روزنامه اعتماد
1397/06/24
عشق به امام حسين (ع) ميتواند زندگي ما را تغيير دهد
اميدوارم در همه زواياي زندگي خود از اين حركت حسيني و نهضت كربلا الهام بگيريم چون جلسه در ايام محرم است، بايد درباره محرم بيشتر صحبت كنيم. درباره قيام امام حسين (ع) كتابهاي زيادي نوشته شده و صحبتهاي زيادي شده است. عدهاي گفتند فلسفه اين كار صرفا دعوتنامه مردم كوفه بود. مردمي كه در زندگي خود علي را در كوفه ديده بودند و حكومت او را تجربه كرده بودند، آرزو داشتند فرصتي پيش بيايد تا از خاندان ايشان، فردي دوباره به حكومت برسد و راه را او را ادامه دهد. با مرگ معاويه اين فرصت ايجاد شد و هزاران نامه براي دعوت از امام حسين(ع) ارسال شد. شخصيتي اينچنين نميتواند در مقابل دعوت مردم بيتفاوت باشد، موقعي كه دعوتي و اصراري به صورت يك موج پيش بيايد، دعوتشونده يك مسووليتي حس ميكند. كتاب شهيد جاويد اين بخش از قضيه را بسيار مورد توجه قرار داده است كه وقتي مردمي فرياد زدند شما را ميخواهيم يا شما را نميخواهيم جريان اجتماعي شكل ميگيرد و لذا رهبران نميتوانند از اين داستان و مساله به راحتي رد شوند. دومين عامل قيام كربلا امتناع از بيعت با يزيد بود. اول معاويه تلاش كرد از شخصيتهايي مثل امام حسين(ع) كه تاثيرگذار هستند، بيعت بگيرد ولي موفق نشد. با مرگ معاويه، يزيد به حاكم سرزمينها و از جمله مدينه نامه نوشت و تاكيد كرد به هر قيمتي كه شده از اين افراد بيعت بگيريد. امام حسين(ع) در فشار بود تا اين بيعت كه ذلتي بود را بپذيرد و ايشان سياست نفي و امتناع را در پيش گرفتند و در سخرانيها ميگفتند من با رسالت خود با امثال يزيد كه اهل ظلم و تبعيض هستند، بيعت نميكنم. شهيد مطهري عامل سومي را ميگويد و آن همراهي نكردن با جريان ظلم، مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهي از منكر است؛ مسالهاي كه در جامعه ما لوث شده و در حد تذكر به مو و روسري بانوان پايين آمده اما اصل امر به معروف و نهي از منكر سكوت نكردن در برابر ظلم است. جرياناتي از زر و زور شكل گرفته بود و كافي بود تا شخصيت اصلاحطلبي مثل امام حسين(ع) به حركت درآيد تا با اين جريان فاسد مبارزه كند، در اين مرحله شهيد مطهري ميگويد سياست تهاجمي و انقلابي امام حسين(ع) بسيار مهمتر از باقي راهها بود تا مشكلات جامعه را حل كند. خيليها امام حسين(ع) را نصيحت كردند و گفتند به جايي برو كه يزيد به تو دسترسي نداشته باشد، امام فرمودند دنبال فرار نيستم. اين را گفت چون مبارزه با فساد برايش مهم بود. در جريان حركت كربلا، امام حسين(ع) براي كسي اجبار ايجاد نكرد حتي بيعت خود را از همراهانش برداشت و گفت ظهر عاشورا همه كشته ميشويم. همه عاشقانه آمدند و اين كار امام حسين(ع) باعث تحول همه همراهان شد. در داستان كربلا، شخصيتي مثل زهير را داريم كه صاحب فتوحات بسياري در صدر اسلام بودند و از سرداران بزرگ اسلام بوده است. ايشان در جنگ جمل بريد و در فكر خود به بنبست رسيد و گفت من از سياست و كار نظامي كنار كشيدم و به تجارت روي آورد و بسيار هم در اين زمينه موفق بود. در جريان حركت كاروان امام حسين(ع) به سمت كوفه بهطور اتفاقي كاروان زهير در مسير ايشان بود و سعي ميكرد نزديك استراحتگاه امام نباشد و كمي جلوتر استراحتگاه برپا كند اما يك روز مجبور شد نزديك امام حسين(ع) باشد. امام حسين(ع) يك را نفر فرستاد تا او را دعوت كند تا با هم ديدار كنند. ايشان قبول نكرد اما همسرش اعتراض كرد. ميبينيم نقش زنان در واقعه كربلا چشمگير است و به زهير گفت برو حتي اگر ميخواهي درخواست حسين(ع) را رد كني. زهير گفت اين داستان عاقبت بهخيري ندارد و همه كشته ميشوند ولي در نهايت با اصرار همسرش رفت ولي موقع برگشت ديگر آن زهير قبلي نبود. نميدانيم امام حسين(ع) به او چه گفت. در مقاتل مختلف صحبتهايي شده ولي هرچه بود زهير بسيار متحول شد. در جريان انقلاب چنين نگاهي درباره امام حسين به مردم نشان داده شد، عشق به يك شخصيت ميتواند مسير زندگي آدمي را تغيير دهد. همانطوركه ميبينيم بزرگترين ويژگي كروبي عاشق امام خميني بودنش است.فلسفه به وجود آمدن اصلاحات اين بود كه مردم انقلابي به معناي واقعي كردند. انقلاب درمسيرش موانع ومشكلاتي پيدا كرده، ما وظيفه داريم دررفع آن مشكلات كه همانا مشكلات مردم هم هست كوشا باشيم وبرنامه داشته باشيم.
بعد از دولت هاشمي، دولت اصلاحات به وجود آمد تا با توجه به آرمانهاي انقلاب، آن را به مسير خود برگرداند و بگويد دايره را كوچكتر نكنيم، اصلاحطلبان آمدند بگويند همه مردم بايد سهيم باشند و امور، منحصر به عدهاي خاص نشود. دبيركل اعتماد ملي صريحترين مواضع را نسبت به انقلاب دارد كه مواضع ايشان را بقيه نميتوانند بگيرند. توانش را ندارند. ميگويند كروبي هميشه صريح و روشن بود و مسير خود را ميرفت. هميشه راجع به نظارت استصوابي و مجلس خبرگان بحث داشت و الان هم دارد و جامعه تازه متوجه حرفهاي او ميشود.اعتماد ملي با چالشهايي كه از بيرون هدايت ميشود، روبهرو است. ميخواهند حزب را منحل كنند. رسالت اكنون برعهده ما است تا از دهها توطئه كثيف عبور كنيم. تا آخرين لحظه درصدد هستند كنگره تشكيل نشود و حزب منحل شود. هر روز كارهاي ايشان را رصد ميكنيم تا شش مهر بايد در تلاش باشيم.
وظيفه ما اين است به گونهاي رفتار كنيم تا مردم حس كنند بود و نبود يك حزب برايشان تفاوت دارد.
سایر اخبار این روزنامه
از بازرگانآموختم نبايد با سياست قهركرد
ديپلماسي درسايه
غيرنظاميان بيدفاع يا كانون تروريسم؟
شمر امروز ترامپ است
صدا نداشتم
اصلاحطلبيدر برابر براندازي
انتقادات وارد است عذرخواهي ميكنم
عشق به امام حسين (ع) ميتواند زندگي ما را تغيير دهد
حضور در سازمان ملل
ايران- اروپا و بحران يمن
در نقد آمار خطرناك