«ابتکار» از خلا نقاشی قهوه‏خانه‏ای در عزاداری‌های حسینی گزارش می‌کند میراث؛ پشت درهای تکایای حسینی

زهرا شفاعی
تا 40 سال پیش، کنار مداحانی که به عزاداری برای سومین امام شیعیان می‌پرداختند نقالانی وجود داشتند که واقعه عاشورا را از روی پرده‌های درویشی روایت می‌کردند. گرچه که این تصاویر با واقعیت فاصله داشتند اما برای عزاداران حسینی واقعه کربلا را به خوبی به تصویر می‌کشیدند اما اکنون دیگر خبری از این نوع نقاشی و تصویرسازی‌ها در مراسم مذهبی نیست و مردم به سیاه‌پوشی شهرها بسنده کرده‌اند. حالا کمتر تکیه، هیات یا دسته‏ عزاداری در تهران یا شهرستان‏های ایران وجود دارند که حافظ این میراث کهن ایرانی باشند.
بوی محرمش می‌آید، خیمه و پرچمش می‌آید، فرشته از آسمون برای ماتمش می‌آید..... یک روز بیشتر به آغاز ماه محرم نمانده و ایران برای عزای حسینی آماده و سیاه‌پوش شده است و شهرها رنگ و بوی دیگر به خود گرفته‌اند. سیاه‌پوشی شهرها نوعی سنت قدیمی است، از سالیان پیش با نزدیک شدن به ماه محرم شاهد عوض شدن چهره شهرهای کشورمان هستیم اما باید گفت این تغییر چهره شهرها در ایام محرم و صفر جزو اندک سنت‌هایی است که با وجود مشغله‌ها و مشکلاتی که تک‌تک مردم ایران دارند همچنان پا برجا مانده است و مردم ایران تحت هیچ شرایطی حاضر به فراموش کردن عزاداری امام حسین (ع) نیستند، این‌ها همه نشان دهنده ارادت شیعیان به امامان است. گرچه که در گذشته سنت‌های بسیاری در رابطه با محرم و عاشورا در تک‌تک شهرهای کشور وجود داشته و هر کدام از جلوه‌های ویژه‌ای برخوردار بوده اما با گذشت زمان اکثر سنت‌‌های قدیمی به دست فراموشی سپرده شده است؛ از جمله سنت‌هایی که در تاریخ ایران اهمیت داشته و اکنون کمتر توجهی به آن می‌شود نقاشی قهوه‌خانه‌ای است، نقاشی قهوه خانه‌ای صدای سکوت هنرمندانی است که از دیرباز تا امروز دیده نشده‌اند و هنرشان تنها یادآور خاطرات مردمان گذشته است. این نوع از نقاشی در زمان صفوی به نقطه اوج خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد و بعد از آن به علت شروع انقلاب کمتر توجهی به آن می‌شود. گرچه که چند سالی است که هنرمندان دوباره شروع به کشیدن نقاشی قهوه‌خانه‌ای کرده‌اند اما در حال‌حاضر تعداد کمی مراسم مذهبی وجود دارد که درون آن‌ها از نقاشی قهوه‌خانه‌ای استفاده می‌شود و این موضوع باعث تاسف برای ایران و فرهنگ ایرانی است. نقاشی قهوه‌خانه‌ای از جمله هنرهایی است که با وجود قدمت زیادی که دارد و جزو میراث ملموس به حساب می‌آید باز هم می‌تواند با مسائل روز جامعه پیوند بر‌قرار کند و از آن در مراسم‌های مذهبی استفاده شود اما به راستی آیا نقاشی قهوه‌خانه‌ای می‌تواند منتقل کننده فرهنگ عاشورایی باشد؟
مهدی طالعی‌نیا نقاش قهوه‌خانه‌ای در گفت‌وگو با «ابتکار» هدف اصلی نقاشی قهوه‌خانه‌ای را مذهب و فرهنگ عاشورایی می‌داند و می‌گوید: نقاشی قهوه‌خانه‌ای دارای سه ژانر مذهبی، شاهنامه و بزمی است که بنده هم یک ژانر انتقادی به این مجموعه اضافه کرده‌ام.


