نفي معيارهاي دوگانه

با جمع‌بندي ترورهايي از اين دست كه در ايران اتفاق مي‌افتد مي‌توان به چند نتيجه مهم رسيد. ترورهاي كردستان هم چنين ويژگي‌هايي داشته است. اول اينكه ترور معمولا در جاهايي اتفاق مي‌افتد كه از نظر توسعه وضعيت مطلوبي ندارند. در اينجا توسعه همه‌جانبه مدنظر است. دومين ويژگي اين است كه طي اين سال‌ها براي ايجاد بيگانگي مردم اين مناطق نسبت به حكومت تلاش بسياري شده است. ويژگي سوم گفتمان‌هاي قوميت‌گرا است. قوم‌گرايي در همه اشكال آن مخالف مردم‌سالاري و بسترساز خشونت است.
اگر واقعا گسترش پيدا كند، مي‌تواند به سياست و دموكراسي لطمه بزند. در عين حال اين جريانات تدارك و حمايت خارجي نيز دارند. همه اخبار حكايت از اين مي‌كند كه اسراييل، عربستان و امريكا تدارك و حمايت از جريان‌هاي خشونت طلب، تروريست و برانداز در ايران دارند. در مورد حادثه تروريستي اهواز، عنواني كه اين گروه انتخاب كرده ما را به ياد ادبيات بعثي‌هاي عراق مي‌اندازد. آنها همين اصطلاحات و شكل نوشتن اهواز به صورت «احواز» را به كار مي‌بردند. زماني كه به ايران حمله مي‌كردند، طارق عزيز كتابي در سال 1981 منتشر كرد كه مي‌گويد يكي از دلايل حمله به ايران دفاع از عرب‌هاي منطقه «الاحواز» بوده است. به همين دليل اين ادبيات با اصطلاحات بعثي‌ها نيز يكي است. نيروهاي خارجي براي اقدامات تروريستي تلاش مي‌كنند از شكاف‌هاي قوميتي استفاده ‌كنند. اتفاقي كه در ايران افتاد، خطر اساسي براي امنيت ملي ايران محسوب نمي‌شود و ضربه اساسي به آن نمي‌زند. اما آزموني براي مخالفت با تروريسم در جهان است. اگر كشورها معيارهاي دوگانه نداشته باشند، بايد اين جريان را محكوم كنند. اگر كشور يا گروهي ايراني اين اقدام را محكوم نكند، معلوم مي‌شود كه در مبارزه با تروريسم صادق نيست. كسي كه ترور را محكوم نكند، نمي‌تواند اعدام را محكوم كند. در هيچ‌جاي دنيا با تروريسم برخورد مسالمت‌جويانه نمي‌شود. كسي كه واقعا مخالف خشونت است بايد همه اينها را با هم محكوم كند و در برابر آن موضع بگيرد. راه ريشه‌كن كردن تروريسم از طرفي اقتدار ملي و قدرت دفاعي كشور است اما مهم‌تر از آن از بين بردن زمينه‌هاي آن است. يعني توسعه و تقويت مديريت در مناطق مختلف بسيار اهميت دارد. تقويت مشاركت مردم مناطق مختلف، گسترش بيشتر برابري و از بين بردن احساس تبعيض، تقويت تفاهم و گفت‌وگوي ملي براي مشكلات بايد دنبال شود. حكومت بايد از موضع اقتدار برخورد كند. به هر حال اساسا اصطلاح اقليت وقتي به كار مي‌رود، مساله عددي مطرح نيست. مساله احساس تبعيض است. ما از هر كاري كه در بخش‌هاي مختلف ايران، احساس تبعيض را زياد كند، بايد خودداري كنيم. وظيفه روشنفكران نيز مقابله با گفتمان‌هاي قوم‌گرا است. تقويت تفاهم ملي بايد جزو اصلي‌ترين برنامه‌هاي روشنفكران باشد.