«ابتکار» به مناسب هفته دفاع مقدس و روز جهانی گردشگری از موزه صلح تهران گزارش می‌دهد

نمایش «صلح» در ویترین‌‌های موزه
زهرا شفاعی
در مرکزی‌ترین نقطه تهران پارکی به نام پارک شهر وجود دارد که روزانه میزبان هزاران زن و مرد، پیر و جوان و کودک و بزرگسال است که گاه برای گذران اوقات فراغت و گاه برای لختی خواب نیمروزی در طبیعت، این مکان را انتخاب می‌کنند. گوشه این پارک قدیمی، نزدیک به ورودی شماره 1، ساختمانی با نمای سفید و سنگ‌های طوسی به چشم می‌خورد که شاید کمتر کسی از آن با خبر باشد. ساختمانی که روبه‌رویش پرنده سفیدی روی کلاه سربازی نشسته و با نوکش شاخه رُزی را حمل می‌کند و پیش از ورود به ساختمان بازدیدکنندگان را از آنچه در این ساختمان انتظارشان را می‌کشد آگاه می‌سازد. اینجا موزه صلح تهران است.
در موزه صلح قرار است چه چیزهایی ببنیم؟ شاید این سوال بسیاری از کسانی باشد که با موزه صلح غریبه‌اند. شاید تصور اینکه در موزه جنگ چه چیزی انتظارتان را می‌کشد آسان باشد اما فکر اینکه قرار است در موزه صلح چه چیزهایی انتظار شما را بکشد کمی دشوار باشد. موزه صلح با تمام موزه‌های دنیا فرق دارد. ساختمانش به قدری کوچک است که نمی‌تواند محلی برای نگهداری از هزاران شیء تاریخی جنگی از جمله توپ، تانک و سلاح‌ها و ادوات جنگی باشد. محمد تقی‌پور مقدم، مدیر موزه صلح می‌گوید که قرار نیست موزه صلح مکانی برای نگهداری این اشیاء باشد. به گفته او، موزه صلح مکانی است برای ترویج صلح میان انسان‌ها و نه فقط دولت‌ها. موزه‌ صلح بیشتر از آنکه مکانی برای تماشای اشیاء تاریخی باشد، محلی برای گفت‌وگو، برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و فرهنگ‌سازی است. «صلح درونی اصلی‌ترین هدف این موزه است.» این را تقی‌پور می‌گوید و سپس به بخشی از اساسنامه موزه اشاره می‌کند و از روی متنی که در گوشه در ورودی موزه به دیواری آویخته شده، برای‌مان می‌خواند: «صلح تنها به معنی نبود جنگ بین دولت‌ها نیست، صلح از درون انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد و به روابط صلح‌آمیز بین اعضای خانواده، افراد اجتماع و در نهایت ملت‌ها منجر می‌شود. پس باید جنبش صلح‌طلبی را از درون خود آغاز کنید.»


بخش اول: اتاقی پر از خاطرات جنگ
«از مجسمه قابیل تا مجسمه صدام»؛ اینجا اولین قسمت از موزه صلح تهران است. اتاقی که مدیر موزه آن را اتاق جنگ می‌نامد. قابیل، ضحاک مار دوش، هیتلر و صدام مجسمه‌هایی هستند که در این اتاق گرد هم آمده‌اند تا روایتگر جنگ از ابتدای بشریت تا به امروز باشند. کسی که ماجرای موزه صلح را روایت می‌کند فرد جانبازی است که برای حفظ خاک ایران پاهایش را از دست داده است. او یکی از چندین جانباز 8 سال جنگ تحمیلی ایران و عراق است. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد این موزه این است که تمامی کسانی که در این موزه فعالیت دارند به نوعی قربانیان این جنگ 8 ساله هستند.
