پیش‌بینی کیهانی کیهان در مورد دلار

یادداشت‌نویس کیهان می‌گوید دلار 20 هزار تومان می‌شود.
ناظران این‌گونه موضع‌گیری‌ها را موجب التهاب در جامعه می‌دانند.
چرا کسی به این روزنامه اصولگرا تذکر هم نداد؟



آفتاب یزد- گروه اقتصادی: مسئله نرخ ارز و سکه در اثر تکرار بسیار در رسانه‌ها و کارکرد قدیمی بازار طلا و ارز در اقتصاد کشور در جغرافیای آینده‌سنجی اقتصادی جامعه چنان جایگاه مهمی یافته که در سخنان مسئولین ارشد بارها از آن سخن گفته شده است. دلالان و سود جویان سعی می‌کنند با دست‌آویز قرار دادن هر خبر و گفته‌ای از مقامات و یا نوشته‌ای از برخی رسانه‌ها آن را دست‌آویز تهییج بیشتر خریداران و ایجاد التهابات ارزی قرار دهند. در این شرایط وقتی یک رسانه سیاسی بسیار خاص برای اثبات مطامع سیاسی خود با صدای رسا در سرمقاله‌اش می‌نویسد: «دلار 20 هزار تومان خواهد شد؛ این خط و این نشان» این پرسش منطقی است که چنین کاری که به خود‌زنی می‌ماند، آن هم در شرایط فعلی،
بر چه اساسی صورت می‌گیرد و تحمیل این هزینه سنگین به جامعه تنها با هدف حمله به دولت، آیا منطقی است.

> نوستراداموس‌های اصولگرا
جدیدترین حربه برخی رسانه‌ها و چهره‌های محدود و خاص اصولگرا جهت حمله به دولت و اثبات ناکارآمدی آن، پیش بینی‌های عجیب و غریب در مورد آینده اقتصادی کشور و به‌ویژه نرخ ارز و سکه است. کیهان در سرمقاله خود پیش بینی کرده که دلار به 20 هزار تومان خواهد رسید. گفته‌های یک اقتصاددان نیز که گفته بود دلار به 40 هزار تومان خواهد رسید با استقبال و انعکاس کم نظیر رسانه‌های اصولگرا رو‌به‌رو شد. در مقابل این اقتصاددان و جهت‌گیری برخی رسانه‌های اصولگرا انجمن اقتصاددانان بیانیه‌ای منتشر کردند و بر مضرات چنین موضع‌گیری‌هایی برای منافع ملی کشور تاکید نمودند. این انجمن در واکنش به این پیش‌بینی‌ها در رابطه با قیمت دلار، در بخشی از بیانیه خود نوشته است «... این‌گونه پیش بینی‌ها موجب وحشت بیشتر اقشار فرودست جامعه و سوءاستفاده کسانی است که در پشت سناریو نابودسازی اقتصاد جامعه ما هستند...» این انجمن تاکید کرده که:
«در شرایط فعلی کمک به اعلام نرخ‌های موهوم ارز و طلا، آسیب‌رسانی به اقتصاد ایران را تشدید می‌کند.» دیگر اقتصاددانان مطرح نیز از این‌گونه پیش‌بینی‌ها انتقاد کردند. با این همه هیچ یک از این نظرات نتوانست جلوی اشتیاق کیهان برای اعلام نرخ 20 هزار تومانی دلار را بگیرد. این روزنامه در سرمقاله خود برای مقدمه‌چینی جهت اثبات درستی پیش بینی خود نوشته است: «سخنرانی‌ها، یادداشت‌ها و موضع‌گیری‌های برخی جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت نشان می‌دهد که آنها به‌هیچ‌وجه قصد ندارند مسئولیت وضعی که دولت را گرفتار آن کرده‌اند برعهده بگیرند، بنابراین تلاش زیادی را آغاز کرده‌اند که القا نمایند «همه» مقصرند.....» این روزنامه این بخش را در اعتراض به موضع‌گیری بخشی از اصلاح‌طلبان در رابطه با مسئولیت جمعی تمام بخش‌ها و فراقوه‌ای در برابر وضعیت فعلی اقتصاد بیان کرده و معتقد است که وضع موجود تنها