3 خواسته از همتی در مواجهه با نقدینگی

«هیچ اراده ای نمی بینم که بخواهد رشد نقدینگی را کُند کند یا فکری برای جمع آوری آن داشته باشد؛ تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد، شرایط در بازار ارز و دیگر دارایی های قابل وصول برای حفظ ارزش پول توسط افراد ادامه دارد... حفظ قدرت ارزی کشور برابر با حفظ منابع ارزی، کنترل تورم و اصلاح ناترازی ترازنامه بانک ها و کنترل نقدینگی وحشتناک در کشور است» این جملات، نه تنها اظهارات یک کارشناس، بلکه سخنان مرد شماره یک سیاست گذار پولی کشور است که دیروز با توپ پر در همایش بانکداری اسلامی از مشکلات موجود در نظام بانکی که بر نقدینگی موثرند، سخن گفت. تا پیش از این و در سال های اخیر تقریباً همه کارشناسان بر تاثیر حجم نقدینگی بر مشکلات اساسی اقتصادی کشور واقف شده بودند، اما یک سوال و ابهام کماکان در ذهن صاحب نظران وجود داشت که چرا بانک مرکزی تحول خاصی را در نظام بانکی رقم نمی زند و پاشنه مشکلات نقدینگی کماکان مشابه دولت نهم و دهمی می چرخد که اتفاقاً هدف سونامی انتقادات این دولت قرار گرفت. آمارهای تکان دهنده رشد نقدینگی مصداق این آش و کاسه دیرینه، آمارهای رسمی بانک مرکزی است که بی کلام، از عوامل بحران ساز نقدینگی سخن می گویند. این داده ها به روشنی نشان می دهند در پنج سال اخیر، پایه پولی کشور، از حدود 118 هزار میلیارد تومان در سال 92 در انتهای سال 96 به 214 هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی حدود دو برابر شده است. دیگر عامل موثر بر نقدینگی یعنی ضریب فزاینده نیز طی سال های اخیر، به دو برابر رسیده است و به طور خلاصه بدان معنی است که قدرت خلق پول بانک ها دو برابر شده است و در نتیجه کار به جایی رسیده که در پنج سال اخیر حجم نقدینگی تا 3 برابر افزایش یافته است.   این رکوردهای جدید در شرایطی حاصل شد که در سال های گذشته، دارایی بانک ها در جریان سرمایه گذاری در املاک و بنگاه داری آن ها، منجمد و قفل شد و آن ها توان نقد کردن آن را نیافتند یا نخواستند نقد کنند. از سوی دیگر رقابت  ملغمه ای از موسسات مجاز و غیر مجاز بانکی، بر سر سپرده و نیز نرخ سودهای بعضاً مشکوک از نظر شرعی، آن ها را به برداشت های بی نظم و قاعده از منابع بانک مرکزی کشاند و آن ها را به این بانک، بدهکار و بدهکارتر کرد. غفلت های نظارتی تاریخی در کنار همه این اتفاقات، گویی یک فراموشی یا غفلت تاریخی از سوی رسانه ها یا نهادهای نظارتی مجلس، مزید بر علت شد تا این مطالبه با صدای بلند از بانک مرکزی مطرح نشود که «چرا جلوی این سوء استفاده رسمی توسط بانک مرکزی گرفته نمی شود؟» این ابهام پابرجا بود تا این که در بحبوحه فشارها برای رفتن رئیس کل بانک مرکزی سابق، ولی ا... سیف در روزهای پایانی مدیریتش این درخواست را از منتقدان مطرح کرد که برای سنجش عملکرد بانک مرکزی اختیارات این بانک را نیز در نظر بگیرند. این جمله او تلویحاً مهر تایید بر فرضیه نبود استقلال در بانک مرکزی بود و نشان می داد که این بانک ورای  مسئولیت های ذاتی، از اهداف اصلی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای سیاست های دولت تبدیل شده است. 3 خواسته