در اهميت نطق نمايندگان

صحن علني روز گذشته مجلس شاهد دو نطق بسيار مهم بود. پروانه سلحشوري و غلامرضا حيدري دو نماينده اصلاح‌طلب مردم تهران از فرصت‌شان براي ايراد نطق ميان‌دستور براي بيان مشكلات كشور استفاده كرده و آنچه بايد گفته مي‌شد، گفتند. نكته جالبي كه بايد پيش از بازخواني برخي نكات مهم مورد اشاره در اين دو نطق ميان‌دستور به آن بپردازيم اما پاسخ به اين سوال است كه اساسا بيان اين مسائل تا زماني كه اقدامي در راستاي حل مشكلات انجام نشود، چه فايده‌اي دربر دارد. جالب آنكه سلحشوري در نطق مهم روز گذشته‌اش، ازقضا سخنانش را با پاسخگويي به همين سوال آغاز كرد و گفت: «امروز نمي‌خواهم فقط مرثيه بخوانم، چراكه هنوز اميد باقي است، مردم به ما مي‌گويند فقط حرف نزنيد، بلكه عمل كنيد و اين در حالي است كه ما قوه مجريه نيستيم و اختيار نداريم.»
البته بحث صرفا اين نيست كه چون مجلس و نمايندگان فاقد اختيارات اجرايي‌اند، بنابراين بايد صرفا حرف بزنند و عمل نكنند. هرگز. قطعا اگر نظارت نيمي از كار مجلس است، قانونگذاري و تلاش براي حل مشكلات از طريق اصلاح نواقص قوانين نيم ديگر وظايف خطير آنهاست. اما فارغ از اين، بايد توجه داشته باشيم كه پس از پيروزي «ليست اميد» در انتخابات مجلس دهم، همواره بيشترين انتقادها به «فراكسيون اميد» سكوت اعضاي اين فراكسيون درقبال مسائل مهم كشور بوده اما حالا در نخستين ماه‌هاي سومين سال اين مجلس، مي‌بينيم لااقل برخي از اين نمايندگان مسيري ديگر پيش گرفته‌اند. مثال آن نيز البته فقط دو نطق ديروز نيست. به ياد بياوريم نطق قاسم ميرزايي‌نيكو، عليرضا رحيمي و به‌خصوص محمدجواد فتحي را در هفته گذشته. اين‌چنين است كه بايد بگوييم فرصت ايراد نطق ميان‌دستور، فرصتي بي‌نظير براي هر نماينده مجلس است كه با طرح مشكلات و معضلات اساسي كشور، زمينه‌ساز حل آنها شود. نطق‌هايي كه براي هميشه در پرونده پارلمان ثبت خواهد شد و از بهترين شاخص‌هاست براي قضاوت آيندگان.
پروانه سلحشوري
امروز در شرايطي به‌سر مي‌بريم كه از نظر اقتصاد ملي پول ايران بي‌ارزش‌ترين واحدهاي پول دنيا است، گراني، رانت، احتكار و فساد بيداد مي‌كند و از نظر اجتماعي بيكاري، فقر، فحشا و نبود آزادي‌هاي اجتماعي ازجمله بازداشت فعالان مدني و صنفي به‌طور روزمره مشاهده مي‌شود. دانشجويان، وكلا، معلمان، كارگران، فعالان حوزه زنان و زيست‌محيطي در حبس، حصر و ستاره‌دار شدن قرار دارند. ورود نيروهاي نظامي به عرصه سياست، اقتصاد و فرهنگ و تداخل فعاليت‌هاي نهادهاي فرهنگي و نظامي را شاهد هستيم، حال رييس‌جمهور بگويد بحران نداريم، جناب رييس‌جمهور فعلا با ابرچالش‌ها درگير هستيم و همه مي‌دانند.


مي‌خواستم به قوه قضاييه كه پايه عدالت، جمهوريت و آزادي جامعه است انتقاد كنم و ناكارآمدي و ناتواني آن را گوشزد كنم، اما دريغ از گوش شنوا، مي‌خواستم رييس‌جمهور و دولت را نقد كنم و گلايه‌هاي به‌حق مردم را بيان كنم و نارضايتي جدي مردم را بگويم، ديدم ايشان در بين گزينه‌هاي نظارت استصوابي بهتر به نظر مي‌رسد و در همين مجلس به بهانه توصيه‌هاي رهبري پاسخ‌هاي قانع‌كننده‌اي به ملت و نمايندگان ندادند.
مي‌خواستم از امتيازگيري و بده‌وبستان‌هايي كه مي‌گويند برخي نمايندگان انجام مي‌دهند، صحبت كنم اما باز ديدم مگر نظارت استصوابي شوراي نگهبان اجازه انتخاب بهتري را داده است و به ناچار مردم ما را انتخاب كرده‌اند كه شايد جاي ديگري كه حق نمايندگي داشت را گرفته‌ايم.
