واسطه گری مالی به جای بانک

گروه اقتصادی- صدای نواخته شدن زنگ سیاست‌های تحریمی آمریکا علیه ایران در گوشه و کنار جهان به گوش می‌رسد؛ آمریکا می‌گوید برای ایران نقشه‌ها دارد و همه راه‌های ارتباطی مالی ایران با جهان را می‌بندد؛ اما متحدان اروپایی برجام می‌گویند به دنبال اعمال بستری جدید برای گسترده کردن پهنه روابط مالی‌شان با ایران هستند؛ اما به راستی می‌توان در فرصت باقی مانده تا اعمال تحریم‌های ثانویه به سیستم مالی جدیدی دست یافت که حامی منافع ایران در حوزه ارتباطات مالی باشد؟
از زمان کنار گذاشتن برجام از سوی آمریکا و بازگشت دور اول تحریم‌ها علیه ایران زمان زیادی نمی‌گذرد، اما در همین فاصله کوتاه می‌توان سایه سنگین سیاست‌های تحریمی بر اقتصاد کشورمان را حس کرد. در بازتاب این سیاست‌های تحریمی همین بس که همه بسترها برای ادامه روابط مالی ایران با جهان قطع خواهد شد‌ اما آن‌طور که مقامات اروپایی می‌گویند به دنبال ایجاد سامانه مالی مستقلی هستند تا روابط مالی‌‌شان با ایران را بر بستر آن ادامه دهند.حرف و حدیث‌ها در این خصوص زیاد است. خبرگزاری آلمانی اشپیگل پیش از این اعلام کرده بود که آلمان به همراه انگلیس و فرانسه، به دنبال راه‌اندازی یک نهاد مالی تا ماه نوامبر هستند که به صورت یک نهاد واسطه‌ای و نه یک بانک مستقل عمل کند.
از سویی آلمان به تازگی نیز اعلام کرده که به دنبال ایجاد سیستم پرداختی جدید با ایران برای حفظ برجام است. آن‌طور که سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان می‌گوید: این کشور به همراه شرکای اروپایی خود به دنبال ایجاد یک سیستم پرداختی برای کار با ایران هستند تا بدون نقض تحریم‌های آمریکا، امکان تداوم مراودات تجاری، بازرگانی و مالی با ایران وجود داشته باشد.
به گفته سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان اصلی‌ترین هدف آلمان و اتحادیه اروپا حصول اطمینان از آن است که تراکنش‌ها با ایران امن باقی بمانند و برای نیل به این هدف تمامی گزینه‌های موجود مورد بررسی قرار خواهند گرفت.آنطور که اشپیگل آنلاین اعلام کرده، نهاد مالی جدید نه یک بانک، بلکه از لحاظ حقوقی نهادی واسطه‌ای (Special-purpose entity) محسوب خواهد شد؛ مزیت چنین نهادی این است که نباید از سرمایه برخوردار باشد و به عبارتی برای راه‌اندازی آن نیاز به کمک‌های مالی دولتی نیست.


قرار است که تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا بتوانند از این نهاد بهره ببرند. وزیران دارایی آلمان، بریتانیا و فرانسه پایه‌گذاری چنین نهاد مالی را در راستای حفظ حاکمیت اتحادیه اروپا ارزیابی می‌کنند. برخلاف بانک‌های سنتی که ترجیح می‌دهند از انجام امور و انتقالات بانکی با جمهوری اسلامی صرف‌نظر کنند، چرا که از اقدامات تنبیهی آمریکا واهمه دارند؛ اما این سه کشور در تلاش برای حفظ برجام قصد دارند به شرکت‌های خود اجازه دادوستد با ایران را بدهند. مکانیسم اجرایی چنین سازوکاری بر مبنای یک بورس معاوضه است به این شکل که وقتی ایران دست به فروش نفت به کشوری دیگر می زند و در مقابل کشوری دیگر تجهیزات مورد نیاز ایران را به وی می فروشد کشور خریدار نفت از ایران هزینه خرید تجهیزات ایران را می پردازد.
اما در رابطه با امکان اجرایی شدن چنین تصمیمی از سوی متحدان اروپایی برجام این سوال به ذهن می‌رسد که در فرصت کوتاه باقی مانده و قبل از اعمال دور دوم تحریم‌ها علیه ایران، چگونه می‌توان نظر همه کشورهایی که بخواهند بر یک بستر مالی جدید روابط‌شان با ایران را ادامه دهند جلب کرد و برای به بار نشستن چنین تصمیمی اظهار خشنودی کرد؟
پیش از این کنگره آمریکا در هشداری به کشورهای اروپایی از آنها خواسته بود که تمامی روابط تجاری خود با ایران را قطع کنند؛ چه آنکه در غیر این صورت با تحریم‌های سنگینی از سوی آمریکا مواجه خواهند شد. به دنبال چنین موضوعی بسیاری از کشورها به دلیل ترس از تحریم‌های آمریکا علیه کشورشان، از قطع روابط خود با ایران گفته‌اند.
