیگر هستند. بنابراین در چنین شرایطی با توجه به سخت گیری‌های آمریکا که باعث منزوی شدن آن شده است، دیگر کشورها سعی می‌کنند از دلار فاصله بگیرند که گرفتار این مشکلات نشوند. کشور ها یکی پس از دیگری توافقاتی را با طرف تجاری خود انجام می دهند تا مبادلات شان با دلار نباشد و با پول ملی و ارزهای غیر از دلار انجام شود .این موضوع موقعیت دلار را به شدت تهدید می کند وبه نظر من پدیده مثبتی است .زمانی که ما با ترکیه ،روسیه، چین و دیگر کشورها بالانس تجاری مناسبی داشته باشیم دلیلی به استفاده از دلار وجود نخواهد داشت.ما می توانیم با پول ملی خود معامله کنیم یا پول سومی راتعریف كرده و با آن عمل کنیم.من زمانی که معاون فروش در شرکت نفت بودم، نزدیک به ۶۰ الی ۷۰ درصد از فروش را به جز دلار عمل می‌کردیم؛بنابراین سابقه این کار از خیلی وقت پیش بوده و اکنون هم دولت می‌تواند از این روش استفاده کند و در واقع نفتی را که به طرف های تجاری می فروشد، بر اساس پول‌های ملی یا تهاتر عمل كند (کالا در مقابل کالا ) یا ارز سومی را تعریف کنیم( مانند یورو و لیر که مشکل سیاسی با آن نداریم ) وبا این ارز عمل کنیم.من فکر می کنم دنیا آرام آرام به مرحله‌ای می‌رسد که از این زورگویی ها و قلدری‌های آمریکا خود را خلاص کند که این موضوع را در رفتارهای اقتصادی چین،اروپا،روسیه و... می بینیم. ما در گذشته در آسیا واحد پول آسیایی داشتیم؛ به خاطر دارم که با هندی ها با پول آسیایی عمل می‌کردیم؛بنابراین بانک مرکزی با ما نوری می تواند خود را با شرایط وفق بدهد و آسیب‌پذیری خریداران نفت ما کمتر شود و مبادلات خود را با ما ادامه دهند.
ما سه بار تحت فشار تحریم نفت قرار گرفتیم، یک بار در زمان ملی شدن صنعت نفت ،بار دوم اوایل دهه ۹۰ و بار سوم اکنون. چرا بحران‌های اقتصادی در ایران تکرار می‌شوند؟ چرا سیاستمداران ایرانی از بحران‌های گذشته درس نمی گیرند؟
این سوال بنده هم هست .خیلی وقت است که مرتب تکرار کردیم که ما باید نقاط ضعف اقتصادی خود را برطرف کنیم.تا زمانی که ما نقاط ضعف داشته باشیم، دشمن از آن‌ها استفاده خواهد کرد.ما چرا نقاط ضعف خود را برطرف نمی کنیم ؟ما دو نقطه ضعف بزرگ در اقتصاد داریم:
1- وابستگی بودجه کشور به دلار های نفتی .اگر ما سالی پنج درصد از وابستگی را کم کرده بودیم اکنون خیال آسوده ای داشتیم. متاسفانه دیدید که بعد از برجام به شدت وابستگی ما افزایش پیدا کرد که این نشان می‌دهد ما از گذشته درس نمی گیریم.این مشکلات تقصیر خودمان است ،قبل از برجام وابستگی بودجه به دلار نفت حدود ۳۵ درصد بود و اگر سالی پنج درصد از آن کم کرده بودیم اکنون این مقدار خیلی کمتر می شد.البته منظور من این نیست که نقش نفروشیم وصادرنکنیم واز پول آن استفاده نکنیم، بلکه بودجه خود را با غیر نفت تنظیم و برای زیرساخت‌های‌مان استفاده کنیم. رابطه بودجه با دلار نفتی و فروش نفت را باید به صفر برسانیم،در این صورت دشمن نمی‌تواند از این نقطه به ما فشار وارد کند.
2-خام‌فروشی.ما متاسفانه سال‌هاست از خام‌فروشی آسیب می‌بینیم. کشورهای خریدار از نفت ما صدها محصول تولید می‌کنند و در واقع سود اصلی را آن‌ها می برند و کالاهای بسیاری با ارزش افزوده بالا تولید می کنند وحتی بعضی از این محصولات را به خودمان می‌فروشند. این ضعف بزرگی برای اقتصاد ماست که باید از خام‌فروشی فاصله بگیریم. متاسفانه مواد خام را به راحتی شناسایی و تحریم می‌کنند.اگر محصولات را بفروشیم به دلیل تنوعی که در بازارهای بین المللی وجود دارد امکان ردیابی و تحریم‌ آن‌ها نیست. متاسفانه مجلس و دولت ما تصمیم جدی نمی‌گیرد وهدف‌گذاری ندارد که براي مثال تا ۱۴۰۰ باید خام‌فروشی و وابستگی بودجه به دلارهای نفتی صفر شود. مطمئن باشید در این صورت دشمن نمی‌تواند از این نقاط وارد شود. رفع این نقاط ضعف از مسئولیت مجلس و تصمیمات دولت ماست و اگر این کار صورت نگیرد، مطمئن باشید این آخرین باری نیست که دشمن از این نقاط استفاده می‌کند و به ما فشار وارد می‌کند .
