پيچيدگي‌هاي ادلب

فردا حسن روحاني رييس‌جمهور اسلامي ايران ميزبان نشست دوره‌اي رهبران سه كشور ايران، روسيه و تركيه است. رجب‌طيب‌اردوغان و ولاديمير پوتين به تهران مي‌آيند تا آينده سوريه را در نشست سه‌جانبه بررسي كنند. موضوعات حساس زيادي در سوريه باقي مانده است كه هريك از آنها براي حل‌و‌فصل نيازمند همكاري‌هاي چندجانبه و تلاش‌هاي مشترك است، موضوع قانون‌اساسي سوريه، مساله بازسازي، بحران آوارگان سوري و مساله حضور امريكا در سوريه. سه كشور ضامن اجراي ابتكار آستانه، موضوعات زيادي براي بحث و گفت‌وگو در مورد آينده سوريه دارند، اما كليدي‌ترين و فوري‌ترين مساله مورد بحث آينده استان ادلب و سرنوشت شبه‌نظاميان مسلح در اين استان است. شايد تركيه بيشترين نگراني را نسبت به سرنوشت ادلب داشته‌باشد. در شرايطي كه ايران و روسيه خواهان برچيده شدن پايگاه گروه‌هاي تروريستي از ادلب هستند، تركيه نسبت به آينده اين استان تحفظ‌هايي دارد. آنكارا نگران اين است كه تسلط مجدد دولت مركزي سوريه بر استان ادلب، ادعاهاي ارضي قديمي در مورد استان مورد اختلاف ختاي (هاتاي) در مرز دو كشور كه به‌صورت نوار باريكي در ساحل مديترانه تحت حاكميت تركيه قرار دارد، دوباره زنده شود. منطقه ختاي يك منطقه سرزميني استراتژيك براي دو كشور محسوب مي‌شود كه از دوران عثماني مورد اختلاف است و سوريه آن را استان پانزدهم خود مي‌داند. ادلب درست در مرزهاي ختاي واقع شده است و افزايش قدرت مجدد بشار اسد، تركيه را نگران احياي اختلافات مي‌كند. همزمان امريكا و جامعه جهاني هم نگراني‌هايي نسبت به آينده ادلب دارند. در شرايطي كه دولت سوريه خواهان احياي حاكميت خود بر اين استان است و بحق معتقد است كه اين مكان به پناهگاهي براي تروريست‌ها تبديل شده است، اما غرب ديدگاه متفاوتي به اين موضوع دارد. كشورهاي غربي استدلال مي‌كنند كه شبه‌نظاميان مستقر در ادلب، بيشتر افرادي هستند كه در استان‌هاي ديگر خلع‌سلاح شده‌اند و به صورت موقتي براي سكونت به ادلب كوچ داده‌شده‌اند، درنتيجه حمله به اين منطقه و جنگ در شرايطي كه بحران سوريه حل نشده باقي مانده، به ايجاد موج مهاجرت تازه به خارج از مرزها به سمت تركيه و كشتار وسيع در اين استان منجر خواهد شد. مخالفان حمله به ادلب معتقدند كه حل مساله اين استان بايد به بعد از گذار سياسي و حل بحران سوريه منتقل شود، تا به جاي جنگ امكان خلع‌سلاح و بازگشت داوطلبانه شبه‌نظاميان حاضر در ادلب به شهرهاي خود در سوريه يا كشورهاي مبدا داده‌ شود.
مقام‌هاي مختلف ازجمله استفان دي‌ميستورا فرستاده دبيركل سازمان ملل متحد در امور سوريه و دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا خواهان اجتناب از شتاب‌زدگي در اجراي اين عمليات شده‌اند و نسبت به وقوع جنايات جنگي اظهار نگراني كرده‌اند. ايران و روسيه هم هر‌چند از بازگشت حاكميت دولت مركزي بر ادلب حمايت مي‌كنند، اما همسو با جامعه جهاني خواهان حل و فصل موضوع ادلب با كمترين خشونت و خونريزي هستند، اما نسبت به اولويت آن نسبت به دوران گذار با ديگران اختلاف‌نظرهايي دارند. مساله ادلب، بسيار پيچيده و پرابهام است. به دلايل متعدد نمي‌توان پيش‌بيني كرد كه طرف‌هاي مختلف كه منافع متفاوت و مختلفي را در سوريه دنبال مي‌كنند، نهايتا به چه توافق و تصميمي خواهند رسيد.