روایتی از اولین موزه‌‌های صلح در دنیا
«صلح» شاید ایده بهتری از «جنگ» برای تاسیس یک موزه جدید باشد. جهان بعد از تجربه جنگ‌های پی‌درپی پر از موزه‌هایی است که از سلاح‌ها، ادوات و آثار به جای مانده از جنگ نگهداری می‌کند اما تعداد کل موزه‌های صلح در جهان از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند. ساخت اولین موزه صلح در جهان به 116 سال قبل برمی‌گردد، زمانی که برای نخستین بار ژان دوبلاش لهستانی انگیزه تاسیس آن را از شروع عصر جنگ‌های جدید در پایان قرن 19 گرفت تا اولین فردی باشد که موزه صلح را در دنیا تاسیس می‌کند. بعد از ساخت اولین موزه صلح در جهان کم‌کم افراد دیگری به فکر ساخت موزه صلح در سراسر جهان افتادند. بعد از ژان دوبلاش فرد دیگری در آلمان به نام ارنس فرید ریش اولین موزه ضد جنگ را تاسیس کرد. فرید ریش 8 سال بعد از فعالیت موزه جنگ متواری شد و ارتش نازی آلمان هم این موزه را منهدم کرد.
اما شروع ساخت این موزه‌ها در سراسر دنیا یکباره و بی‌هدف نبوده است بلکه یک اتفاق خاص یعنی وقوع یک جنگ و تبعات جبران‌ناپذیرش افرادی را به سمت تاسیس آن‌ها سوق داده است. تقی‌پور در این باره می‌گوید: «موج دوم موزه‌های صلح به یک اتفاق خاص مربوط می‌شود، اتفاقی مثل بمباران شیمیایی هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن. بعد از این فاجعه مردم ژاپن خواهان شنیدن وقایع و پیامدهای جبران‌ناپذیر جنگ از زبان بازماندگان بودند تا دیگر شاهد این بمباران‌ها نباشند.»
مدیر موزه صلح داستان تاسیس اولین موزه‌های صلح در دنیا را با روایت داستان چهارمین موزه صلح در اسپانیا بازگو می‌کند و می‌گوید: «بعد از اتفاق خاصی که برای کشور ژاپن رخ داد و به تاسیس موزه صلح انجامید، ماجرا دیگری برای اسپانیا رخ داد تا آنان را به احداث موزه صلح وادارد.» وی می‌گوید: «داستان موزه صلح اسپانیا به 81 سال پیش باز می‌گردد. پادشاه اسپانیا با هواپیما‌ی آلمانی و آمریکای مردم اسپانیا را بمباران می‌کند و هزاران نفر در جریان این بمباران کشته می‌شوند.»
داستان تنها موزه صلح در خاورمیانه
روزی نیست که خاورمیانه درگیر جنگ نباشد اما سهم این منطقه از موزه صلح با وجود 15 کشور در آن تنها یک موزه صلح است که آن هم در تهران واقع شده است. موزه‌ای که روایتگر سال‌های فراموش نشدنی برای بازماندگان جنگی است که 64 سال بعد از جنگ جهانی اول علی‌رغم حضور سازمان ملل متحد در آن از صلاح شیمیایی استفاده شد و در طول 8 سال جنگ تحمیلی 6 سال به طور متوالی 3 هزار تن صلاح شیمیای بر سر ایرانیان ریخته شد. استفاده از این میزان سلاح شیمیایی در بازه زمانی کوتاه نوعی جنایت علیه بشیرت به حساب می‌آید و این نشانه مظلومیت ایران در تمام جوامع است.
ریه‌هایی پر شده از گاز خردل
«63 هزار جانباز شیمیایی» قربانی بمباران شیمیایی صدام در ایران هستند. افرادی که سال‌ها آثار تاول‌های این بمب‌ها را روی بدنشان دارند و هنوز سینه‌هایشان سوخته از خردل و گاز اعصاب است. بمب‌هایی که صدام آنها را انتخاب کرد تا یک سوال بزرگ را در ذهن جوامع بین‌المللی شکل دهد که چرا علی‌رغم اینکه 73 سال قبل از شروع جنگ ایران و عراق بمب اتمی اختراع شده و مورد استفاده قرار گرفته بود، او یعنی صدام سلاح شیمیایی را علیه ایران به کار گرفت؟
تقی‌پور مقدم علت استفاده صدام از سلاح شیمیایی را «ساخت آسان، قابل دسترس بودن و قیمت مناسب» آن می‌داند و می‌گوید: «امروزه هم در بسیاری از خانه‌ها به راحتی از این مواد شیمیایی مانند شوینده‌ استفاده می‌شود و بسیار حادثه‌ساز است. لقبی که به این نوع از سلاح‌ها داده می‌شود بمب فقرا است.»