به نظر شما آیا ما همیشه سیاست را بر اقتصاد ترجیح دادیم؟
در دنیای فعلی نمی شود سیاست و اقتصاد را جدا کرد. سیاست و اقتصاد آن قدر در هم تنیده شده اند که جدا کردن این دو امکان‌پذیر نیست،اکنون اقتصاد ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی شده است وسیاست را به تنهایی نمی‌توان جلوبرد. اکنون با تیر و تفنگ کار نمی‌کند ابزار، اقتصاد است. جنگ اقتصادی که اکنون به راه افتاده است، به ظاهر جنگ اقتصادی است ولی در پشت آن اهداف سیاسی خوابیده است.اکنون اهداف سیاسی رابا ابزارهای سیاسی جلو می‌برند.اکنون اهمیت اقتصاد زیاد شده که دربسیاری از سفارتخانه‌ها یا حتی وزارت‌های خارجه،کارشناسان اقتصادی هستند که روی اقتصاد کار می کنند،حتی سازمان سیا که سازمان‌های جاسوسی هستند اگربه شبکه های‌شان وارد شویم می‌بینیم که بخش‌های اقتصادی قوی دارند.اقتصاد ابزاری است که در مسائل امنیتی، سیاسی واستراتژیک نقش پررنگی را دارد و نمی شود این حوزه‌ها را از هم مستقل دانست.
گروهی مذاکره با آمریکا را درست دانسته و گروهی با آن مخالف هستند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟آیا مذاکره با آمریکا کارساز است؟
مذاکره در هر شرایطی مناسب است، به شرطی که طرف مقابل شما قابل اطمینان باشد.اکنون ما چندین سال در مسائل هسته ای در دولت های مختلف مذاکرات طولانی داشتیم ،نتیجه آنچه شد؟ به راحتی آن را به‌هم زدند. به چه اطمینانی می شود با آمریکا مذاکره کرد که اگر مذاکرات به نتیجه رسید ، جوهر امضای آن خشک نشده آن را به‌هم نزند. در توافقاتی که هفت کشور صنعتی با هم داشتند، ترامپ هنوز به فرودگاه نرسیده این توافق را به‌هم زد. یعنی اعتبار توافق آمریکا با هفت کشور صنعتی به اندازه زمان رفتن به فرودگاه همان کشور بود. با چنین کشوری که برای توافقات خود حتی به میزان چند ساعت هم اعتبار قايل نیست چطور مذاکره کنیم. باید با کشوری وارد مذاکره شد که به توافقات خود پایبند و برای امضای خود اعتبار قايل باشد.در واقع من فکر می‌کنم تحریک کننده اصلی آمریکا،اسرايیل است. اسرايیل به دلیل مسائل منطقه‌ای که دارد آمریکا را در این موضع قرار می‌دهد. حتی اين اواخرترامپ اعلام کرد که به خاطر مسائل اسرايیل، برجام را نقض کردم. آمریکا بازیچه دست صهیونیست‌ها شده است.چه تضمینی وجود دارد که عربستانی‌ها رشوه ای به آمریکا بدهند تا توافق را به‌هم بزند. کشوری که با اخم صهیونیست‌هاوچک میلیاردی سعودی‌ها توافقات را به هم می‌زند،چه اطمینانی است که توافق با ما را به‌هم نزند. من فکر می‌کنم با دولت فعلی آمریکا که سیاست‌های پرنوسان دارد ،تا زمانی که این سیاست‌ها را اصلاح نکند، مذاکره فایده‌ای ندارد. توافق با چنین کشورها بسیار سخت است،چون ظاهرا آمریکا در مقابل ما می‌نشیند ولی پشت صحنه سعودی ها و صهیونیست ها مذاکره را اداره می کنند. به نظر من باید مقداری بستر کار فراهم شود و اطمینانی به وجود بیاید تا حداقل بدانیم این توافق عملی خواهد شد.
پوتین از همکاری در زمینه احداث نیروگاه های هسته ای با ایران سخن گفت، تا چه حد با این موضوع موافق هستید ؟
ما بر اساس برنامه وقانونی که مجلس اهداف آن را در برنامه‌های بلندمدت تعیین کرده باید نیروگاه‌های هسته‌ای بسازیم که این تکلیف لازم است عملی شود ،حال روسیه بخواهد بسازد یا کشور دیگری .این هدف درست است چون بالاخره روزی انرژی های فسیلی تمام می شود، بعد از آن چه کاری می‌خواهیم انجام دهیم؟ چطور می‌خواهیم انرژی کشور را تامین کنیم ؟
بنابراین باید از اکنون زیرساخت‌ها را آماده کنیم و به سمت انرژی های غیر فسیلی و حتی انرژی های تجدیدپذیر برویم.
من به چند کشور نفتی سفر کردم،دیدم که برق میادین نفت و گاز آن‌ها از انرژی خورشیدی تامین می‌شود. بنابراین بسیاری از کشورها از ما جلوتر هستند و بر انرژی غیر فسیلی سرمایه‌گذاری کردند. حتی باید به سمت انرژی‌های تجدید شونده مانند انرژی خورشیدی، انرژی باد وگرمایش زمین رفت. اکنون باید به فکرروزی باشیم که نفت خام تمام می‌شودوقطعا نسل آینده ما را مسئول می‌داند.برنامه‌ریزی های میان مدت و بلند مدت به ما دیکته می‌کند که برای تامین انرژی بعد از انرژی خورشید از الان باید برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنیم، تکنولوژی آن را بیاوریم، بومی كرده وآرام‌آرام آن‌ها را وارد مدار تولید و مصرف کنیم.