حاصل سیاست‌های قوه مجریه است. کیهان در ادامه از دو نماینده شاخص مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری که چندی قبل نطقی انتقادی بیان کردند با واژه «ارازل و اوباش » یاد می‌کند و می‌نویسد: «برخی از این قماش برای فرار از پاسخگویی درست همانند آن اراذل و اوباشی که برای ترساندن حریف به «خودزنی» می‌پردازد، به خودزنی می‌پردازند. یکی از اینها اخیرا با آسمان و ریسمان بافتن، تقصیرها را به گردن همین «همه»‌انداخت و به خودزنی پرداخت و اعتراف کرد که صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارد، چون کسانی که صلاحیت داشتند ردصلاحیت شدند! این در حالی است که حضور بی‌صلاحیت‌ها در چنین مراکزی پیش از اینکه محصول نظارت استصوابی باشد، محصول «تَکرار» است!» این روزنامه معتقد است که اگر‌اندک اصلاح‌طلبان فعلی در مجلس نبودند اوضاع بسیار بهتر بود و نمایندگان اصلح از گروه‌هایی همچون پایداری کفایت قوه مقننه می‌بودند. در ادامه، کیهان این استدلال را مطرح می‌کند: «اظهارات رئیس ‌محترم دولت نشان می‌دهد که احتمالا برنامه جدی و حساب‌شده‌ای هم برای اصلاح امور ندارند و صرفا منتظر گذشت زمان و رسیدن «آینده»‌اند. صحبت‌های اخیر ایشان که بهبود شرایط را به آینده حواله داده‌اند حاکی از آن است.
این نگاه به آینده می‌تواند به خاطر امیدواری به وعده‌های اروپا باشد. می‌تواند به خاطر انتخابات کنگره آمریکا هم باشد؛ به این امید که از قدرت و اختیارات رئیس‌جمهور این کشور کاسته شود. اگر انفعال دولت به‌خاطر امید به اروپاست، دیروز وزیر خارجه فرانسه هم آب پاکی را روی دست دولت ریخت و گفت که شرکت‌های اروپایی مجبور نیستند با درخواست دولت‌هایشان به ایران بیایند و...
و اگر هم نگاه‌ها به تحولات سیاسی آمریکاست، این نگاه هم غلط و خطرناک است. جمهوریخواه و دموکرات اختلافات زیادی با هم دارند اما نه در دشمنی با ایران. بدعهدی‌ها و تحریم‌های آمریکا پس از توافق برجام و از زمان دولت اوباما شروع شد. ضمن اینکه طبق گزارش رسانه‌های به شدت مخالف ترامپ در آمریکا، او تا سال 2020 در قدرت است چرا که استیضاح رئیس‌جمهور در آمریکا، آن‌طور که نشنال اینترست نوشته، اصولا بسیار سخت است. شاید عده‌ای از آن بی‌صلاحیت‌ها دولت را به سمت مذاکره مجدد با ترامپ فرا می‌خوانند. اگر این فرضیه هم درست باشد، این مذاکره (سوای از اینکه به نتیجه برسد یا نرسد) ضمن آن که فرصت دادن به دشمن برای کینه‌توزی بیشتر است، قطعا برای ترامپ یک پیروزی بزرگ خواهد بود و باعث تثبیت قدرت وی در آمریکا خواهد شد......... » این روزنامه همچنین برای فرستان پالسی اساسی به بازار ارز، از زبان برخی کارشناسان می‌نویسد: «بی‌عملی دولت در چنین وضعی می‌تواند دلایل دیگری هم داشته باشد چرا که برخی کارشناسان اقتصادی می‌گویند دولت توان کافی و لازم برای اداره این وضع را دارد»... علت بی‌عملی دولت، تلاش نفوذی‌ها و آدرس غلط دادن آنها به دولت می‌تواند با هدف واداشتن مردم به پذیرش مذاکرات مجدد با حریف باشد. ممکن است برخی اطرافیان دولت با خود این‌طور محاسبه کرده باشند که اگر دلار به 20 هزار تومان برسد و تورم و گرانی و فساد کمر مردم را بشکند، نظام مجبور خواهد شد تن به مذاکره بدهد! نشانه‌هایی نیز برای این فرضیه می‌توان پیدا کرد... باید منتظر دلار 20 هزار تومانی هم باشیم؛ این خط این هم نشان» بی‌شک در نقص سیاست‌های دولت شکی وجود ندارد، اما برای آنکه اثبات نماییم دولت ناکارآمد است، به بازار و مردم قول دلار 20 هزار تومانی بدهیم، غیر از خودزنی سیاسی مورد ادعای کیهان نمی‌تواند هدف دیگری داشته باشد. آیا چنین پیش‌بینی‌ها و التهاب‌آفرینی‌ها برای نظام و جامعه بیشتر هزینه ایجاد می‌کند یا نطق دو نماینده در مجلس؟

> مسئولیت اصولگرایان
این روزنامه از اشاره اصلاح‌طلبان به مسئولیت قدرتمندترین جناح کشور که همان محافظه‌کارانند عصبانی است، در حالی که اکثر پست‌های کشور به ویژه در دولت در اختیار این جناح است و آنها از طریق مجلس و سایر مراکز، آن را کنترل می‌کنند. در واقع بخش مهمی از اقتصاد کشور در کنترل این جناح قرار دارد و آنها منتفعین اصلی وضع موجود هستند. برای این مورد تنها دو مثال کوچک کافی است. خادمی عضو کمیسیون انرژی مجلس می‌گوید: پتروشیمی‌ها از بازار کنترل نشده ارز سوءاستفاده کرده و این بخش به بخش عظیمی از صادرات کشور دسترسی دارد و نزدیک به 30 درصد صادرات کشور در قبضه آنان است و باید نزدیک به 30 میلیارد دلار وارد نظام بانکی کشور می‌کردند که نکردند. وی از لابی گسترده آنان و سود بالای پتروشیمی‌ها سخن می‌گوید. پتروشیمی‌ها تقریباً بر قیمت بسیاری از کالاها در کشور از پوشک بچه گرفته تا سطل مواد خوراکی و درب آب معدنی تاثیر دارند و بازی آنها با قیمت‌ها باعث شده تا نرخ بسیاری از اقلام رشدی چشمگیر داشته باشد، پس از ایجاد بازار ثانویه ارزی، دولت از آنها خواست که ارز حاصل از صادرات خود را به این سامانه عرضه کنند. سید مهدی حسینی کارشناس صنعت نفت به آفتاب یزد می‌گوید: آنها خوراک را با نرخ ارز دولتی دریافت می‌کنند و از تفاوت عرضه آن سود بسیار بالایی به دست می‌آورند. او معتقد است که این پتروشیمی‌ها که به ظاهر خصوصی شده‌اند دارای قدرت و نفوذ زیادی هستند و مبارزه با آنان کار راحتی نیست. در اصل مدیریت عمده پتروشیمی‌های کشور در دست محافظه‌کارترین لایه‌های اصولگرا قرار دارد و آنها با عدم ارائه ارز به بازار ثانویه و فروش محصولات به نرخ ارز آزاد علیرغم برخورداری از رانت گسترده، یکی از اصلی ترین عوامل التهاب آفرینی در قیمت کالاها در جامعه محسوب می‌شوند و برنده واقعی بازی کثیف ارزی هستند. رئیس‌جمهور با انتقاد شدید از این گونه شرکت‌های دولتی و خصولتی اقدام آنان که باعث التهاب در بازار ارز شده را خیانت نامید و گفت که دستور داده است تا در صورت تکرار این موارد، مقام مربوطه عزل و به دادگاه معرفی شود. دقیقاً مشابه همین مسئله در صنعت فولاد کشور نیز در حال اتفاق افتادن است که بخش عمده‌ای از مدیریت آن در اختیار اصولگرایان قرار دارد و بخشی از اعضای قدیمی سنتی‌ترین احزاب اصولگرا، خود صاحب پتروشیمی و کارخانه ذوب آهن هستند.