«گاز خردل» نوع دیگری از سلاح‌های شیمیایی صدام علیه ایران است که بخش دیگری از موزه را به خود اختصاص داده است. تصاویری از بازماندگان حملات شیمیای عراق بر دیوارهای موزه صلح نقش بسته است و مدیر موزه از آنها و نخستین باری که صدام از سلاح شیمیایی خردل علیه ایران استفاده کرد، می‌گوید: «بسیاری از نظامیان ایرانی قربانی بمب شیمیایی خردل شده‌اند، این نوع سلاح بر قرنیه چشم و ریه تاثیرات منفی بسیاری می‌گذارد.»
تجارت جنگی!
اما نکته‌ای که در موزه صلح مورد توجه قرار می‌گیرد، به نمایش گذاشته شدن لایه‌های پنهانی است که در جنگ وجود دارد، این موضوع باعث شده تا موزه صلح از موزه‌های دیگر متفاو‌ت باشد. نمایان کردن تجارتی که قبل و بعد از جنگ اتفاق می‌افتد ماجرا را برای تمام جوامع جنجالی می‌کند. تقی‌پور مقدم در این باره می‌گوید: «این موضوع در حالی صورت گرفته که با شروع جنگ، سراسر جهان به 2 کشور درگیر در جنگ کمک می‌کنند تا از یک سو تجهیزات جنگی تامین شود و از سوی دیگر بعد از اتمام جنگ کشور‌های دیگر بیشتر از قبل به منافع اقتصادی خود فکر می‌کنند تا بتوانند از این طریق پول به اقتصادشان تزریق کنند و شروع به تامین تجهیزات پزشکی کشورهای آسیب دیده می‌کنند. 80 کشور تجهیز کننده صدام در جنگ با ایران بودند. آلمان‌ یکی از مهمترین کشورهایی بود که بیشترین مواد شیمیایی را به عراق ارسال کرد تا صدام بتواند بمب‌های بیشتری را تولید کند. کشوری که بعدتر یکی از تامین‌کنندگان تجهیزات پزشکی به ایران شد. ویلچری که من 36 سال روی آن صبح را به شب رسانده‌‌ام ساخت آلمان است.»
قربانیان سردشت
بخشی دیگری از موزه صلح به تاثیرات سلاح‌های شیمیایی بر روی قربانیان آن بود. صدام حسین اولین کسی بود که یک شهرغیر نظامی را بمباران شیمیایی کرد. سردشت همان شهری است که برای اولین بار قربانی بمباران شیمیایی شد. بعد از ماجرای سردشت در حالی که سازمان ملل متحد هیچ واکنشی در رابطه با بمباران شیمیایی نشان نداد یک‌بار دیگر حلبچه که جزو کشور عراق محسوب می‌شود توسط صدام بمباران شیمیایی شد. چیمن سعیدپور یکی از قربانی‌های سردشت بود که در اثر بمباران شیمیایی تارهای صوتی خود را از دست داد. چیمن حالا صدای ناخوشایندی دارد. او علاوه بر از دست دادن تار‌های صوتی با مشکل تنفسی و بینایی نیز دست و پنجه نرم می‌کند. مدیر موزه صلح می‌گوید: «چیمن سعیدپور تنها قربانی بمباران نیست بلکه چندین هزار نفر دیگر قربانی سلاح‌های شیمیایی شده‌اند و تنها کاری که ملت ایران برای این قربانی‌های می‌تواند انجام دهند به نمایش گذاشتن این آسیب‌ها برای کشورهای دیگر است تا آن‌ها بدانند که در عصر امروزی با وجود سازمان ملل متحد چه آسیب‌هایی به ملت ایران وارد می‌شود.»
ادای سوگند صلح
«صلح چیزی فراتر از نبود جنگ بین دولت‌ها است. صلح واقعی از درون ما سرچشمه می‌گیرد (صلح درونی) و به روابط صلح‌آمیز بین اعضای خانواده، اجتماع و در نهایت بین دولت‌ها منجر می‌شود پس باید صلح‌طلبی و نفی خشونت را از درون خود و در زندگی روزمره آغاز کنیم و هر لحظه سفیری برای صلح باشیم.» این آخرین بخش از موزه‌ای است که هدف خود را آموزش صلح می‌داند و نه نمایش پیامدهای جنگی. موزه‌ای که شاید کمتر کسی را به خود جلب کند اما کمتر کسی پیدا می‌شود که بعد از ورود به آن این موزه را فراموش کند.