به بیانی با وجود آنکه متحدان اروپایی برجام از ایجاد سوئیفت اروپایی برای ادامه روابط مالی‌شان با ایران سخن می‌گویند، اما هستند کشورهایی که زودتر از موعد و به دلیل ترس از تحریم‌های مالی آمریکا علیه کشورشان فرار را بر قرار ترجیح داده‌اند و راه خود را از روابط مالی و اقتصادی با ایران کج کرده‌اند. در همین مورد یکی از بانک‌های کره‌جنوبی به تازگی اعلام کرده که هرگونه ارتباط با مشتریان ایرانی باعث قرار گرفتن این کشور در معرض تحریم ثانوی خواهد شد؛ بر همین اساس کره‌جنوبی از مشتریان ایرانی خود خواسته است تا سپرده‌های خود را از این بانک خارج کنند و حساب خود را تا قبل از اجرایی شدن مرحله دوم تحریم‌ها ببندند.
ژاپن نیز پیش از این اعلام کرده بود که بانک‌های میتسوبیشی یو.اف.جی و میزوهو که در زمره بزرگ‌ترین بانک‌های این کشور به شمار می‌روند، از 12 آگوست پیش رو تمامی روابط مالی و معاملات بانکی خود را با ایران متوقف خواهند کرد. اما در این میان باید به این موضوع نیز اشاره کرد که قطع روابط مالی ایران با جهان بر بستر سوئیفت عملا اقتصاد ایران را فلج خواهد کرد و همه راه‌های مبادلاتی ایران با دیگر کشورها را خواهد بست. بر این اساس در صورت نبود هیچ گونه بستر معاملاتی، حتی اگر آمریکا قادر به عملی ساختن نقشه راهش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران نباشد، اما نبود هرگونه ارتباط مالی با جهان عملا همان نقش به صفر رسیدن صادرات نفت ایران را در قالبی دیگر بر عهده خواهد داشت. با این اوصاف هرچند اظهار‌نظر در رابطه با چنین سیاستی از سوی متحدان اروپایی برجام زود است، اما آنچه مسلم است این است که این واسطه مالی زمانی گزینه نجات‌بخشی برای ایران خواهد بود که تا قبل از بازگشت دور دوم تحریم‌ها، همه اقدامات لازم برای به راه انداختن چنین واسطه‌گر مالی‌ای را پشت‌سر گذاشته باشیم؛ چه آنکه ایجاد چنین سامانه‌ای زمانبر است و آن‌طور که به نظر می‌رسد فرصت زیادی برای دستیابی به چنین امری باقی نمانده است!
تاوان رفتارهایمان با جامعه جهانی را می‌دهیم
مجیدرضا حریری*- ما چه سوئیفت داشته باشیم و چه نداشته باشیم، دسترسی‌مان به بانک‌های بزرگ غیرممکن است‌ کما‌اینکه حتی بعد از امضای برجام هم به این هدف دست نیافتیم. اما هرچند استفاده از راه‌های فرعی می‌تواند یاری‌دهنده باشد‌ ولی قطع به یقین استفاده از چنین ابزارهایی، هم محدودیت دارد، هم هزینه‌بر است و هم به دلیل غیرمعتبر بودن آن، ریسک مالی بالایی را بر طرف‌های معامله تحمیل خواهد کرد.
به بیانی دیگر نه نمی‌توان گفت ایجاد واسطه‌های مالی و ارتباط مالی بانک‌های کوچک اروپایی بر بستر آن با ایران خوب نیست و نه می‌توان به کل آن را نفی کرد‌ اما آنچه روشن است، این است که استفاده از چنین ابزارهایی نمی‌تواند دسترسی ایران به سیستم بانکداری بین‌المللی را ممکن سازد‌ زیرا بانک‌های بزرگی همچون HSBC و بانک‌های آلمانی به دلیل تجربه قبلی‌شان با آمریکا و به دلایل جرایم مالی سنگینی که به دلیل مبادله مالی‌شان با ایران پرداخت کردند، به ارتباط مالی با ایران نخواهند پرداخت.
بنابراین هرچند ایجاد بستر مالی با اروپا برای ایران خوب است‌ اما چنین موضوعی چندان هم از اهمیت بالایی برخوردار نیست؛ چه آنکه اصل قضیه این است که بعد از برقراری روابط مالی قادر نخواهیم بود با بنگاه‌های بزرگ اروپایی کار کنیم، چه آنکه چنین بنگاه‌های بزرگی یا با آمریکا ارتباط دارند یا سهام‌شان در بورس‌های آمریکا خرید و فروش می‌شود بنابراین چنین بنگاه‌هایی حاضر نیستند در بازار کوچکی همچون بازار ایران سرمایه‌گذاری کنند که مجموع واردات آن در سال تنها 50 میلیارد است!
بنابراین از آنجا که ما نه عضو هیچ یک از پیمان‌های جامعه جهانی همچون WTO هستیم و نه مورد حمایت هیچ‌یک از نهادهای مردمی و سازمان‌های تجاری در دنیا قرار داریم و از آنجا که همواره در حال دیوار‌کشی دور خودمان بوده‌ایم و حتی بعد از برجام نیز به صورت ایزوله زندگی کردیم. اکنون محکوم به کار کردن با بنگاه‌های کوچک و متوسط هستیم و باید تاوان چنین رفتارهایی را با انزوا در جامعه جهانی بدهیم!
*نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین