عزاداری هایی در تضاد با «سبک زندگی حسینی»

عزاداری بر مصائب اهل‌بیت(ع) و به ویژه مصیبت شهادت جانسوز امام حسین(ع) در دشت تفتیده کربلا، از اعظم شعائر اسلامی است و نقش مهمی در بازشناسی معارف اهل‌بیت(ع) و روشن نگه داشتن مشعل فروزان هدایت دارد. با این حال، این سنت راهبردی و تأثیرگذار، گاه می‌تواند گرفتار آسیب‌هایی شود؛ آسیب‌هایی که برخی اوقات، هدف اصلی از برگزاری عزاداری را به حاشیه می‌راند و رفتارهایی را که نباید، در این نماد پاسداری از فرهنگ و اندیشه اهل‌بیت(ع) وارد می‌کند. به همین دلیل، آسیب‌شناسی مراسم عزاداری برای همه عزاداران و دلسوختگان اهل‌بیت(ع)، ضروری است و لازم است با آگاهی از مباحث و رویکردهایی که امکان دارد به اهداف والا و مقدس عزاداری آسیب وارد کند، ضمن زنده نگه داشتن این سنت راهبردی، از موهبت برکات آن، بیشتر برخوردار شوند. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین نظافت، استاد حوزه علمیه مشهد، به بررسی موضوع آسیب‌شناسی مراسم عزاداری پرداختیم. وی در مصاحبه با خراسان، ضمن اشاره به جایگاه ویژه و تأثیرگذار عزاداری‌ها در تقویت جناح حق، به تشریح رویکردهای آسیب‌زا در این عرصه پرداخت. آن چه در پی می‌آید، بخش دوم گفت‌وگو با این استاد حوزه علمیه است.
    یکی از موضوعاتی که باید در عزاداری‌ها و به ویژه در عزاداری‌های ماه محرم به آن‌ توجه کرد، موضوع آسیب‌‌شناسی عزاداری‌هاست. اگر ممکن است در این باره اطلاعاتی را به خوانندگان ما ارائه بفرمایید.
عزاداری از افضل قُرُبات است؛ یعنی در رشد انسان‌ها و نزدیک شدن آن ها به پروردگار، تأثیر زیادی دارد. البته باید عزاداران به این نکته دقت کنند که این عمل حسنه، می‌تواند مانند هر کار خوب دیگری، آفت‌ها و آسیب‌هایی داشته باشد و در همان حال، می‌تواند به بهترین شکل ممکن نیز، برگزار شود. هر کاری به همان اندازه که مفید است، به همان اندازه نیز، مورد طمع شیطان قرار می‌گیرد؛ نماز عمل عبادی بسیار مهمی است، با این حال، وقتی قصد نماز خواندن داریم و تکبیرةالاحرام می‌گوییم، مستحب است پس از آن بگوییم «أَعُوذُ باللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»؛ چون شیطان با نمازگزار کار دارد و می‌خواهد مانع نزدیکی او به خداوند شود. درباره عزاداری هم که یکی از بهترین راه‌های نزدیکی به خداست، همین‌طور است و شیطان به منحرف کردن فرد عزادار از مسیر درست عزاداری، طمع می‌ورزد. بنابراین، سعی و اهتمام ما باید بر این موضوع متمرکز باشد که عزاداری‌هایمان هر روز سازنده‌تر و کم آسیب‌تر از قبل باشد. عزاداری ایمان را تقویت می‌کند؛ هنگامی که عزادار اشک می‌ریزد، احساسات او در راستای باوری که دارد، برانگیخته می‌شود و همین اشک و احساس است که باور را تقویت می‌کند. عزاداری، همسو کردن احساس و ایمان است. گاه پیش می آید که فردی روی فکر و اندیشه‌ای تمرکز و به آن باور دارد، اما وقتی پای اجرای آن در زندگی‌اش به میان می‌آید، کم می‌آورد و نمی‌تواند؛ چرا؟ چون از احساسات برای تقویت این باور استفاده نکرده است. برعکسِ این رویکرد هم نتیجه نمی‌دهد؛ یعنی شما نمی‌توانید با احساسات صِرف و بدون داشتن ایمان و باور صحیح، به سرمنزل مقصود برسید. بگذارید این‌گونه بگویم، این‌که شما فقط چیزی را بفهمید و باور کنید، ایمان نیست و صِرف احساسات داشتن به یک باور هم، نمی‌تواند تعریف درستی از ایمان باشد. ایمان، ترکیب معرفت و احساس است. مشکل این‌جاست که برخی از ما، فقط یکی از این دو مقوله مهم را مد نظر قرار می‌دهیم؛ در حالی که شالوده عزاداری در ماه محرم، بر پایه ترکیب این دو عنصر قوی و تأثیرگذار است. همین عزاداری است که بُعد حسینی را در وجود ما تقویت می‌کند و باعث می‌شود، در همان حال که به سیدالشهدا(ع) عشق می‌ورزیم، از راه و مرام آن حضرت هم تبعیت کنیم.
