غيرنظاميان بي‌دفاع يا كانون تروريسم؟

شهاب شهسواري
 ۱۸ ماه پيش زماني كه اولين توافق مناطق كاهش تنش در خاك سوريه در آستانه به دست آمد، دولت مركزي سوريه كمتر از يك چهارم خاك سوريه را در اختيار داشت، داعش هنوز يك قدرت مسلط در بخش بزرگي از خاك سوريه بود و دمشق در تيررس حملات گروه‌هاي مخالف قرار داشت. اما طي ماه‌هاي اخير وضعيت كاملا زير و رو شده است. از چهار منطقه كاهش تنش مورد توافق در آستانه، دولت سوريه سه منطقه را از كنترل گروه‌هاي مخالف خارج كرد و يك به يك بعد از محاصره هر منطقه، مخالفان مسلحي را كه حاضر به تسليم سلاح‌هاي سنگين خود مي‌شدند به اين صورت به استان ادلب مي‌فرستاد. حالا وسعت سرزمين‌هاي تحت كنترل دولت مركزي چند برابر گذشته ‌شده است و بعد از حلب، استان‌هاي حمص، حما، قنطريه و درعا، يكي‌يكي آزاد شدند و تنها استاني كه تحت تصرف مخالفان باقي مانده است، ادلب است. امروز برآورد مي‌شود كه نزديك به ۳ ميليون نفر در استان ادلب زندگي مي‌كنند؛ رقمي معادل دو برابر تعداد ساكنان اين استان قبل از آغاز بحران سوريه. مخالفان حمله به ادلب معتقدند كه حمله دولت مركزي سوريه به اين استان باعث مي‌شود بخش بزرگي از آوارگان درون خاك سوريه كه از ترس حملات دولت مركزي به ادلب پناه برده‌اند، دوباره آواره شوند. در برابر دولت مركزي سوريه، روسيه و ايران، تمركز گروه‌هاي تروريستي در اين منطقه را به عنوان آخرين پناهگاه مخالفان مسلح، عاملي براي رشد و توسعه مجدد تروريسم در سوريه عنوان مي‌كنند. ثانيه‌شمار حمله به ادلب آرام آرام مي‌گذرد و هنوز راه‌حل ميانه‌اي براي تسليم نيروهاي مسلح مخالف پيدا نشده است. مسووليت تضمين كاهش تنش در ادلب بر عهده تركيه است، اما دمشق و مسكو اين كشور را متهم مي‌كنند كه در شناسايي و جداسازي گروه‌هاي مخالف مسلح از تروريست‌ها تعلل كرده است.
موقعيت جغرافيايي ادلب
استان ادلب با جمعيتي معادل يك ميليون و ۵۰۰ هزار نفر در شمال غربي سوريه در بين استان‌هاي حلب، حما و لاذقيه و در كنار مرزهاي تركيه واقع شده است. از زمان آغاز بحران سوريه تاكنون نزديك به يك ميليون و ۵۰۰ هزار آواره جنگي از نقاط جنگزده سوريه به اين استان مهاجرت كرده‌اند. موج مهاجران در استان ادلب و دو برابر شدن جمعيت آن از زمان آغاز بحران سوريه تاكنون، اين منطقه را به يك نقطه با تراكم بالاي جمعيتي در خاك سوريه تبديل كرده است. در كنار نزديك به ۳ ميليون غيرنظامي در منطقه‌اي به وسعت ۶۰۰۰ كيلومتر مربع، نيروهاي نظامي از گروه‌هاي متعدد تروريستي و گروه‌هاي مسلح مخالف دولت و ارتش تركيه بخش‌هاي مختلف اين استان را در اختيار خود دارند. موقعيت خاص اين استان كه از جنوب و شرق در محاصره نيروهاي دولت مركزي و از شمال و غرب در مرزهاي تركيه واقع شده است، راهي براي فرار غيرنظاميان در صورت آغاز يك عمليات تمام‌عيار نظامي باقي نمي‌گذارد. ادلب به عنوان يكي از حاصلخيزترين نقاط سوريه به صورت سنتي مركز توليد محصولات كشاورزي در اين كشور بود. زيتون و حبوبات، از جمله اصلي‌ترين توليدات اين استان بودند كه پيش از آغاز بحران سوريه تامين‌كننده اصلي محصولات كشاورزي در پايتخت اقتصادي سوريه، حلب بود. از بهار ۲۰۱۱ كه اعتراض‌هاي عمومي عليه دولت مركزي سوريه آغاز شد، ادلب به عنوان يكي از مراكز اصلي عمليات گروه‌هاي شبه‌نظامي محسوب مي‌شد.


