مجتبی ذوالنوری در گفت‌وگو با «ابتکار»: جای کشتن رتیل پا روی عنکبوت می‌گذاریم

معصومه معظمی
مجتبی ذوالنوری، عضو جبهه پایداری مجلس که پیش از این سال‌ها جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران بوده است، بیش از فعالیت برای مردم حوزه انتخابیه خود می‌کوشد به عنوان نماینده‌ای سیاسی و مخالف دولت شناخته شود. این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این‌بار با تهیه چند طرح شفافیت‌ساز یا به قول خودش «مچ‌گیر» و حتی طرح «ضدفساد قضات» سعی کرده است به مبارزه با فساد و عدم شفافیت برود. تحرکاتی که آرمانی و ایده‌آل به نظر می‌رسند و باید دید که تا چه میزان قابلیت اجرایی و عینیت‌بخشی را در عالم واقع دارند. حتی باید سنجید که اهداف سیاسی این نماینده جنجالی چیست. آنچه می‌خوانید توضیحات طراح طرح‌های شفافیت‌زا با «ابتکار» است.
درباره طرح 2فوریتی شفافیت فعالیت نمایندگان که تهیه کرده‌اید توضیح بدهید.
یکی از مشکلات جدی کشور عدم شفافیت فعالیت‌ها و رای نمایندگان مردم در مجلس است. مردم نمی‌دانند نماینده‌ها در مجلس حضور دارند یا ندارند و اگر نیستند به مرخصی رفته‌اند یا ماموریت هستند. بنابراین برای روشن‌شدن این موضوع طرح ۲فوریتی شفافیت عملکرد نمایندگان را با 196 امضا تهیه و تقدیم هیات‌رئیسه مجلس کرده‌ام. این طرح شفافیت جدید فراتر از بحث روشن‌شدن شفافیت در رای‌گیری نمایندگان است و علاوه بر آن به این نکته نیز توجه دارد که آیا نمایندگان در رای‌گیری شرکت می‌کنند یا خیر. همچنین سفرها و ماموریت‌های نمایندگان در داخل و خارج از کشور، مرخصی‌های نمایندگان اعم از استحقاقی، استعلاجی و بدون حقوق موضوعات دیگری هستند که در این طرح 2فوریتی لحاظ شده است. مثلا نماینده‌ای را داریم که چند ماه است مجلس نمی‌آید و روی پایان‌نامه دانشگاهش کار می‌کند و مرخصی بدون حقوق گرفته است. مردم اگر بدانند این نماینده در مجلس حضور ندارد، دور بعد کسی را به مجلس می‌فرستند که برای‌شان کار کند. از سوی دیگر نحوه مشارکت نمایندگان در رای‌گیری چه در صحن علنی و چه مشارکت در کمیسیون‌ها را شامل می‌شود. گاهی جلسات کمیسیون‌ها حدنصاب ندارد و نمایندگان در جلسات شرکت نمی‌‌کنند و کمیسیون خروجی ندارد چون تعدادشان کم است و نمی‌توان رای‌گیری کرد.


اگر این طرح را به تصویب برسانیم پایه بسیاری از کارها و طرح‌های بعدی است که مدنظر دارم در طرح مبارزه با فساد هم، دولت موظف می‌شود سامانه‌ای ایجاد کند که از شخص مقام رهبری تا روسای قوا و همه مسئولان تا یک پیرزن فلج بی‌خانمان همه هرچه دارند از جمله اموال منقول و غیرمنقول را در آن سایت ثبت کنند. این طرح به نحوی تنظیم شده است که اگر کسی در این سایت ثبت نام نکند به زودی مشخص می‌شود.
