روزنامه جهان صنعت
1397/06/14
سکوت معنادار بانک مرکزی در مقابل گرانی دلار
دور باطل سیاست های ارزیگروه اقتصادی- بازار ارز افسارگسیخته بر مسیر افزایشی پیش میرود؛ نه از خرید و فروش و معاملات واقعی خبری است و نه نشانهای از نیروهای عرضه و تقاضا به چشم میخورد؛ گویی تنها دستهای نامرئی دولت است که فرمان سیاستی بازار را میچرخاند تا قیمتها زیر سایه سکوت مسوولان، به تاختن ادامه دهند.
اما به راستی در بازار اقتصادی کشور چه میگذرد؟ دقیقا یک ماه پیش بود که سیاستگذار جدید بانک مرکزی که به تازگی بر صندلی ریاست این بانک تکیه زده بود از بسته جدی ارزیاش رونمایی کرد و نوید روزهای خوشی را به معاملهگران بازار ارزی میداد؛ قیمتها تا آن زمان در بدترین حالت در کانال 10 هزار تومانی جا خوش کرده بودند و گویی خیال افزایشهای بیشتری در بازار نداشتند.
دلار باز هم گران شد
امروز اما در پس تمام سیاستگذاریهای جدید بانک مرکزی، باز هم باید شاهد خبرهایی نگرانکننده از افزایش قیمتهای افسارگسیخته در بازار ارزیمان باشیم. به راستی قیمتهای زیر 10 هزار تومانی که رییس کل جدید نوید آن را میداد کجا و قیمتهای 14 هزار تومانی که امروز در بازار میبینیم کجا!
اما درماندگی دولت در کنترل شرایط ارزی بود که لزوم تغییرات گسترده در سیاستگذاریهای بانک مرکزی را به وی گوشزد میکرد، برای این بود که اهداف سیاستی دولت در پی تغییر سکانداران بانک مرکزی برآمد تا شاید جابهجایی در سیاستگذاران پولی بتواند حداقل تا مدتی از آشوبهای بازار بکاهد اما سیف رفت و همتی آمد؛ نه قیمتها کم شد و نه رنگ آرامش را در بازار اقتصادیمان به چشم دیدیم.
به راستی چه چیزی گرداننده چرخ سیاستهای ارزی است که قیمتهای بازار به طور روزانه افزایش قیمت از خود نشان میدهند، آن هم بدون هیچگونه واکنشی از سوی مسوولان و سیاستگذاران کشور!
بررسیهای میدانی خبرنگار «جهان صنعت» هم به روشنی بیان میکند که افزایش قیمتهای بازار ناشی از معاملات ارزی نیست و تنها نایاب شدن ارز و کمبود عرضه است که به رشد بیشتر قیمتها دامن میزند؛ چه آنکه صرافیها در چنین شرایط نابسامان و نامتعادلی دلیلی برای انجام عملیات خرید و فروش نمیبینند تا بخواهند بازار را بر مدار آن بچرخانند.
دولت، مقصر اصلی
اگر تا پیش از این، سیاستگذاریهای دولت برای بهبود اوضاع بازار ارز را دلیل اصلی چنین نابسامانیهایی میدانستیم، امروز دیگر کار از سیاستگذاری و چارهاندیشیهای آنان نیز گذشته و به نظر میرسد این بار دیگر خود دولت است که به دنبال بهرهکشی از شرایط موجود است.
به بیانی هیچگاه سیاستگذاریهای خود بانک مرکزی نبوده که به ورطه عمل رسیده باشد و همواره دولت است که بر تصمیمات پولی بانک مرکزی چنبره میزند تا محرک اجرای تصمیمات پولی در بازار ارزی و اقتصادی باشد.
با این حساب مگر میشود به یک باره تمام سیاستهای پولی کشور را با نیروهای عرضه و تقاضای بازار هدایت کرد و منتظر نتایج مثبت در این جنس از سیاستگذاریها شد؟
عرضه محدود و تقاضا زیاد
روشن است اقتصادی که تماما اجرای سیاستهایش بر عهده دولت باشد، خودش هم بازوی محرک نیروهای عرضه و تقاضای اقتصادی خواهد بود. پس حتی این بار هم صحبت از نیروهای عرضه و تقاضا همانند طنز تلخی میماند که تنها به دنبال پر کردن اذهان جامعه غیراقتصادی کشور است اما آنچه مهم به نظر میرسد تقاضای سرشار بازار در مقابل عرضههای محدود آن است و همین موضوع نشان میدهد که آنچه در اقتصاد عرضه و تقاضایش میخوانند در این بازار به چشم نمیخورد.
حتی بیتفاوتی مسوولان هم به روشنی میتواند نشاندهنده چنین ادعایی باشد؛ مسوولانی که هر زمان بازوی قدرتشان یارای هدایت سیاستهای بازار را نداشت، سریع توپ را به زمین دشمن میاندازند تا بار مشکلات سرشار اقتصادی را از دوش خود بردارند.
همین بیتفاوتی مسوولان و سکوتهای سرشارشان در چنین روزهایی که روز به روز اقتصادمان کوچکتر میشود را میتوان مرگ تدریجی اقتصاد نامید؛ اقتصادی که تمامش را همین دولت و سیاستهایش به این حال و روز گرفتار کردهاند که امروز دارد نفسهای آخرش را میکشد!اما به راستی داستان پرتلاطم بازار ارزی، غیر از پرتر کردن جیب دلالان و رانتخواران ارزی دولت چه برای مردم و جامعه اقتصادی داشته است؟ خیلی پیشتر از اینکه دلار هنوز رکوردهای کنونی را برای خود به ثبت نرسانده بود؛ بارها از سوی کارشناسان هشدار افزایش قیمتهای وسیع در بازار اقتصادیمان را میدادند؛ هشدارها یکی پس از دیگری در حال به بار نشستن در اقتصاد هستند و سکوت و بیتفاوتی مسوولان در قبال آن جز تیشه به ریشه اقتصاد زدن نتیجه دیگری ندارد.
