عاشورا‌پژوهی چه جایگاهی در بازیابی حقیقت این واقعه تاریخی‌- مذهبی دارد؟ پیرایش حقیقت از تحریف

کیمیا نجفی
در چند سال اخیر اعتراض‌های بسیاری از سوی کارشناسان مسائل مذهبی درباره روایت‌هایی که در مجالس غیررسمی یا برخی تکایا درخصوص واقعه عاشورا مطرح می‌شود صورت گرفته است؛ روایت‌هایی که محتوا و حتی شکل عزاداری‌ها را هم تحت‌الشعاع قرار داده است. توصیه بسیاری از کارشناسان، مراجعه به منابع مکتوب و مطالعه آن‌ها برای مقابله با این انحرافات است. اما در زمینه حوادث عاشورا چقدر کتاب‌های مستند و معتبر وجود دارد؟ عاشوراپژوهان چقدر در جمع‌آوری مستندات تاریخی مربوط به واقعه عاشورا کوشیده‌اند تا مخاطب قرن 21 بتواند زوایای گسترده و مهم این واقعه تاریخی را با سندیت آن‌طور که واقعا اتفاق افتاده است درک کند؟
در طول تاریخ تحلیل قیام عظیم عاشورا برای شیعیان، کارشناسان مذهبی و محققان تاریخ اسلام از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. با وجود تمام تلاش‌های انجام شده هنوز هم بسیاری از لایه‌های این واقعه ناشناخته باقی مانده است. اگر به روند بررسی و پژوهش وقایع در طول تاریخ نگاه کنیم، می‌بینیم که نحوه نقل گاهی به صورت سند و گاهی هم به صورت سینه به سینه ثبت شده است. اما نقلی که به صورت سند و کتاب باشد، از ارزش بیشتری برخوردار است و می‌تواند در راه از بین بردن شبهات و خرافات موثر واقع شود.
در روایت‌های سینه‌ به سینه وقایع تاریخی احتمال وارد شدن مسائل نادرست و خلاف واقع وجود دارد. واقعه عاشورا هم از این قاعده مستثنی نیست. در طول حدود 1400 سالی که از این واقعه عظیم تاریخی‌– مذهبی گذشته است، گاه به صورت عمدی و با مقاصد مشخص و گاه به صورت ناخودآگاه و از روی ناآگاهی نکاتی در این خصوص تغییر پیدا کرده است. حال این وظیفه محققان است که سره را از ناسره تشخیص دهند و با زدودن روایات غیرمستند و نادرست، به بازیابی حقیقت واقعه عاشورا کمک کنند. اما تا به حال چقدر در این زمینه فعالیت شده است و چه کتاب‌هایی در این زمینه به رشته تحریر درآمده است؟ با مهدی مومنی، عاشوراپژوه و استاد دانشگاه درباره این مسائل گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.


به نظر شما کدام کتاب‌ها درباره حادثه عاشورا معتبر هستند و سندیت دارند؟
کتاب‌هایی که در مورد عاشورا نوشته شده است را باید از لحاظ گوناگونی مورد بررسی قرار داد. از منظر تاریخی باید توجه کرد که کدام کتاب‌ها از لحاظ تاریخی به واقعه نزدیک‌تر هستند. اما از لحاظ سندیت باید دقت کنیم مطالبی که نقل شده توسط چه کسی مطرح شده و اینکه چه کسی کتاب را نوشته است. اگر از این دیدگاه‌ها نگاه کنیم با سه دسته منبع رو‌به‌رو می‌شویم. مقاتل زیادی درباره واقعه عاشورا نوشته شده‌اند. اما مقتلی که از نظر تاریخی به واقعه عاشورا خیلی نزدیک است و کامل آن در دسترس نیست مقتل «ابی مخنف» است. این مقتل چند سال بعد از واقعه عاشورا نوشته شده. البته یک مقتل «ابی مخنف» دیگر هم داریم که غیر معتبر است و بسیاری از مقاتل به آن استناد دارند. از لحاظ تاریخی هم اگر بتوانیم سندهایی را که طبری در تاریخش نقل کرده است پیدا کنیم به مطالب معتبری دست پیدا خواهیم کرد.