مي‌خواستم از نهادهاي نظامي و شبه‌نظامي و حضور همه‌جانبه آنها در امور كشور انتقاد كنم، ولي مگر مي‌شود به گروهي كه سه‌گانه قدرت، ثروت و نيروي نظامي را با هم دارند، اعتراض كرد، مي‌خواستم از فقر، گراني، بيكاري و درد مردم بگويم، اما ديدم چه بگويم كه آن‌قدر دولت آشكار و پنهان وجود دارد كه نمي‌دانيم چه كسي مسوول اقتصاد است.
به خدا پناه مي‌برم و خطابم را مقام معظم رهبري قرار مي‌دهم، زيرا اعتقاد دارم تنها راه برون‌رفت از ابرچالش‌هاي فعلي ورود رهبري براي نجات كشور است، همان‌گونه كه 10 سال پس از انقلاب در زمان امام‌خميني (ره) نياز به بازنگري قانون اساسي ديده شد و چنين نيز شد، اكنون از مقام معظم رهبري تقاضا دارم در مواردي كه به نظر مي‌رسد جمهوريت و اسلامي بودن نظام آن‌طور كه بايد در جامعه شكل بگيرد، صورت نگرفته؛ به تغييرات در اين حوزه‌ها كمك كنند.
نهادهاي نظامي به پادگان‌ها برگشته و به وظايف ذاتي خود بپردازند تا اقتصاد و فرهنگ سامان بگيرد، ارايه راهكارهاي حمايتي براي طبقات فرودست تا برخورداري كامل آنها از شغل، مسكن، درآمد و زندگي آبرومند، آزادي محصورين موسوي، كروبي و زهرا رهنورد، آزادي زندانيان سياسي و عفو آنها و اعلام عفو عمومي براي بازگشت هموطنان، صداوسيماي پاسخگو و دادن مجوز قانوني به بخش خصوصي تا اينكه انحصار صداوسيما شكسته شود و مردم كمتر به رسانه‌هاي بيگانه روي آورند، مسووليت‌پذيري تمامي اركان نظام، حل مشكل جدي نظارت استصوابي شوراي نگهبان، تحقير زنان به عنوان نيمي از جامعه پايان يافته و حضور زنان در عرصه‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي حمايت شده و بدين منظور قوانين مربوط به حوزه زنان نيازمند بازنگري و تغيير جدي باتوجه به شرايط روز دارد، مبارزه جدي با فساد، رانت و احتكار، آزادي مطبوعات و رسانه‌ها در فضاي حقيقي و مجازي، به رسميت شناختن حقوق شهروندي، تدوين قانون شفاف انتخابات به‌طوري كه اعتماد ملت را به يك رقابت آزاد و منصفانه قانع سازد، روابط دوستانه و مبني بر احترام متقابل دولت‌ها و ملت‌ها و گريز از خصومت با ديگر كشورها براساس 3 اصل عزت، حكمت و مصلحت.
نماينده اصلاح‌طلب تهران
غلامرضا حيدري
ايران در شرايطي قرار گرفته كه وضعيت معيشتي مردم هر روز سخت و سخت‌تر مي‌شود و متاسفانه جمهوري اسلامي ايران از ابتداي انقلاب با نگاه منفي با دنيا مواجه شد كه اين نگاه منفي چه در روابط داخلي و چه خارجي موجب تنش و روابط حذف‌گرايانه شد.
نخست‌وزيران، روساي جمهور، روساي مجلس و بسياري ديگر، عموما به حذف، حصر يا زندان كشيده شده‌اند. اشغال سفارت امريكا نقطه آغازيني براي شروع تحريم و جنگ شد و جنگ تحميلي را حتي پس از فتح خرمشهر ادامه داديم تا به‌جايي رسيد كه امام(ره) در پذيرش قطعنامه فرمودند جام زهر را نوشيدم. از بازسازي مناطق جنگي هنوز رها نشده بوديم كه فعاليت‌هاي هسته‌اي را شروع كرديم و در اين راه به قدري هزينه داديم كه به نرمش قهرمانانه رسيديم كه حاصل آن پذيرش برجام شد و هنوز جوهر برجام خشك نشده بود، موشك پرتاب كرديم كه بهانه‌اي براي تشديد تنش‌آفريني‌ها شد.
مگر ما قيم دنيا هستيم كه مي‌خواهيم بيني همه را به خاك بماليم، بنابراين بايد واقع‌بين باشيم و واقعيت‌ها را آن‌گونه كه وجود دارد، ببينيم. خود را حق مطلق نپنداريم و آنچه را كه با فكر ما تفاوت دارد، باطل نپنداريم. شايد اين نگاه يكي از مهم‌ترين دلايل تنش‌ها و درگيري‌هاي روابط داخلي و خارجي كشور است.
ساختار اداري كشور به‌گونه‌اي است كه اختيارات در يك‌جا و مسووليت‌ها در جاي ديگري است و اين امر موجب اصطكاك و كاهش شديد بهره‌وري در اداره امور كشور شده است.
نماينده اصلاح‌طلب تهران