کوچک شدن سفره اقتصادی مردم
اما دلار تا به کجا میتواند به افزایشهای افسارگسیختهاش در بازار ادامه دهد؟ مگر غیر از این است که هر میزان افزایش قیمت در بازار ارز یعنی کوچکتر شدن سفره معیشتی مردم و فقیرتر شدن اقشاری که تا به امروز هم رنگ امنیت اقتصادی را در معیشتشان احساس نکردهاند!اگر سری به آمارهای اقتصادی کشور بزنیم به روشنی میبینیم که سرمایههای اقتصادی کشور تنها در یک سال گذشته به یکچهارم تقلیل یافته است، با این حال دولت باز هم به دنبال تاراج سرمایههای ملت است و حتی اندیشه بهبود اوضاع کنونی به ذهنش خطور نمیکند.اما مگر این همه ماجراست؟ داستان اصلی را باید در همان جایی جستوجو کرد که وضعیت معیشتی اقشار پایین درآمدی به آن گره خورده است. تا همین یک سال پیش دولت هرچه میشد پای تورم کنترل شده در دولت اولش را پیش میکشید و توانش برای رساندن تورم 40 درصدی به زیر 10 درصد به خود میبالید.امروز اما دولت برای افزایش قیمتهای بازار چه دفاعیهای میتواند داشته باشد؟ برای بازاری که هر روز قیمتهایش در حال افزایش است و روز به روز سفره معیشتی اقشار پایین درآمدی را بیشتر از قبل به زیر میکشد.با همه اینها آنطور که به نظر میرسد موجی که قیمتها سوار بر آن در حال تاختن هستند دیگر خیال پهلو گرفتن بر ساحل اقتصادی کشور را ندارد و تنها باید به تماشای نابودی ذرهذره اقتصاد آلوده به سیاستهای شکستخورده دولت باشیم!
چوب اقتصاد دولتی را میخوریم
در همین رابطه امیر واعظیآشتیانی، معاون اسبق وزارت صنعت به «جهان صنعت» گفت: نظرات متفاوتی در رابطه با دلایل افزایش قیمتها در بازار ارز وجود دارد. عدهای معتقدند دولت توانایی اداره وضع موجود را ندارد و برخی معتقدند مصاحبههای برخی از متولیان اقتصادی کشور از جمله صحبتهای اخیر رییس کل بانک مرکزی باعث و بانی شرایط موجود است اما در همین حال عدهای هم معتقدند دلیل رویگردانی دولت از این قبیل مسائل به ناتوانیاش در مهار این شرایط برمیگردد.وی اظهار کرد: ما همواره چوب اقتصاد سیاستی دولت را میخوریم که روزبهروز بحرانهای موجود را تشدید میکند بنابراین دولتمردان نباید تمام مشکلات را پشت موضوع تحریمها پنهان کنند؛ چه آنکه اگر بخواهیم مبنای رویدادهایی که در کشور اتفاق میافتد را براساس تحریم بگذاریم، باید بگوییم که ایران 40 سال است زیر سایه تحریمها قرار دارد.
به گفته واعظیآشتیانی، موضوع مهمی که وجود دارد این است که در مقابل هر محدودیتی، فرصتهایی وجود دارد که با اندیشههای خردمندانه، عاقلانه و منطقی میتوان از این فرصتها استفاده کرد اما از آنجا که مسوولان در برخورد با مسائل مدیریتی و اقتصادی ضعیف عمل میکنند، از شناسایی فرصتها در این شرایط ناتوان خواهند بود. لذا میتوان گفت که سوءمدیریت مسوولان دولتی که یدککش اعتدال و توسعه است و وجود افراد نفوذی که در عرصههای مختلف کشور که در عرصه اقتصادی در حال خودنمایی هستند از عوامل مهمی هستند که به شرایط نابسامان موجود دامن زدهاند.
سایر اخبار این روزنامه
سخنان آقای کروبی در مورد پدرم خلافواقع است
روحانی در مراسم افتتاح 3 طرح پتروشیمی:
ادلب، ایستگاه آخر جنگ داخلی سوریه؟
جمهوریت نظام به شدت تضعیف شده است
مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی مطرح کرد
پیامد گرانی دلار در عملکرد ایرلاینها
پیشنهاد صلح با اسراییل
وعده حل مشکل کمبود پوشک تا هفته آینده؛
سوختن و نساختن!
تنها جنس ارزان بازار!
سکوت معنادار بانک مرکزی در مقابل گرانی دلار
ناآرامیهای بازار خودرو از کجا آب میخورد
تامین ۲۸ قلم کالای اساسی کشور در ابهام
نگاهی به بازیافت پسماندهای لوازم الکترونیکی در جهان
مشکلات ارزی تحصیل در خارج از کشور از زبان دانشجویان ایرانی
فرجام چسبیدن به قدرت
ریشه اصلی و پیامدهای فساد
بلومبرگ تشریح کرد
ضرورت بازگشت کوپن به اقتصاد کشور