در قانون اساسی هم اعلام اموال و دارایی مسئولان از رده‌های بالا تا پایین و بررسی افزایش یا کاهش آن در پایان دوره خدمت آمده است. تفاوت این طرح با این اصل قانونی چیست؟
این اصل قانونی مربوط به یک سطح و رده خاص از مسئولان است و عمومیت ندارد و حتی اعلام اموال در آن به صورت اعلام عمومی نیست. بلکه آمده است که لیست اموال را به قوه‌قضائیه اعلام کنند. همچنین در پایان مسئولیت‌شان هم قوه‌قضائیه است که باید بررسی کند که اموالشان کم‌و‌زیاد شده است یا خیر و قوه‌قضائیه هم این کار را انجام نمی‌دهد. ما می‌خواهیم قوه‌قضائیه خودش هم ملزم به ثبت اموالش باشد و راه فرار برای هیچ کسی باقی نماند.
به نظر شما این طرح با واقعیت جامعه ما همخوانی دارد و می‌شود آن را اجرا کرد؟
اجرای آن افکارعمومی را با خودمان همراه می‌کنیم که پیگیر باشند تا این اتفاق بیفتد. مسئولان از رده‌های بالا تا فرماندار و همترازان‌شان باید زندگی اقتصادی‌شان اتاق شیشه‌ای باشد. امروز در آمریکا اگر کسی بخواهد بفهمد ثروت ترامپ و اوباما چقدر است خیلی راحت می‌تواند ببینید. چرا در جمهوری اسلامی این اتفاق نیفتد و شفاف‌سازی نشود؟ من به عنوان نماینده مجلس اگر درباره مبارزه با فساد صحبت می‌کنم و حرف‌هایی به زبان می‌آورم، باید شرایط شفاف‌سازی به نحوی باشد که نماینده دیگر که حرف‌های من را گوش می‌دهد با موبایل خود بتواند وارد سایت شود و ثروت و دارایی من را ببینید. از محاسن سایت شفافیت این است که اگر مسئولی نمی‌خواهد زندگی‌اش در دید و نظارت مردم باشد و می‌خواهد آزاد باشد، باید مسئولیت را رها کند تا کسانی روی کار بیایند که در چارچوب مشخص به مردم خدمت کنند. یعنی تشنگان ثروت و قدرت کنار بروند و شیفتگان خدمت سرکار بیایند و دیگر کسی برای مسئولیت سر و دست نشکند.
این ایده خیلی رویایی و ایده‌آل است و به نظر نمی‌رسد اجرایی باشد.
ایده‌آل و البته شدنی است. خیلی از کشورهای بی‌اهمیت و کوچک دنیا این سیستم شفاف‌سازی را دارند، چرا ما که دادمان گوش فلک را کر کرده است، در ادعا آنطور هستیم ولی در عمل جور دیگری رفتار می‌کنیم. من به طرح شفافیت آقای فتحی رای ندادم چون آن را ناقص می‌دانستم به آن رای ندادم تا چندماهی که این طرح مسیرش را طی می‌کند، نفربه‌نفر با نمایندگان صحبت کنم و ایجاد انگیزه کنم و با آنها حرف بزنم و اقنا‌سازی کنم. بنابراین اگر قرار باشد برای شفاف‌سازی و علنی بودن این طرح رای‌گیری شود از این به بعد نفربه‌نفر با نمایندگان پیمان و قسم‌خوردگی ایجاد می‌کنم که امضاکنندگان به آن طرح رای مثبت بدهند.
بخش دوم این سامانه ثبت هم برای سایر مردم است و قرار نیست با این سایت اصرارشان فاش شود. این سامانه هوشمند است و مثلا اگر من پزشک هستم و ماهی 30 میلیون تومان درآمد دارم یا تاجر هستم و ماهی 100 میلیون درآمد دارم یا دانشجو و بیکار هستم و ... هرچه ثروت دارم باید در سایت ثبت کنم. بنابراین اگر من نماینده ماهی 7 میلیون تومان دریافت می‌کنم و یک ریال را هم خرج نکنم تا پایان سال 84 میلیون تومان می‌شود و اگر موجودی من به 200 -300 یا یک میلیارد تومان رسید، این سامانه هشدار بدهد تا از من بپرسند منشاء این درآمد کجا است. ممکن است بگویم فلان معامله را انجام داده‌ام. در این صورت این موضوع حساسیت‌زا است و باید روشن کنم که معامله سالم بوده است و مالیات آن پرداخت شده است. بنابراین مانع فرار مالیاتی هم می‌شود. چون در طرح آمده است که همه افراد باید در این سایت ثبت نام کنند، راه انتقال مال به غیر و اطرافیان هم بسته می‌شود چون اگر به اموال فرزند من مالی اضافه شود هم سیستم هشدار می‌دهد.