    در برخی هیئت‌ها، به بهانه برانگیختن شور عزاداران، به مقوله‌های معرفتی و آگاهی بخشی کمتر توجه می‌شود. آیا این رویکرد، به ماهیت عزاداری سیدالشهدا(ع) آسیب وارد نمی‌کند؟


به نکته خوبی اشاره کردید. یکی از آسیب‌هایی که در عزاداری‌های ما به چشم می‌خورد، عدم توازن میان شور و شعور است. جایی هست که شعور و معرفت به اندازه کافی هست، ولی تأثیر لازم را نمی‌گذارد. در سوره مبارکه حجرات می‌خوانیم :«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبکُم‏»؛ برخی از اعراب می‌گویند که ما ایمان آوردیم، اما چون ایمان هنوز در قلب و مرکز احساس و شور این افراد وارد نشده است، نمی‌توان آن ها را در جرگه ایمان‌آورندگان جای داد و فقط باید گفت که این‌ها مسلمان شده‌اند. بحث اصلی همین است؛ برخی فکر می‌کنند می‌شود با شعور صِرف داشتن و آگاهی بخشیدن، جماعت را تحت تأثیر قرار داد؛ این طرز فکر صحیح نیست، در کنار شعور، شور هم لازم است؛ همان‌طور که اگر در هیئتی، فقط شور مهم باشد و از شعور غفلت شود، نمی‌توان به درستی رفتار آن اطمینان داشت. افراد بسیاری داشتیم که انقلابی و رزمنده احساسی بودند، اما با تغییر شرایط، آن ها هم تغییر کردند؛ حسینی بودن کافی نیست، حسینی ماندن لازم است و لازمه این حسینی ماندن، ترکیب شور و شعور است. در رفع این مشکل، سخنرانان و مداحان عزیز ما می‌توانند نقشی مهم و محوری داشته باشند. اشعاری که مداحان انتخاب می‌کنند، باید شورانگیز و معرفت افزا باشد. چون دقیقاً، وقتی که فردی بر سینه می‌کوبد و «حسین، حسین» می‌گوید، زمانی است که احساسات او غلیان پیدا کرده است و اگر شعر محتوا داشته باشد، بر دل و جان عزادار می‌نشیند. در این بین، مداح می تواند عزاداران را به محتوای معرفتی شعرش متوجه کند و شور و شعور را در هم بیامیزد. مقدمه شکل گرفتن چنین رویکردی این است که مداحان عزیز، معرفتشان را افزایش دهند؛ هر شعری را نخوانند؛ از هر کسی شعر نگیرند. اشعار کم‌محتوا، بی محتوا و گاه مُضِر، یکی از آسیب‌های جدی عزاداری‌های امروز ماست.
    برخی از این اشعار واقعاً غلوآمیز است و به نظر می‌رسد اصلاً با پیام عاشورا و مشی امام حسین(ع)، همخوانی ندارد.
بله، همین‌طور است. البته شاید مداح ما چنین منظور و قصدی نداشته باشد، اما برخی از این عزیزان ما، ظاهراً یاد نگرفته‌اند که هر چیزی را نخوانند، نیاموخته‌اند که باید زینت و زیور اهل‌بیت(ع) باشند، فرا نگرفته‌اند که نباید چیزی را بخوانند که قابل دفاع کردن نیست. اگر مداح عزیز ما همواره از این مسئله واهمه داشته باشد که مبادا با خواندن شعر یا استفاده از آهنگی، به دستگاه عزاداری امام حسین(ع) و اهل‌بیت(ع) ضربه بزند، بیشتر به مقوله معرفت توجه و سعی می‌کند خودش و شعرش را به افراد صاحب‌نظر عرضه کند تا از ایراد نداشتن آن ها مطمئن شود. این‌که هر شعری به دستشان رسید، بخوانند و آهنگش را از روی فلان موسیقی اقتباس کنند، نه شیوه صحیحی است و نه معرفت افزاست.
یکی دیگر از آسیب‌هایی که ممکن است عزاداری‌های ما را تهدید کند، منافات داشتن آن ها با سبک زندگی حسینی است. اگر شما طوری عزاداری می‌کنید که بعد از آن نماز صبحتان قضا می‌شود، مسلماً ایراد دارد. اگر عزاداری می‌کنید و از فرزندتان غافل هستید و نمی‌دانید کجاست و چه می‌کند، این یک آسیب است. اگر عزاداری باعث می‌شود از خانواده خودمان غفلت کنیم، اگر گاهی با رفتارهایمان، به تفرقه دامن می‌زنیم و باعث وهن می‌شویم، مسلماً عزاداری ما با سبک زندگی حسینی منافات دارد و این، قابل قبول نیست. این خیلی بد است که ما در موضوع عزاداری، با ریا و خودنمایی روبه‌رو شویم. یک زمان هست که من به هر دلیلی نمی‌توانم در مجلس عزاداری امام حسین(ع) اشک بریزم، اما می‌آیم و دستم را به نشانه غصه‌دار بودن جلوی صورتم می‌گیرم، این ریا و خودنمایی نیست؛ اما گاهی تلاش می‌کنم که عَلَم هیئت من، جلوتر از همه باشد؛ صدای بلندگوی هیئت من، از همه صداها بالاتر برود؛ آرزو دارم مجلس من بگیرد و مجلس فلانی نگیرد! منبر من بگیرد و منبر دیگری نگیرد! این دیگر منافات جدی با اخلاص و سبک زندگی حسینی دارد و باید از آن اجتناب کنیم. به عنوان نمونه، یکی از کارهایی که در ایام عزاداری از سوی برخی عزاداران انجام می‌شود، توزیع چای و شربت در معابر عمومی است. این کار، عملی در خور تقدیر و خوب است و می‌تواند فضای شهر را معنوی‌تر کند؛ اما همین کار می‌تواند باعث بند آمدن مسیر عبور و مرور مردم شود و اعتراض برخی را برانگیزد؛ بالاخره بعضی‌ها کار ضروری دارند و اصلاً ممکن است در حال انتقال فردی بیمار به بیمارستان باشند. این‌که ما برای انجام این عمل حسنه، برای مردم مزاحمت ایجاد کنیم، کار صحیحی نیست و باید افرادی که دست‌اندرکار این برنامه‌ها هستند، برای جلوگیری از ایجاد مزاحمت، فکری بیندیشند و کاری بکنند. ایجاد مزاحمت برای مردم، در سبک زندگی حسینی، جایی ندارد.