« ابتکار» گمانه‌زنی‌های مختلف برای حضور یا عدم حضور رئیس جمهوری در مجمع عمومی امسال را بررسی می‌کند

میان ماندن و رفتن
محمدرضا ستاری
مجمع عمومی سازمان ملل و فرصتی که در اختیار رهبران کشورها برای بیان دیدگاه‌های خود در این مهمترین تریبون سالانه دیپلماسی عمومی قرار می‌گیرد، نه به شخص بستگی کامل دارد و نه به دولت مستقر در آن کشور، بلکه استفاده بهینه از این فرصت مربوط و منوط به ساختار سیاست خارجی و نیز راهبردهای کلان یک حاکمیت برای بهره‌گیری از چنین فرصت‌هایی است.
با نزدیک شدن به موعد برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد بار دیگر به طریق رویه سال‌های گذشته بحث حضور یا عدم حضور رئیس‌جمهوری ایران در این آوردگاه مهم بین‌المللی بر سر زبان‌ها افتاده است. البته امسال شاید با تمامی موارد مشابه قبل صحنه مجمع عمومی برای ایران متفاوت‌تر باشد، چرا که قرار است همزمان با ریاست آمریکا بر شورای امنیت سازمان ملل، دونالد ترامپ روز چهارم مهرماه یعنی یک روز پس از سخنرانی روسای جمهوری ایران و آمریکا در مجمع عمومی، جلسه‌ای را در شورای امنیت با موضوع ایران برگزار کند.


هر چند با اعلام این خبر در هفته گذشته محافل کارشناسی و رسانه‌ای ایران به طور مبسوط به این قضیه پرداخته و نسبت به حضور یا عدم حضور ایران در نشست شورای امنیت سخن گفته‌اند، اما ماجرای سفر روحانی به نیویورک با اظهارات برخی از مخالفین دولت کار را به جایی رسانده که روابط عمومی وزارت خارجه در پیامی اعلام کرده، میان رئیس جمهوری و دستگاه دیپلماسی هیچ اختلاف‌نظری وجود ندارد و تمامی اظهارنظرها در خصوص اختلاف بین روحانی و ظریف برای شرکت در هفتاد و سومین مجمع عمومی سازمان ملل بی اساس است.
برود یا نرود؟
ماجرای سفر روحانی به نیویورک آن هم در شرایط حساس کنونی و در حالی که آمریکا در اردیبهشت ماه از توافق هسته‌ای خارج شده و با بازگرداندن تحریم‌های ثانویه فشار مضاعفی را بر ایران وارد کرده است، زمانی داغ‌تر شد که روزنامه کیهان در مطلبی به قلم مدیر مسئول این روزنامه به طور صریح رئیس جمهوری را از سفر به نیویورک منع کرد و نوشت: امسال اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در حالی برگزار می‌شود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا ریاست دوره‌ای و یک ماهه شورای امنیت سازمان ملل را برعهده دارد. با توجه به اینکه آمریکا از هیچ فرصتی برای دشمنی با ایران کوتاهی نکرده است لازم است که رئیس جمهوری ایران با اعتراض رسمی به ریاست ترامپ بر شورای امنیت از شرکت در مجمع عمومی خودداری کند. در بخش پایانی این یادداشت نیز آمده است: خودداری آقای روحانی از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند پاسخ دندان‌شکنی به اهانت‌های بی‌وقفه ترامپ به ایران اسلامی و مردم شریف آن باشد. ضمن آنکه مگر حضور همه ساله آقای روحانی در نشست‌های مجمع عمومی سازمان ملل چه دستاوردی داشته است که با عدم حضور ایشان از دست برود؟!
همین مطلب باعث شده تا علاوه بر واکنش در میان موافقان و مخالفان سفر روحانی، حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهوری در پاسخی تند به مدیر مسئول روزنامه کیهان در پیامی توئیتری اعلام کند: کیهان قدیمی‌ترین و ارشدترین سخنگوی جریان کوچک ولی قدرتمند «نه به دیپلماسی» در ایران معاصر است. کیهانیان غیاب را پاسخ دندان شکن و حضور را بی دستاورد می دانند. بیاد داشته باشیم حتی در دعواهای خیابانی هم اهانت های بی وقفه را با خودداری از حضور پاسخ نمی‏دهند.
مهمترین تریبون سالانه دیپلماسی عمومی
تقریباً چند سال است که در آستانه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل به خصوص در دولت‌های یازدهم و دوازدهم اخباری مبنی بر عدم حضور رئیس جمهوری در این اجلاس مطرح می‌شود؛ امری که دست آخر با حضور رئیس جمهوری به تمام گمانه‌زنی‌های قبل از آن مهر باطل می‌زند. به طور کلی مجمع عمومی سازمان ملل و فرصتی که در اختیار رهبران کشورها برای بیان دیدگاه‌های خود در این مهمترین تریبون سالانه دیپلماسی عمومی قرار می‌گیرد، نه به شخص بستگی کامل دارد و نه به دولت مستقر در آن کشور، بلکه استفاده بهینه از این فرصت مربوط و منوط به ساختار سیاست خارجی و نیز راهبردهای کلان یک حاکمیت برای بهره‌گیری از چنین فرصت‌هایی است.
