روزنامه جهان صنعت
1397/06/20
توجیه قاضی برای رد شکایت استاد آواز ایران از صدا و سیما
«آقای شجریان یک «هاهاهایی» کرده، چرا ما صداوسیما را تعقیب کنیم؟» این را قاضی پرونده شکایت استاد آواز ایران از صداوسیما میگوید که به دلیل پخش غیرمجاز و دفاع از حقوق مولف در مقابل این رسانه به دادگاه شکایت برده بود؛ اتفاقی که در هر جای دیگر دنیا رخ داده بود ماجرا با مجازاتی سنگین برای رسانهای ختم میشد که بدون رعایت حق و حقوق مولف دست به انتشار آثار او زده. وکیلمدافع محمدرضا شجریان میگوید رای صادره را نمیپذیرد و به این حکم اعتراض خواهد کرد.محمدحسین آقاسی در رابطه با پرونده مربوط به شکایت محمدرضا شجریان از صداوسیما، میگوید: «تیرماه سال ۱۳۸۸ به علت پخش آثار استاد شجریان بدون کسب اجازه از ایشان، علیه صداوسیما طرح شکایت کردیم. مستند قانونی ما برای طرح این شکایت این بود که به موجب ماده ٢٣ قانون حمایت حقوق مولفین و مصنفین و هنرمندان، هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامدا به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»
وکیلمدافع محمدرضا شجریان اضافه کرد: «دادسرا با فراز و نشیبهای زیادی به این پرونده رسیدگی کرد تا اینکه در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ بازپرس با استناد به این امر که صداوسیما سوءنیت نداشته است ضمن احراز ادعای ما، در این پرونده قرار منع پیگرد صادر کرد.»
آقاسی ادامه داد: «به قرار منع تعقیب صادر شده اعتراض کردیم و پرونده به شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری ۲ کارکنان دولت ارسال شد. قاضی دادگاه قرار منع پیگرد صادر شده توسط بازپرس را نقض کرد و پذیرفت صداوسیما مرتکب جرم شده است. آن زمان به دادسرا دستور داد که این پرونده تعقیب شود و متهمان احضار و به آنها تفهیم اتهام شود.» او که با ایسنا گفتوگو میکرد، توضیح داد: «پرونده خردادماه سال ۹۱ برای انجام این کار به دادسرا عودت شد. رسیدگی به این پرونده حدود شش سال طول کشید و نهایتا اردیبهشتماه سال ۹۷ با تفهیم اتهام به متهمان این پرونده مجددا به دادگاه ارسال شد. ۱۱ شهریورماه زمان محاکمه بود اما متاسفانه قاضی دادگاهی که نظر به مجرمیت افراد داشت، تغییر کرد.»
آقاسی درباره روند دادگاه میگوید: «قاضی جدید از فضای موسیقی و امور مربوط به هنر اطلاعات اندکی داشت. ایشان بر این عقیده بود که «آقای شجریان یک «هاهاهایی» کرده، چرا ما صداوسیما را تعقیب کنیم؟ آنها سوءنیت نداشتند و نهایتا توسط ایشان رای به عدم سوءنیت و برائت صداوسیما داده شد.»
او میگوید تا 10 روز آینده به این رای اعتراض میکنند: «این رای به من ابلاغ شده و ما به زودی و حداکثر تا ۱۰ روز آینده نسبت به این رای اعتراض میکنیم تا پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال شود. پیشبینی من این است که اگر در دادگاه تجدیدنظر قضات مسلط به قانون و صاحب نظر حضور داشته باشند حتما این رای نقض میشود و منجر به محکومیت صداوسیما خواهد شد.»
فرهاد مهراد، نمونهای از شکایت علیه صداو سیما
یکی از مسبوق به سابقهترین شاکیان صداوسیما در این زمینه که اتفاقا شکایتشان به ثمر نشست، شکایت خانواده زندهیاد فرهاد مهراد بود. یحیی شریعتنیا وکیلی بود که وکالت این پرونده تا رسیدن به حکم نهایی را پیش برد.
شریعتنیا در مورد رای دادگاه شجریان میگوید: «ما هم جلساتی با همین مضمون داشتیم و رییس دایره حقوقی وقت صداوسیما و روسای شبکههای برونمرزی و درونمرزی این سازمان اولین حرفشان همین بود که ما باعث شهرت فرهاد شدهایم! دفاعی که من در آن جمع که حداقل از 11 نفر، هفت نفرشان بعد از انقلاب به دنیا آمده بودند کردم و منجر به تنظیم یک پروتکل مقدماتی برای محاسبه خسارتهای وارده به خانواده فرهاد شد. این بود که آن زمانی که شما هنوز به دنیا نیامده بودید فرهاد معروف بود! و تلویزیون کاری برای اشتهار فرهاد انجام نداده است و همین ماجرا در مورد آقای شجریان نیز حاکم و جاری است و اگرچه ما جزئیات ماجرا را نمیدانیم ولی مطمئنم که آقای آقاسی آنقدر تبحر و تخصص دارند که چنین جوابی داده باشند.»
زمانی که شما هنوز به دنیا نیامده بودید، فرهاد معروف بود
این وکیل دادگستری اضافه کرد: «این ماجرا بسیار مهم است که ما در موارد قانونی، اساسا چنین چیزی برای رد دادخواست نداریم! یعنی حتی فرض بگیرید که تلویزیون راست میگوید و باعث اشتهار فردی شده است، کجای قانون آمده است که هر کس باعث شهرت دیگری شد، اجازه دارد حق و حقوقش را پایمال کند؟! به اشتهار رساندن کسی به هیچ عنوان جزو دلایل رد عنوان مجرمانه محسوب نمیشود و دلیلی بر این نیست که بتوانید به این طریق حق و حقوق طرف مقابل را پایمال کنید.»