نبردهاي ادلب
ادلب از ابتداي بحران سوريه ميدان نبردهاي متعددي بود. اولين نبردهاي ادلب درست در سال ۲۰۱۱ با محوريت گروه «ارتش آزاد سوريه» آغاز شد. ارتش آزاد سوريه در آن زمان گروهي متشكل از سربازان و افسران فراري ارتش سوريه بود كه در واكنش به گزارش‌هايي در مورد حملات هوايي و زرهي ارتش سوريه به غيرنظاميان در استان ادلب، حملاتي را به پايگاه‌هاي نظامي ارتش سوريه آغاز كرد. از سپتامبر ۲۰۱۱ كه نبردهاي ادلب آغاز شد تاكنون نقاط مختلف اين استان بارها ميان گروه‌هاي مختلف دست به دست شده‌اند. ارتش آزاد سوريه، بين سال‌هاي ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ قدرت اصلي در اين استان بود و توانست بخش‌هاي مختلف را تصرف كند، اما سال ۲۰۱۵ با افزايش قدرت گروه‌هاي افراطي كه تحت پرچم ائتلافي با عنوان جيش‌الفتح گرد هم آمده‌بودند، كم كم ارتش آزاد كنترل خود را بر اين استان از دست داد. سال ۲۰۱۶ جبهه فتح‌الشام و جيش‌الاقصي در عمليات‌هايي غافلگير‌كننده توانستند ارتش آزاد را از بخش‌هاي اصلي استان ادلب بيرون كنند. نهايتا تابستان پارسال گروه‌هاي نزديك به القاعده توانستند شهر ادلب در مركز استان و گذرگاه مرزي باب‌الهوا با تركيه را اشغال كنند.
ادلب به جز نبردهاي طولاني ۷ سال گذشته، شاهد رويدادهايي بود كه نام تعدادي از روستاهاي اين استان را به سرخط خبرهاي بين‌المللي تبديل كرد. روستاي خان شيخون و دو روستاي شيعه‌نشين فوعه و كفريا در استان ادلب واقع شده‌اند. دو روستاي شيعه‌نشين فوعه و كفريا، سه سال تمام در ميان نبردهاي ادلب در محاصره گروه افراطي قرار داشتند و ارتباط آنها با دنياي خارج قطع بود. اين محاصره دو ماه پيش با توافقي كه در مذاكرات به ميانجي‌گري سوريه و پايمردي ايران كسب شد نهايتا شكسته شد و ساكنان غيرنظامي فوعه و كفريا با كمك هلال احمر سوريه به نقاط ديگر انتقال داده‌شدند. از سال ۲۰۱۵ به جز دو روستاي فوعه و كفريا، بقيه استان ادلب به صورت كامل در اختيار گروه‌هاي مخالف دولت قرار داشت و با تخليه اين دو روستا، عملا تمام نقاط استان در اختيار نيروهاي مسلح در آمد. ديگر واقعه خبرساز در ادلب، حمله شيميايي به روستاي خان شيخون بود؛ حمله‌اي كه باعث كشته شدن نزديك به ۸۰ غيرنظامي شد. كشورهاي غربي و مخالفان، دولت دمشق را به حمله شيميايي به اين شهر متهم كردند، هر چند دمشق اين اتهام را نپذيرفت. در پي اين اتهام‌ها ارتش ايالات متحده امريكا با ۵۹ موشك كروز به پايگاه هوايي شعيرات در استان حمص حمله كرد. به ادعاي امريكا حمله به خان شيخون از طريق اين فرودگاه نظامي انجام شده‌بود.
نقش تركيه
تركيه اصلي‌ترين بازيگر خارجي در استان ادلب به حساب مي‌آيد. در شرايطي كه بخش اعظم مرزهاي شمالي سوريه با تركيه در اختيار گروه‌هاي كرد و نيروهاي نزديك به امريكا قرار گرفته است، اصلي‌ترين متحدان شبه‌نظامي تركيه در استان ادلب متمركز شده‌اند. استان ختاي تركيه كه منطقه‌اي مورد مناقشه ميان دمشق و آنكارا محسوب مي‌شود در مرزهاي شرقي ادلب واقع شده است. طي يك سال و نيم گذشته ارتش تركيه براي اجراي نقش تضمين‌كننده آتش بس بر اساس توافق آستانه تعدادي از نيروهاي نظامي خود را در نقاط مختلف استان ادلب مستقر كرد. همچنين در عمليات موسوم به شاخ زيتون ارتش سوريه با پيشروي در استان حلب براي تصرف عفرين، در خاك سوريه از شمال شرقي هم به مرزهاي استان ادلب رسيد. دولت روسيه آنكارا را متهم مي‌كند كه نقش خود را در تمايز ميان گروه‌هاي تروريستي و گروه‌هاي مخالف مشروع انجام نداده است. تركيه از سال گذشته رسما گروه «هيات تحرير‌الشام» را به عنوان يك گروه تروريستي شناخته است و تلاش مي‌كند با تقويت گروه‌هاي نزديك به خود كه تحت لواي «جبهه آزاديبخش ملي» ائتلاف كرده‌اند، گروه‌هاي نزديك به القاعده در اين استان را شكست دهد تا بتواند دست بالاتري در مذاكره در مورد آينده اين استان داشته‌باشد، همزمان مسكو معتقد است كه اين گروه‌ها يا بايد با ارتش سوريه براي مبارزه با گروه‌هاي تروريستي همكاري كنند يا اينكه به عنوان گروه تروريستي شناخته شوند.