مهم از رئیس کل جدید این تجربیات تلخ، هم اینک پیش روی رئیس جدید بانک مرکزی قرار دارد. همتی این روزها با کلافی پیچیده از مسائل بانکی و کارهای ناکرده مواجه است. سامان دهی بازار ارز، توجه به مهار نقدینگی، استقرار حاکمیت شرکتی در بانک ها، حل معضل زیان ده بودن بانک ها، اعمال قوانین بانکداری بدون ربا و ... از جمله رشته های این کلاف تو در تو است. با این حال آن چه به نظر می رسد مردم و کارشناسان از مدیریت جدید بانک مرکزی انتظار دارند را می توان در سه محور زیر مطرح کرد: در اولین گام و با توجه به تجربه مدیریت چند سال اخیر بر بانک مرکزی، خواسته مردم از رئیس کل بانک مرکزی این است که بدون توجه به فشارها، آن چه را بر مبنای کارشناسی و علم اقتصاد و تجربه بالای خود در نظام بانکی صحیح و درست می داند اجرا کند. حتماً خود آقای همتی بهتر می داند که امروز، بیش از هر روز دیگر، مماشات با بانک های متخلف چه میزان می تواند به ضرر کل نظام بانکی و اقتصاد و معیشت مردم تمام شود. همچنین در صورتی که استقلال بانک مرکزی، برخلاف مصالح اقتصادی، به هر نحوی مورد تهاجم قرار گرفت، به خاطر مردم و اقتصاد کشور و فارغ از مصالح جناحی و سیاسی و چپ و راست و اعتدال و ...، آن را به طور شفاف با مردم و مجلس در میان بگذارند و مطمئن باشند امروز مردم بیش از هر روز دیگر از بازی های جناحی و تقدم سیاسی کاری ها بر شایسته سالاری ها گریزان و دل چرکین اند. دومین خواسته مردم از رئیس کل بانک مرکزی، عمل به قانون است. پیگیری هر چه سریع تر لوایح اصلاح نظام بانکی و نیز اجرای قوانین بر زمین مانده دیگر از نمونه این قوانین است. به خصوص دو ماده قانونی ذیل قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر که در سال 94 به تصویب مجلس رسیده بود. این قوانین بیان می کرد که بانک ها باید تا سه سال دیگر یعنی امسال بنگاه داری و دارایی های مازاد خود را رها می کردند. در صورتی که این قانون اجرا شده بود، با توجه به از بین رفتن موضوع انجماد دارایی های بانکی، امروز شاهد یک فضای تنفس خوب در بازار پول و نیز اقتصاد کشور بودیم. اما افسوس... سومین انتظار از رئیس کل بانک مرکزی نیز عمل ایشان به وعده های شان است. رئیس کل محترم بانک مرکزی حتما به یاد داشته باشند وعده هایی که دیروز و در همایش بانکداری اسلامی مطرح کردند، مبنای مطالبه و سنجش عملکرد ایشان خواهد بود. مردم قطعاً انتظار نخواهند داشت که خدای ناکرده ایشان در پایان مسئولیت، مانند رئیس کل سابق، تناسب عملکرد با اختیارات را بخواهند به عنوان مبنای سنجش عملکرد بانک مرکزی پیش بکشند. بنابراین فرض بر این است که پذیرش مسئولیت سنگین ریاست بانک مرکزی از سوی ایشان با علم به مقتضیات فعلی این بانک بوده و همان طور که رهبری معظم فرمودند انتظار بر این است تا با کار فشرده، پرحجم و با کیفیت، ایشان به سراغ ساختارهای معیوب نظام بانکی بروند.در پایان خطاب به رئیس کل جدید بانک مرکزی عرض می کنیم: آقای همتی اگر دیگران و دولت، تاکنون عزم و اراده ای برای بهبود وضعیت نظام بانکی و مهار نقدینگی نداشتند، لطفاً شما این اراده را به خرج دهید و سرو سامانی به این بازار آشفته پولی بدهید.