چه کسانی از غائله بصره سود می برند؟

از سه شنبه هفته قبل بود که اوضاع شهر بصره بار دیگر رو به ناآرامی و تشنج بی سابقه ای گذاشت. کمتر از دو ماه پیش بصره سر منشأ اعتراضات گسترده ای در سرتاسر استان های جنوبی عراق بود. اعتراضاتی که ضعف خدمت رسانی و فساد و بیکاری را نشانه رفته بود. در آن هنگام دولت مرکزی وعده هایی را به ویژه به این شهر داد اما هیچ یک از آن وعده ها محقق نشد. در مقابل وضعیت آب آشامیدنی این شهر به وضعیت خطرناکی رسید و هزاران نفر را روانه بیمارستان ها کرد.با این اوضاع و در شرایطی که احزاب سیاسی کشور همچنان درگیر فرایندهای کش و قوس دار تشکیل فراکسیون بزرگ تر و به تبع آن دیگر قوای سه گانه کشور هستند و وضعیت بغرنج خدماتی شهر را به حال خود رها کردند، مردم بصره بار دیگر به پا خاستند و اعتراضاتی را که گفته می شود از دوران تسلط عثمانی ها بر این شهر بی سابقه بوده رقم زدند.سیزده کشته و ده ها زخمی تاکنون، تخریب بسیاری از اماکن دولتی از جمله استانداری و شورای استان و دفاتر اغلب احزاب و مقرهای گروه های وابسته به حشد الشعبی، مراکز آموزشی و بهداشتی، منازل مسئولان و کنسولگری ایران از جمله نتایج این اعتراضات خشونت آمیز بوده است، اما آیا واقعا همه این اتفاقات توسط مردم بصره رقم خورد؟ این مقدار از تخریب و به آتش کشیدن مراکز دولتی و خصوصی، با همه خشمی که مردم از دولت و احزاب دارند امری منطقی نیست. به ویژه آن که شواهد و واقعیت های میدانی نشان می دهد نارضایتی عمیق مردم عراق از دولت و احزاب سیاسی این کشور و سیاستمداران عراقی است که سال ها با حکومت بر کشور نتیجه ای جز فساد نداشته اند. اما به آتش کشیدن مقر گروه های وابسته به حشد الشعبی که تاکنون در فرایند سیاسی و مدیریتی و ناکارآمدی آن نقشی نداشته و برعکس، بازوی مردم عراق در شکست تروریسم تکفیری داعشی بوده اند موضوعی نیست که توسط معترضان عادی انجام شود. هرچند که برخی دستگاه های رسانه ای برای توجیه این موضوع، نزدیکی این گروه ها به ایران را عامل انتقام مردم از آن ها می دانند اما گروه هایی که از خود مردم عراق شکل یافته وهنوز از بسیاری از حقوق خود محروم مانده اند نمی توانند مورد نفرت شهروندان عادی باشند. علاوه بر این که مرجعیت اعلای نجف که مورد تبعیت و احترام «اکثریت مطلق» شیعیان عراق است بارها بر ضرورت مسالمت آمیز بودن اعتراضات تأکید داشته و خطبه های این هفته نیز بر همین موضوع پافشاری داشت اما شاهد بودیم که ساعاتی پس از این خطبه، ده ها مقر ومرکز مورد حمله قرار می گیرد. بنابراین با قاطعیت می توان گفت که این آشوب با میدان داری مردم عادی انجام نشده یا این که از مقلدان آیت ا... سیستانی نبوده اند و تصمیم برای شدت دادن به خشونت ها در جای دیگری اتخاذ شده است.اماچه کسانی از این آشوب ها سود می برند؟ در بعد داخلی ابتدا باید دید چه عواملی به این حوادث منجر شد. همزمانی این آشوب ها با روند تشکیل فراکسیون بزرگ  در عراق و به وجود آمدن اختلافات جدی میان دو ائتلاف بر سر این موضوع قابل اعتناست. برخی انگشت های اتهام  در این غائله به ائتلاف وابسته به صدر و العبادی که از سوی برخی تحلیل گران و سیاستمداران به فراکسیون سفارت آمریکا شهرت یافته نشانه رفته است. ائتلاف مزبور که مدعی تشکیل فراکسیون اکثریت با 180 نماینده است به شدت به اعلام تشکیل فراکسیون بزرگ تر توسط جریان رقیب یعنی محور مالکی و عامری واکنش عصبی نشان داده است. آبستراکسیون فراکسیون مالکی و عامری در جریان جلسه نخست پارلمان که باعث اختلال در حد نصاب جلسه و ناتمام ماندن آن شد، تردید ها درباره صحت ادعای اکثریت ائتلاف العبادی و صدر را افزایش داد. این جریان می کوشد تا با شانتاژ باعث تخریب طرف مقابل شود. حمله به دفاتر گروه های حشد و احزاب سیاسی عضو فتح با این امید انجام می شود تا با واکنش مسلحانه و خونین آن ها علیه معترضان مواجه شود و همین موضوع به عنوان عاملی برای تخریب این گروه ها و ائتلاف رقیب و اتخاذ تصمیمات بعدی علیه این احزاب توسط رئیس جدید حشد الشعبی که اتفاقا حیدر العبادی است، شود. اظهارات تحریک آمیز صدر که ساعاتی پس از آن مقرهای احزاب و حشد الشعبی طعمه آتش شد و بی تفاوتی و اهمال آشکار و جدی دستگاه های امنیتی در تأمین حفاظت اماکن عمومی و مقر احزاب نشان می دهد باید به طور جدی به نقش بازیگران داخلی در تهییج احساسات و راهبری آن ها در آشوب بصره اندیشید. طبیعتا در ساحت عراق که محل بازیگری قدرت های بزرگ و منطقه ای است نمی توان نقش این عوامل را نیز نادیده گرفت و تنها بازیگر داخلی را به عنوان تصمیم گیر قلمداد کرد. چه آمریکا و چه عربستان سعودی هر دو از بازیگران جدی ماه های اخیر عرصه انتخاباتی و سیاسی عراق بوده اند. واشنگتن از سال ها قبل تاکنون همواره یکی از طراحان برخی سیاست های داخلی در عراق بوده است و برخی شخصیت ها و احزاب عراقی نیز در مدار تمایلات واشنگتن در حال حرکت بوده و هستند. افزون بر واشنگتن، عربستان سعودی نیز چند صباحی است که دروازه جنوب را محلی جدید برای اجرای سیاست های تفرقه افکنانه خود در عراق دیده است و علاوه بر حضور چند لایه در عرصه های مختلف و در منطقه ای که آن را پایگاه سنتی ایران در عراق طی سال های اخیر به شمار می آورند زمینه های دخالت سیاسی خود را فراهم آورده است. شواهد متعددی در اختیار است که نشان می دهد دو کشور که وضعیت جریان سیاسی مورد حمایت خود را در خطر می بینند از طریق این ناآرامی علاوه بر متشنج کردن اوضاع علیه ایران و حامیان آن، فرایند سیاسی پیش رو را به سود خود پایان دهند. شاید در شرایطی که احزاب سیاسی عراق مورد اقبال مردم کشور نیستند و مشروعیت نظام سیاسی کشور نیز لرزان و بی ثبات است تنها مرجعیت اعلای نجف است که می تواند با وردی جدی تر به موضوع غائله پیچیده بصره پایان دهد غائله ای که دور از انتظار نیست که طراحان آن به دنبال سرایت دادن آن به دیگر مناطق جنوب نیز باشند.