وی می‌گوید: ژانر مذهبی این نقاشی انعکاس کامل وقایع عاشورایی، زندگی حضرت رسول و.... است که این ژانر مذهبی به 2 بخش پرده و تابلو تقسیم می‌شود. طالعی‌نیا می‌گوید: یکی از انواع پرده روایت ریز‌به‌ریز واقعه عاشورا است بنابراین باید گفت که هدف اصلی نقاشی قهوه‌خانه‌ای مذهب و فرهنگ عاشورایی است. او در پاسخ به این سوال که در ادوار مختلف تاریخ چقدر از نقاشی قهوه‌خانه‌ای استفاده می‌کردند و اکنون چه میزان از این نقاشی‌ در مراسم مذهبی استفاده می‌کنند؟ می‌گوید: شروع نقاشی قهوه‌خانه‌ای از دوره صفوی بوده است و در زمان قاجار هم با استفاده از نمادهای دوره قاجاریه فرهنگ عاشورا را به تصویر می‌کشیدند، اما جالب است که بدانید دوره اوج نقاشی قهوه‌خانه‌‌‌‌‌‌‌ای در زمان پهلوی است که ما همچنان از آن استفاده می‌کنیم.
طالعی‌نیا می‌گوید: بعد از دوره پهلوی و شروع انقلاب، نقاشی قهوه‌خانه‌ای به سمت افول کشیده شد زیرا در آن زمان شرایط مناسبی برای نقاشی وجود نداشت و این افول تا چند سال گذشته هم ادامه داشت تا به امروز که دوباره این نقاشی رونق یافت است.
طالعی‌نیا در پاسخ به سوالی که چگونه می‌توان نقاشی قهوه‌خانه‌ای را با موضوعات امروزی پیوند داد؟ می‌گوید: بنده 2 نقاشی با موضوعیت دزفول و محوریت عاشورا کشیده‌ام موضوع این اثر خرابی‌های موجود در دزفول است اما قصه‌های کلی که در این نقاشی وجود دارد عاشورا است، یعنی کسانی که این نقاشی را از دور می‌بینند فکر می‌کنند که یک پرده عاشورایی است ولی وقتی وارد ریز قصه‌های آن می‌شوند می‌بینند که قصه‌های قدیمی جای خود را به قصه‌های امروزی و بومی داده است و این قصه‌ها مربوط به دزفول و جنوب ایران است.
وی می‌گوید: این نوع از پیوند دادن با موضوعات امروزی شروع شده اما سابقه چندان زیادی ندارد. او راهکاری برای احیای دوباره نقاشی قهوه‌خانه‌ای در دوره جمهوری اسلامی دارد که می‌گوید: چاره اصلی این است که نقاشی را به سیاست ربط ندهند.
طالعی‌نیا در ادامه می‌گوید: در کشور دراویش و تسنن به صورت کلی کم اهمیت‌تر هستند و این موضوع موجب می‌شود تا نقاشی قهوه‌خانه‌ای جنبه سیاسی به خود بگیرد و این امر موجب افول نقاشی می‌شود اما چون در گذشته دراویش بیشتر در جامعه حضور داشتند نقاشی قهوه‌خانه‌ای از رونق خاصی برخوردار بود. طالعی‌نیا می‌گوید: در گذشته نقاشی‌هایی با نام شیر فضه و عروس علی اکبر وجود داشته که در آن عروس علی اکبر زنی با آرایش کامل بوده. گر چه که آرایش کردن در فرقه تشیع مورد قبول نیست اما نقاش خود را درگیر سانسور نکرده است، در تعزیه هم این چنین مسائلی وجود دارد که یک خارجی را با کلاه شاپو و عینک ریبن نشان می‌دهند.
وی می‌گوید: ما نباید هنر را تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار دهیم اگر چنین کاری انجام شود کم‌کم داستان نقاشی از بین می‌رود و یک موضوع بی‌معنا باقی می‌ماند. وی درباره تحریف در نقاشی قهوه‌خانه‌ای می‌گوید: ممکن است با اضافه کردن عناصر جدید یا پیوند آن با موضوعات امروزی تحریف بوجود آید اما این‌ها از نظر هنرمند تحریف به حساب نمی‌آید و نماد به‌شمار می‌آید.
سایر اخبار این روزنامه