بلیت اسکار برای <بدون تاریخ بدون امضاء>



نرگس عاشوری
خبرنگار


ایام پر التهاب انتظار برای معرفی نماینده ایران به نود و یکمین دوره جوایز اسکار در نهایت با معرفی فیلم تحسین شده وحید جلیلوند به اتمام رسید و از سوی هیأت انتخاب فیلم ایرانی، «بدون تاریخ بدون امضاء» در مقام نماینده سینمای ایران برای رقابت در رشته اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان انتخاب شد.
هر‌ساله در روزهای منتهی به مهلت تحویل فیلم‌ها(دهه نخست مهرماه) به دفتر آکادمی اسکار برای حضور در بخش غیرانگلیسی زبان، هیأتی متشکل از سینماگران برای بررسی بهترین گزینه برای حضور در این رقابت تشکیل می‌شود و بازار گمانه‌زنی‌ها هم در رسانه‌ها بالا می‌گیرد. شهریورماه امسال هم هیأت انتخاب فیلم‌هایی که از ۹ مهر ۱۳۹۶ تا هشتم مهر ۱۳۹۷ حداقل یک هفته به اکران عمومی درآمده‌اند را بررسی کرد و از میان 110 فیلم حائز شرایط، در مرحله اول به یک فهرست کوتاه متشکل از 3 فیلم رسید. «بدون تاریخ، بدون امضاء» ساخته وحید جلیلوند، «تنگه ابوقریب» ساخته بهرام توکلی و «شماره ۱۷ سهیلا» ساخته محمود غفاری فیلم‌های این فهرست بودند که از میان آنها فیلم وحید جلیلوند به‌عنوان نماینده سینمای ایران انتخاب شد. در بیانیه هیأت داوران برای انتخاب این فیلم فارغ از شایستگی‌های کیفی «سوابق تأثیرگذار در مجامع جهانی، بازخوردهای مثبت بین‌المللی و برخورداری از پخش‌کننده‌ای که در زمان اکران در ایالات متحده، مساعی خود را بخوبی جهت دیده شدن فیلم به انجام رسانده است» به‌عنوان مزیت‌های برتری «بدون تاریخ، بدون امضاء» ذکر شده است.
فاکتور عینی موفقیت «بدون تاریخ بدون امضاء»
هر ساله با معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار پروسه انتخاب فیلم ایرانی منتخب زیر ذره بین قرار می‌گیرد. اگرچه پس از معرفی سه فیلم لیست نهایی هیأت انتخاب، شانس «بدون تاریخ بدون امضاء» به‌عنوان گزینه شایسته این لیست پررنگ‌تر از دو فیلم دیگر بود اما جای خالی برخی فیلم‌ها همچون «شعله ور» حمید نعمت‌الله و «خوک» مانی حقیقی در این لیست نیز مطرح شد. برخی بر این باور بودند که فیلم وحید جلیلوند با وجود کسب موفقیت در جشنواره‌هایی چون ونیز، شیکاگو، آسیاپاسیفیک، تسالونیکی، استکهلم و... مناسب جشنواره فرهنگی است که عمدتاً جشنواره‌ای برای هنر سینماست و مسائل و چالش‌های اخلاقی – اجتماعی این فیلم برای اعضای آکادمی اسکار چندان جذابیتی ندارد. بعضی هم بر این باور بودند که اسکار قابل پیش‌بینی نیست و حضور این فیلم در مجامع بین‌المللی امتیاز قابل ملاحظه‌ای است که سبب برتری این فیلم نسبت به دیگر گزینه‌های سینمای ایران است. هوشنگ گلمکانی منتقد پیشکسوت سینما و سردبیر مجله فیلم با طرح این پرسش اساسی که به چه دلیل می‌خواهیم در رقابت‌های اسکار شرکت کنیم؟ می‌گوید: «قطعاً موفقیت. اگر هدفمان موفقیت در این رقابت است پس باید فارغ از اینکه چه فیلمی را دوست داریم یا نداریم به معیارهای موفقیت فکر کنیم، نه علایقمان. اینکه چون فلان فیلم را دوست داریم و دلمان می‌خواهد فلان فیلم معرفی شود - اگر چه شانس موفقیت هم نداشته باشد- خودخواهی است» او در ادامه با تأکید بر این نکته که در مورد موضوع‌های مورد علاقه اسکار اتفاق نظری وجود ندارد می‌افزاید: «اینکه فیلم بر هیأت داوری تأثیرگذار است یا نه؟، همه حدس و گمان و مؤلفه‌های اعتباری است. هیچ فرمول مشخصی وجود ندارد اما چند مؤلفه قطعیت دارد که از جمله آنها حضورهای مختلف بین‌المللی، کسب جایزه، دریافت نقدها و بازخوردهای مثبت و مهم‌تر از همه داشتن پخش‌کننده فعال و آشنا به تبلیغات بین‌المللی است که از میان فیلم‌های موجود «بدون تاریخ بدون امضاء» بیش از بقیه این شرط را دارد.»
گلمکانی فارغ از اینکه خود را از علاقه‌مندان «بدون تاریخ بدون امضاء» می‌داند و فیلم جلیلوند را فیلم خوبی ارزیابی می‌کند، می‌گوید: «چیزی که قطعیت دارد این است که «بدون تاریخ بدون امضاء» بیش از همه فیلم‌ها حضور بین‌المللی داشته، جایزه گرفته و پخش‌کننده فعال دارد و تمام اینها فاکتور عینی است که نیازی به تفسیر ندارد»
او در ادامه می‌افزاید: ««سهیلا شماره 17» هم فیلم خوب و متفاوتی در سینمای ایران است و آن را دوست دارم اما هدف ما معرفی فیلمی است که شانس بیشتری دارد و چون «بدون تاریخ بدون امضاء» بیش از بقیه این شرط مهم و اساسی و عینی را دارد انتخاب درستی است و شانس بیشتری برای موفقیت در اسکار دارد.»
ملاک و سنجش غلط فرهادی بودن
موفقیت سینمای ایران در اسکار 2012 و 2017 با فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» اصغر فرهادی انتظارات و توقعات را بالا برده است و احتمال موفقیت کاندیدای سینمای ایران در اسکار با این آثار سنجیده می‌شود. اگرچه این قیاس اجتناب‌ناپذیر است اما خسرو دهقان می‌گوید، قرار نیست موفقیت فیلم فرهادی تبدیل به الگو و نسخه از پیش تعیین شده شود: «اینکه دو فیلم موفق فرهادی در اسکار، مبنا و ملاکی باشد برای داوری و فیلم‌ها با این متر و معیار سنجیده شوند کار پخته‌ای نیست. این تفکر باعث می‌شود که این دو فیلم به سرمشقی برای کپی کاری بدل شود البته هیچ‌کس هم نمی‌تواند کپی کند فقط ادا و اصولش را در می‌آورند و توهم فرهادی شدن پیش می‌آید. هر کسی باید با سبک و سیاق و خلاقیت خودش فیلمش را بسازد. تقلید کردن کار کودکانه‌ای است.»
خانه سینما یا فارابی، صلاحیت با کدام است؟
فارغ از بحث و نظرهایی که هر ساله درباره انتخاب فیلم ایرانی برای معرفی به آکادمی اسکار وجود دارد، امسال بیانیه کانون کارگردانان اصل هیأت انتخاب را با سؤال جدی مواجه کرد. اوایل مرداد ماه کانون کارگردانان سینمای ایران با انتشار نامه‌ای خواستار واگذاری هیأت انتخاب فیلم برای اسکار فیلم خارجی به خانه سینما شد.
بنیاد سینمایی فارابی در واکنش به درخواست کانون کارگردانان اعلام کرد که در دوره‌های گذشته نیز در تعامل مستقیم با سازمان سینمایی و خانه سینما پیگیری این امر را انجام داده است. بر همین اساس در این دوره نیز، همچون سنوات گذشته با حضور معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی و هشت چهره شناخته شده و مورد اطمینان در عرصه سینما که در بیشتر مواقع از فهرست خانه سینما انتخاب شده‌اند و در فیلم‌های اکران شده در طول یک سال مورد بررسی ذینفع محسوب نمی‌شوند، نسبت به تشکیل کمیته اقدام خواهد کرد.
با وجود این، اغلب کارشناسان و اهالی سینما بر این باور هستند که معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بهتر است به خانه سینما سپرده شود. خسرو دهقان می‌گوید: «همانطور که از نام این نهاد برمی‌آید آنجا خانه سینما است؛ جایی که مسائل صنفی و هنری و هر آنچه مربوط به سینماست بر عهده اهالی آن است. نماینده سینمای ایران باید با حضور سلیقه‌ها و اصناف مختلف انتخاب شود تا رأی نهایی فنی و عادلانه‌تر باشد. به اعتقاد من با صلاحیت‌ترین تشکل برای این امر خانه سینماست.» احمد طالبی‌نژاد منتقد شناخته شده سینما هم ضمن تأیید صحبت‌های دهقان، می‌گوید: «از همه صنف‌های مؤثر در تولید فیلم باید یک نماینده حضور داشته باشد که فارغ از جناح‌بندی و سیاست بازی و مباحثی که امروز در سینمای ایران رایج است و هیچ‌کس هیچ‌کس را قبول ندارد، راجع به نماینده سینمای ایران تصمیم‌گیری کنند. در این میان جریانی که از ماجرای انتخاب نماینده ایران برای اسکار باید کاملاً حذف شود بنیاد سینمایی فارابی است. این نهاد حق ندارد در شورای انتخاب برای اسکار دخالت کند. کجای آیین‌نامه‌اش چنین شرح وظیفه‌ای را تعیین کرده‌اند.»
سایه یک بازی سیاسی در زمین فرهنگ
همانطور که در بیانیه هیأت انتخاب این دوره آمده است با خروج یک جانبه امریکا از برجام و برقراری تحریم‌های غیرقانونی علیه مردم ایران باردیگر زمزمه‎هایی مبنی بر طرح پیشنهاد تحریم اسکار هم مطرح شد؛ اتفاقی که در اسکار 2013 هم تجربه شد و فیلم «یه حبه قند» رضا میرکریمی به‌دلیل تحریم دقیقه نودی جوایز اسکار از سوی مسئولان سینمایی وقت، از رقابت دور ماند. احمد طالبی‌نژاد با تأکید بر اهمیت حضور سینمای ایران در مجامع جهانی می‌گوید: «همان سال هم تحریم اسکار تصمیم اشتباهی بود. حضور در همه رویدادهای بین‌المللی به نفع سینمای ایران و حتی اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد به نفع حاکمیت ایران است. بیرق ایران در هرجایی برافراشته شود به‌نفع ایران و جمهوری اسلامی است. تحریم کردن یک اقدام سیاسی است که جایش عرصه فرهنگ و هنر نیست. در این 40 ساله شاهد بودیم که همه در امر فرهنگ و هنر دخالت کرده‌اند و معمولاً به جز چند استثناء چهره‌هایی مدیریت فرهنگی را بر عهده داشته‌اند که بیشتر گرایش سیاسی داشته‌اند تا فرهنگی. سیاست را به سیاستگذارها واگذار کنید و فرهنگ و هنر را به اهالی خودش.»