در‌عين‌حال ايران، تركيه و روسيه، هر سه خواهان مشاركت در بازسازي سوريه هستند، با اين حال هر سه كشور كه امروز با تحريم‌هاي امريكا و رويكرد خصومت‌آميز دولت ترامپ مواجه شده‌اند، از منابع كافي براي سرمايه‌گذاري در سوريه بهره‌مند نيستند و در نتيجه نيازمند گسترش حوزه گفت‌وگوها به ديگر كشورهاي علاقه‌مند به مشاركت در بازسازي سوريه هستند. در مورد قانون اساسي سوريه و گذار سياسي در اين كشور هم، به دليل غيبت نمايندگان مخالفان و معارضان در اين گفت‌وگوها، نمي‌توان اميدوار بود كه سه كشور به صورت يكجانبه بتوانند يك تصميم فراگير براي آينده سوريه اتخاذ كنند. براي گفت‌وگو در مورد آينده سوريه، حضور همه طرف‌هاي داراي منافع، از اهميت كليدي برخوردار است. همزمان نگراني از اقدامات آينده امريكا در مورد سوريه هم همچنان به عنوان يك خطر براي آينده سوريه مطرح است. تاكنون دولت ايالات‌متحده امريكا دو بار راسا در پي عمليات‌هاي ارتش سوريه و با ادعاي استفاده از سلاح‌هاي شيميايي تصميم گرفته است اهداف نظامي در خاك سوريه را با استفاده موشك‌هاي خود هدف قرار دهد. دفعه قبل دولت روسيه هشدار داده‌بود كه اگر حمله‌اي به خاك سوريه از جانب ايالات‌متحده انجام شود محل شليك هر موشك به سمت سوريه را هدف قرار خواهد داد، با اين حال هيچ واكنشي به حملات انجام شده نشان داده نشد و اين تهديد خود را عملي نكرد. اما اين‌بار امريكا در مورد حمله‌اي گسترده‌تر گمانه‌زني مي‌كند؛ حمله‌اي كه ممكن است با واكنش هر‌يك از بازيگران مقابل مواجه شود و تنش‌ها در سوريه را بار ديگر بسيار بحراني كند. امريكا و روسيه، علاقه‌مند نيستند كه رويارويي نظامي مستقيمي با يكديگر داشته ‌باشند، اما درصورت وقوع تحولاتي اينچنين، احتمال تلفات تصادفي افزايش پيدا مي‌كند كه هر‌يك از طرفين را به پاسخگويي و تلافي ترغيب مي‌كند.
مسكو تنها قدرتي در سوريه است كه سياستي چندوجهي و چندجانبه را در اين كشور دنبال مي‌كند. براي ايران و تركيه، مساله سوريه تا حدود زيادي تك‌ساحتي است، تركيه نگران امنيت مرزهاي خودش در جنوب و مساله مهاجران است و ايران نيز به دنبال حفظ يك متحد ارزشمند در خاورميانه. اما براي روسيه مساله سوريه يك موضوع استراتژيك و چند‌وجهي است، روسيه تقريبا با همه بازيگراني كه در سوريه منافع دارند داراي روابط نزديك و همكاري‌هايي است، از يك‌طرف با ايران، از سوي ديگر با تركيه، اسراييل، عربستان سعودي و امريكا؛ و با هر يك به صورت جداگانه در مورد سوريه رايزني مي‌كند. نفوذ استراتژيك در خاورميانه، حفظ پايگاه‌هاي ساحلي و قدرت دريايي روسيه در مديترانه، رويارويي با گسترش ناتو و بسياري از انگيزه‌هاي ديگر وجود دارد كه روسيه را به حضور موثر در سوريه ترغيب مي‌كند. روسيه تنها كشوري است كه هم با تهران و هم با تل‌آويو در مورد سوريه همكاري مشترك دارد و اين باعث نوعي تناقض در كردار مسكو شده است. به‌هر‌حال ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور تلاش مي‌كند تا خود را به عنوان يك قدرت موثر جهاني مطرح كند و تلاش مي‌كند تا با تمام توان در مساله سوريه تسلط خود را به نمايش بگذارد و از همه ابزارها در اين ميان استفاده كند. اما نهايتا روسيه بايد موضع خود را در برخي از مسائل كليدي روشن كند، تضاد در رفتار مسكو در مورد مساله تهران و تل‌آويو، بسيار موضوع آزاردهنده‌اي است و اين كشور بايد بتواند انتخاب نهايي خود را مشخص كند چرا كه نمي‌تواند همزمان هم دوست تهران باشد و هم دوست تل‌آويو.