حدود یک سال است که سامانه شفافیت را وزارت اقتصادی ایجاد کرده است و در این سامانه همه نهادهای دولتی به جز مجلس و شورای نگهبان و قوه‌قضائیه اموالشان را اعلام کرده‌اند.
من از این موضوع اطلاعی ندارم. در این سامانه‌ای که ما طراحی کرده‌ایم جلوی همه این راه فرارها گرفته شده است. اگر سایت و سامانه دست قوه‌قضائیه بیفتد ممکن است برای کارکنان خود لاپوشانی کند و دولت را بزند. اگر دست دولت باشد، کارکنان خودش را ممکن است استثنا قائل شود و نهادهای دیگر را بزند، ولی ما به این شکل آن را طراحی کرده‌ایم که سه قوه و مجمع تشخیص و شورای نگهبان هم باید در این سامانه مشارکت داشته باشند. علاوه بر دولت وزارت اطلاعات هم باید راسا عضو شود. همچنین اطلاعات سپاه، ناجا و اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح نیز باید ثبت‌نام کنند. البته مجلس نمی‌تواند برای رهبری تعیین تکلیف کند، ولی ما در این طرح پیشنهاد داده‌ایم که رهبری هم در صورت صلاحدید یک سازمان حفاظت اطلاعات تعیین کنند و یک سازمان نظارتی تا راه تبانی و یک‌طرفه رفتن بسته شود و کسی نتواند چیزی را دور بزند و راه سرپوش گذاشتن بسته شود.
البته در صورتی که طرح شفافیت اول رای بیاورد می‌توانید به موافقت نمایندگان با این طرح دوم امیدوار باشید.
بله درست است. علاوه بر اینها یک طرح دیگر هم دارم که در حال جمع‌آوری امضا برای آن هستم و پایان تعطیلی دوهفته‌ای مجلس امضاهای آن را تکمیل می‌کنم. به نظر من یکی از فسادها در کشور ما، فساد قضات است که باعث می‌شود با انواع فسادها مواجه شویم. قاضی سرخطی است که هر طرف آن به نفعش است. اگر کسی روی خط قاضی متخلف نرود به فساد و رشوه ادامه می‌دهد و اگر کسی روی خط او برود و از خدمت منفصل شود تازه اول کاسبی او است. این قاضی فاسد می‌تواند خارج از نوبت و امتحان پروانه وکالت و مشاوره بگیرد و چون با متخلفان ارتباط گرفته و از زیر ذره‌بین هم بیرون رفته است، دیگر آزادانه می‌تواند کار کند. بنابراین طرحی که روز چهارشنبه برای آن امضا جمع کردم این است که اگر قاضی به دلیل فساد اخلاقی یا مالی، رشوه و غیره بازخرید، بازنشسته، تعلیق یا اخراج شود از حقوق اجتماعی از این دست مادام‌العمر محروم شود تا ریسک خطا برای او بالا برود و جرات نکند وارد خطا و فساد شود. ما باید هزینه خطا را برای متخلف بالا ببریم و آفتابه دزدی که نه می‌تواند وکیل بگیرد نه رابطه دارد، نه پارتی دارد و نه نفوذ را نفله می‌کنیم. یعنی به جای کشتن رتیل، پا روی عنکبوت می‌گذاریم. این غلط است و باید این روش را اصلاح کنیم.
سایر اخبار این روزنامه