کتاب‌های موجود در زمینه عاشوراپژوهی چه ضعف‌هایی دارند؟
مهم‌ترین مشکلاتی که کتاب‌های عاشورایی دارند این است که وقایع صحیح و غیرصحیح با یکدیگر درآمیخته شده‌اند. بزرگ‌ترین معضلی این است که در تاریخ نمی‌توان به سند قطعی رسید. مورخان سندهایی را در اختیار داشتند که برای خودشان موثق بوده است ولی آن‌ها را ذکر نکرده‌اند. به طور مثال یک مورخ می‌گوید این واقعه را نقل می‌کنم به استناد از استادم! در اینجا مشخص نیست که استاد از کجا و چطور نقل کرده است. علاوه بر این تعدادی منابع مهم و مفید در اختیار محققان بوده که از بین رفته است. ضعف دیگر وارد شدن اسرائیلیات به واقعه عاشورا است. عده‌ای ناآگاه آمدند و اسرائیلیاتی را به عاشورا وارد کردند. متاسفانه برخی از کتاب‌هایی که در اختیار ما قرار دارند سندیت ندارند. برای از بین بردن ضعف‌های موجود در این کتاب‌ها باید تلاش کنیم تا از اصل واقعه فاصله نگیریم و روایت‌های درست از نادرست جدا شود.
آیا کتاب‌های موجود پاسخگوی تمام شبهات در این زمینه هستند؟
نکته مهم این است که در دوران اخیر شبهات زیادی به روایت‌ها وارد شده است. در دوران گذشته این شبهات وجود نداشت. از این رو عالمان کمتر به این شبهات پرداخته‌اند. شبهات را می‌توان به دو دسته کلامی و تاریخی تقسیم کرد. شبهات کلامی به بحث فلسفی جامعه ما برمی‌گردد و شبهات تاریخی هم به پرسش‌هایی از قبیل این‌که اگر عاشورا در مهر ماه اتفاق افتاده آیا می‌شود هوا به آن شدت گرم بوده باشد، می‌پردازد. این شبهات در سال‌های اخیر مطرح شده‌اند و علما جوابی به آن‌ها نداده‌اند. البته با بهره‌گیری از امکانات به راحتی می‌شود پاسخ بسیاری از سوالات را داد. اما نمی‌دانم چرا تلاشی برای از بین بردن این شبهات صورت نمی‌گیرد. شاید دلیلش این باشد که بسیاری از عالمان تصور می‌کنند که با ورود به این مسئله به قداست آن‌ها توهین می‌شود. اما باید بدانیم که اینگونه نیست. ما می‌توانیم با استفاده از امکانات و نرم‌افزارها و همچنین نوشتن کتاب‌هایی در این زمینه شبهه‌ها را از بین ببریم. به عنوان مثال ما با استفاده از نرم‌افزارها درباره ماجرای وقوع واقعه در مهرماه تحقیق کرده‌ایم و به این نتیجه رسیدیم که عاشورا در 20 مهر ماه رخ داده است اما درجه هوا نزدیک به 50 درجه و شرایط بسیار طاقت‌فرسا بوده است.
این شبهه‌ها و روایات ناصحیحی که پاسخی هم به آن‌ها داده نشده است آیا به اصل روایت عاشورا ضربه‌ای وارد کرده‌اند؟
عاشورا 1400 سال دوام آورده است، پس نمی‌توان گفت تمام مطالبی که مداحان یا روضه‌خوانان می‌گویند خرافه است یا سندیت ندارد. البته نمی‌توان منکر آن هم شد که گاهی مطالبی که کمتر سندیت دارند از بلندگوی مداحان پخش می‌شود. در این مورد ایراد از ما عاشورا‌پژو‌هان است که خودمان را از مداحان جدا کرده‌ایم. از طرف دیگر هم مداحان باید قبل از اینکه به شهرت برسند کمی تاریخ اسلام را بخوانند تا بدانند چه اتفاق‌هایی در اسلام رخ داده است. هدف اصلی واقعه عاشورا تحت پوشش احساسات قرار گرفته است. به عنوان مثال‌10سال قبل از واقعه عاشورا، امام حسین برای خنثی کردن نقشه‌هایی که علیه ایشان و حکومت‌شان کشیده شده بود، برنامه‌ریزی کرده بودند. این مسائل مطرح نمی‌شود و فقط جنبه احساسی عاشورا را در نظر می‌گیرند. درست است که برای زنده نگهداشتن قیام عاشورا باید به جنبه احساسی بپردازیم اما موارد دیگر هم باید بیان شود. اگر از این زاویه به قیام امام حسین نگاه شود، بسیار موثرتر خواهد بود. برخی از مداحان نه تنها به تاریخ عاشورا واقف نیستند بلکه به مقاتل هم آگاهی ندارند. اگر مداحان و روضه‌خوانانی که تریبون در دست دارند به جای این‌که وقت برای شعر و سبک بگذارند به مطالعه تاریخ اسلام و پژوهش عاشورا بپردازند، می‌توانند تاثیر بسیاری بر این ماجرا بگذارند.