شریعتنیا ادامه داد: «آن زمان دکتر ناجی مسوول قراردادهای حقوقی سازمان صداوسیما بود و آقای موسوی رییس اداره حقوقی این سازمان که براساس دستور آقای ضرغامی (رییس وقت سازمان صداوسیما) مرا به جلسهای صدا کردند و گفتند ما میخواهیم این قضیه را جمع کنیم، چون حق با شماست و ما اگر قرارمان این باشد که آثار یک آرتیست را پخش کنیم باید هزینهاش را بپردازیم. ماجرا به این سمت رفت که کارگروهی تشکیل و براساس پروتکلی، فرهاد بهانهای شد برای اینکه خانواده هنرمندان دیگر هم مشمول همین مصوبه و بهرهمند از همین ماجرا شوند اما به خاطر مناقشاتی که بر سر جشنواره فرهاد با خانم پوران گلفام (همسر زندهیاد فرهاد مهراد) پیش آمد، ایشان خانه فرهاد را منحل و بنده را از وکالت عزل کردند و در ادامه شنیدم که محمدصالح نیکبخت را به عنوان وکیل انتخاب کردهاند و حکم نهایی در زمانی صادر شد که او وکیل این خانواده بود.»
او با اشارهای مختصر به مناقشه پیش آمده توضیح داد: «این مناقشه بر سر خانه فرهاد بود که رییس هیات مدیرهاش من بودم و پیشنهاد تاسیسش هم از سوی من داده شده بود. ما قرار بود در خانه فرهاد، جشنواره فرهاد را برگزار کنیم و فریدون شهبازیان را به عنوان دبیر جشنواره انتخاب کرده بودیم. جشنوارهای که فراخوانش هم منتشر شد و بیش از 500 اثر نیز به دبیرخانهاش رسید و داوری هم شد اما با پیش آمدن ماجرای مناقشات داخلیمان همه چیز نابود شد و هیچ وقت هم نتوانستیم خانه فرهاد یا جشنواره فرهاد را راه بیندازیم. سوابق همه اینها در مطبوعات آن زمان (شهریور 91) هست و در رسانهها منتشر شد.»
شریعتنیا با بازگشت به زمانی که پیگیر دعوای حقوقی خانواده فرهاد و صداوسیما بود، توضیح داد: «دعوای من که علیه رییس وقت سازمان صداوسیما و همچنین آقای حسینی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود به حکمیت کشیده شد و من واقعا نمیخواستم علیه اینها اقدامات قضایی جدی صورت گیرد، چون دعوای ما کیفری بود و نه حقوقی. در نهایت کار به جایی رسید که دکتر افروغ، رییس وقت کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به تقاضای من، حَکَمِ ما شد. در ادامه براساس نشستهایی که صورت گرفت و گپوگفتهایمان، پیشنویس اولیه نوشته شد و یکی از مفادش این بود که براساس ثانیه، آماری از آثاری که بدون اجازه از صداوسیما پخش شده است ارائه دهیم و خود تلویزیون هم آمار دهد و بعد تیمی برای محاسبه این موضوع تشکیل شود که تلویزیون باید ثانیهای چقدر خسارت پرداخت کند و اگر بخواهد این آثار را بعد از این پخش کند به چه صورت است. پیشنویس اولیه تنظیم شد و دقیقا دو، سه روز مانده بود که این را ثبت و ضبط کنیم و برود برای اجرا که خانم گلفام مرا از وکالت عزل کردند و بعد بچههای تلویزیون تماس گرفتند و گفتند «آقا ما امروز یک خبر خیلی خیلی خوشحالکننده شنیدیم و آن اینکه شر شما از سرمان کم شده است!» در ادامه آقای نیکبخت فقط توانست این رای را بگیرد که اینقدر پخش کردهاید و این قدر پول دهید.»
او در پایان گفت: «فرهاد بهانهای عالی بود تا تمام کسانی که از دیرباز؛ از روزی که تلویزیون، تلویزیون شده بود و رادیو، رادیو تا روزی که قرار است به کار خود ادامه دهند، بتوانند به این طریق دستمزدشان را بگیرند و حق و حقوقشان را احیا کنند که همه چیز به هم ریخت و آن فرصت از بین رفت.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دبیر شورای عالی امنیت ملی:
بدهی بانکها عامل اصلی رشد نقدینگی
قصور دولتیها ناآرامی قیمتی را به مردم تحمیل میکند
آماده راستیآزمایی
فروشندگان آنلاین اتهام «هما» در مورد گرانی بلیت را رد کردند
توجیه قاضی برای رد شکایت استاد آواز ایران از صدا و سیما
تئاتر شهر را بمباران کنید!
چند خبر از زیمبابوه!
فروش غیرمجاز دلاری برخی کالاهای اساسی به مشتری های خارجی
افزایش قیمتها تا آستانه تحمل جامعه
رانت به «نیما» هم رسید
جدید ترین آمار سازمان جهانی گردشگری منتشر شد
بررسی میدانی وضعیت کرایه خانه و خرید و فروش مسکن در پایتخت
سقف تازه بورس
تحصیل بچههای کرمانشاه برایشان سود ندارد
پوپولیسم از نوع سوئدی
تحلیل والاستریت ژورنال از درگیریهای بصره
جان بولتون:
دبیر شورای عالی امنیت ملی: