فرونشست زمين به درياچه اروميه رسيد

آرمان- آرزو ضیایی: به‌گفته سخنگوی سابق سازمان زمین‌شناسی برداشت بی‌رویه آب‌ سبب ایجاد دشت‌هایی در معرض خطر شده است. با احتساب مساحت منطقه جغرافیایی گرم و خشک در ایران می‌توان استنباط کرد که بخش مهمی از کشور امروز در خطر نشست زمین قرار دارد. در بسیاری از مناطق مرکزی و جنوبی کشور مردم سال‌هاست به حفر چاه‌های نیمه‌ عمیق و عمیق مشغولند و این چاه‌ها قنات‌ها را خشک و خطر فرونشست را افزایش داده است. آنچه در ادامه می‌خوانید تنها بخش کوچکی از فاجعه بزرگ نشست زمین( زلزله خاموش) در ایران است.
کنترل برداشت آب زیرزمینی الزامی است
سخنگوی سابق سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات ‌معدنی کشور با بیان اینکه ایجاد فروچاله‌ها در دشت‌های کشور بر اثر برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی است، گفت: در دشت‌های مختلف کشور از جمله در همدان، میناب، کرمان، زنجان فروچاله‌‌های بسیاری به دلیل برداشت آب‌های زیرزمینی ایجاد شده ‌است. محمدجواد بلورچی ادامه داد: برای جلوگیری از ایجاد فروچاله‌ها باید برداشت آب‌ زیرزمینی از دشت‌های کشور را به شدت کنترل کنیم. متاسفانه به دلیل اینکه آمایش سرزمینی وجود ندارد و مدیران بخشی‌نگر هستند و سعی می‌کنند وظیفه سازمانی بخش خود را انجام دهند. از همین‌رو با مشکل روبه‌رو می‌شویم. او با اشاره به خشکسالی‌‌های‌‌ جهانی خاطرنشان کرد: خشکسالی‌ها در سراسر دنیا باعث شد در سال ۲۰۰۶ در هندوستان وزارت آماده‌سازی برای مقابله با خشکسالی تشکیل شود، در حالی که در کشور ما اخیرا کارگروهی در همین زمینه تشکیل‌شده تا در این باره صحبت کنیم، در صورتی که اکنون وقت صحبت کردن نیست، بلکه زمان عمل‌کردن است. بلورچی با بیان اینکه برای مقابله با خشکسالی باید یک وزارتخانه خاص برای همسان‌سازی و مقابله با مشکلات خشکسالی‌ در کشور ایجاد شود، تصریح کرد: روزبه‌روز بر تعداد دشت‌های در معرض خطر افزوده شده و نیاز آبی مردم در‌حال افزایش است و آب‌های ‌آبرفتی که به طور متعارف در کشور می‌شناسیم در حال پایان هستند. معتقدم باید برداشت از آب‌های‌ آبرفتی به شدت در کشور کنترل شود. او در بخش دیگری از صحبت‌هایش در خصوص آب‌ ژرف گفت: بسیاری از افرادی که مخالف آب ژرف هستند، اصلا نمی‌دانند آب‌ ژرف چیست. در همه جای دنیا از آبخوان‌‌های ‌سنگی برداشت می‌شود، بنابراین ما هم از تمام سنگ‌ها در تمام نقاط کشور می‌توانیم در این خصوص استفاده کنیم. سخنگوی سابق سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات ‌معدنی کشور با بیان اینکه بیش از ۶۰ درصد کشور را کوهستان‌ها تشکیل داده‌اند، خاطرنشان کرد: از این کوهستان‌ها عملا هیچ استفاده‌ای برای برداشت آب نمی‌کنیم.
بمبی خطرناک‌تر از زلزله


پدر علم کویرشناسی ایران در گفت‌وگو با«آرمان» در ارتباط با برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی می‌گوید:«وضعیت آب در کشور به‌حدی دشوار شده است که امکان حفر چاه، استفاده از آب‌های زیرزمینی و ایجاد سد وجود ندارد. از رژیم گذشته تاکنون سه فناوری جدید با نام حفر چاه‌های عمیق و غیرعمیق، سدسازی، کانال‌کشی‌ و شیر و شیلنگ وجود دارد.» پرویز کردوانی افزود:«چاه و سدسازی عامل توسعه و دیگری نماد تمدن بود. در این میان کمتر فرهنگ‌سازی درباره نحوه مصرف ‌آب انجام شد و به ما درباره اتمام آب هشدار داده نشد.» او تاکید می‌کند:«امروز تهران، شیراز و... آب ندارد و سخن از باروری ابر، انتقال‌آب از خلیج‌فارس و دریای‌عمان است که مشکل را حل نمی‌کند.» کردوانی خاطرنشان می‌کند:«مردم به‌دلیل عدم برداشت کافی آب از قنات، چاه زدند و به‌دلیل هزینه زیاد حفر قنات و مدت‌ طولانی آبدار شدن قنات، چاه‌های‌عمیق و نیمه عمیق زدند. حفر زیاد چاه عمیق سبب کاهش میزان آب زیرزمینی به عمق 500 متر شده است.» او می‌گوید:«بنابراین دشت‌ها از خطر فرونشست ممنوعه شدند. حفر چاه تمام قنات‌ها را خشک کرد. به عنوان مثال ورامین امروز 6 قنات دارد و حدود 200 قنات خشک شد. آب‌های شور از سمت‌دریا پیشروی کردند، سطح آب پایین رفت و بیابان‌ها پیشروی کردند، پوشش سدها و سطح آب مانع ریزگردها بود، امروز هیچ یک از این موارد موجود نیست.» کردوانی تاکید می‌کند:«چاه‌های حفر شده اطراف دریاچه ارومیه نه‌تنها آن را خشک کرد که سبب نشست آن شد. با حفر چاه عمیق ریشه‌ گیاه‌ها به آب نمی‌رسد و به عنوان‌مثال درخت‌های شهر تهران خشک ‌شدند. پایین آمدن سطح آب سبب خشکی تالاب‌ها، باتلاق‌ها و رودهایی مانند زاینده‌رود شد. زمین به مرور به دلیل فقدان‌آب نشست کرده و دکل‌ها را می‌شکاند و امروز دکل‌های دشت ‌ورامین تا خراسان در معرض خطرند، پل‌ها، کانال‌های‌آب و آسفالت خیابان‌ها شکستند. زمین در یزد، تهران و... نشست کرده و فروچاله پدید آورده و شکاف ایجاد کرده‌اند. زمین‌های‌ کشاورزی از بین رفته است.» او می‌گوید:«قطارهای کرمان تا زاهدان و قطار سریع‌السیر مشهد در محدوده خطر تردد می‌کنند. تهران سالانه بیش از 36 متر در دشت‌های پایینی خود دچار نشست می‌شود. دشت تهران، ورامین، گرمسار، سمنان، دامغان و به ویژه نیشابور و مشهد در خطر هستند. در شهرها ساختمان‌ها فرو می‌ریزند، لوله‌های گاز و آب می‌شکنند. خطر زلزله را تشدید می‌کند. در استان فارس، فسا و داراب مردم از ترس نشست‌زمین و شکاف‌ها جرأت ورود به دشت‌ها را ندارند. نشست‌زمین در دشت‌ها بمب است. نیروگاه‌های‌ حرارتی مانند نیروگاه همدان(در کبودرآهنگ) سبب نشست‌زمین شدند و باید جای آنها از نیروگاه‌های‌خورشیدی استفاده کرد.»