این مهم وقتی اهمیت می‌یابد که به دیدارها و رایزنی‌ها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دقت داشته باشیم. جایی که رهبران کشورها علاوه بر پیشبرد دیپلماسی عمومی خود در فضای سازمان ملل، روندهای مهمی را در مناسبات دو یا چند جانبه در حاشیه این اجلاس کلید زده و روی آن مانور می‌دهند.
چند سوال که لازم است قبل از سفر روحانی به آن پرداخته شود
در همین راستا، هر چند موافقان و مخالفان استدلال‌های خود را برای حضور یا عدم حضور روحانی مطرح می‌کنند، اما در این میان چند سوال وجود دارد که بدنه کارشناسی و به خصوص دولت دوازدهم بهتر است نسبت به آنها برای روشن شدن افکار عمومی قبل از نهایی ساختن استراتژی حضور یا غیبت در سازمان ملل پاسخ دهد.
نخستین مساله این است که با توجه به ریاست آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل آیا حضور ایران در این نشست لازم است یا خیر؟ در این رابطه البته موضوع حضور رئیس جمهوری در نشست شورای امنیت به ریاست آمریکا و حضور در مجمع عمومی می‌تواند دو موضوع کاملاً مجزا از یکدیگر تلقی شود. برخی از تحلیل‌گران معتقدند با توجه به مساله ریاست آمریکا بر شورای امنیت این فرصت برای ایران وجود دارد که با حضور در این نشست روند را بر مبنای قطعنامه 2231 شورای امنیت و موضوع خروج آمریکا از برجام تغییر دهد. استدلال آنها این است که عدم حضور ایران در این نشست نمی‌تواند مانع برگزاری یا پیشبرد اهداف آمریکا و متحدانش برای ترتیب دادن چنین جلسه‌ای باشد. در سوی مقابل اما هستند کارشناسانی که معتقدند حضور ایران در این نشست می‌تواند مهر تائیدی بر رسمیت آن به ریاست آمریکا باشد و بهتر است از حضور در چنین جلسه‌ای خودداری شود.
مساله دوم اما حضور روحانی به عنوان سخنران در مجمع عمومی سازمان ملل است. مساله‌ای که با توجه به گمانه‌زنی‌های غیر رسمی از احتمال دیدار حسن روحانی و ترامپ در مجمع عمومی، جنبه‌ تبلیغاتی مهمی به خود گرفته است. اگر منظور رفتن یا نرفتن روحانی به نیویورک برای خنثی کردن چنین گمانه‌زنی‌هایی باشد، این سوال مطرح می‌شود که اساساً چه میزان احتمال چنین برخوردی میان دو رئیس جمهوری وجود دارد؟ تمامی مقامات ارشد کشور از زمان پیشنهاد ترامپ برای مذاکره با ایران هفته‌هاست که تاکید دارند مذاکره در چنین شرایطی معنایی ندارد و هیچ نقطه مشترکی برای چنین مذاکراتی وجود ندارد. در این رابطه اگر سیاست‌های کلی نظام تصمیم به اتخاذ راهبردی غیر از این اعلام نظرهای رسمی داشته باشد، این امر تا چه میزان می‌تواند از افکار عمومی و صحنه رسمی رسانه‌ها پنهان بماند؟ لذا در این میان سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا عدم حضور روحانی در نیویورک به واسطه عبور از چنین چالشی مطرح شده یا اینکه مبنایی دیگر را در نظر دارد؟
در هر صورت با توجه به شرایط حساس کنونی و چالش‌هایی که در زمینه اقتصادی و سیاسی در کشور وجود دارد، به نظر بسیاری از کارشناسان عدم حضور رئیس جمهوری در مجمع عمومی به مفهوم فرار از پاسخگویی و مواجهه با چالش‌های دیپلماتیک تعبیر خواهد شد. امری که علاوه بر از دست رفتن امکان بهره‌گیری از فضای عمومی سازمان ملل و رایزنی‌های دوجانبه، یک وجهه تضعیف شده از هیات ایرانی حاضر در مجمع عمومی امسال را به نمایش خواهد گذاشت؛ چرا که استدلال اغلب کارشناسان این است که صحنه پویای سیاست، عرصه مواجهه با تهدیدها و تبدیل آن به فرصت‌هایی است که شاید هیچگاه بار دیگر به سراغ یک سیاست‌مدار نیاید.