روزنامه جمهوری اسلامی
1397/06/11
نگاهی به کارکرد مداحان فحاش و تاثیر مخرب آن در ارزشهای اسلامی خطرهائی که محافل مذهبی و عزاداریها را تهدید میکنند
هفته گذشته درپی پخش سخنان بداخلاقانه و آمیخته به ناسزا و تهدید یک مداح در دعای عرفه خیابان سعدی تهران که سابقه طولانی هم در بداخلاقی و ناسزا گفتن به مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران دارد، معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی در واکنشی دیرهنگام نسبت به این مداح حرمتشکن گفت: «نمیتوانیم به این مداح تذکر بدهیم، چون او عضو کانون مداحان نیست.» معاون سازمان تبلیغات اسلامی در عین حال افزود: «چنین مداحیها و اظهارنظرهایی برای جامعه مطلوب نیست و فردی که حرفی میزند باید پاسخگوی سخنانش به مراجع ذیربط باشد و این مراجع باید این مساله را پیگری کنند.»سخنان بداخلاقانه این مداح در مراسم عرفانی دعای عرفه درحالی تکرار شد که هنوز یک هفته از تهدید مکتوب رئیسجمهور در تجمع انحرافی مدرسه فیضیه قم نگذشته بود و در آن مراسم هم علاوه بر اهانت به مراجع و حوزههای علمیه و نوعی اعتراف به وجود دستهای پشت پرده در ماجرای رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور کشور نیز به مرگ تهدید شده بود. اتفاقی که با واکنش منفی مراجع و علمای قم مواجه گردید و یک فاجعه خوانده شد.
تکرار چنین اهانتهایی نسبت به مسئولین نظام توسط این مداح فحاش درحالی صورت گرفت که وی سابقهای بسیار طولانی در این امر دارد. هر چند واگویی عین سخنان و واژههای به کار برده شده توسط این مداح در مراسم مختلف عزاداری و مجالس مذهبی اشاعه بیاخلاقی است، اما به ناچار به فهرستی اجمالی از توهینها، بددهنیها و بیاخلاقیهای او اشاره میشود. وی در دوره اصلاحات به فردی که موضوعی فقهی را مطرح کرده بود – گذشته از درست بودن یا درست نبودن آن – نسبتهای غیراخلاقی و غیرشرعی داد که متاسفانه نمیتوان به عین آن عبارتها اشاره کرد. او همچنین در دورهای برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را بدلیل انتقاد به رئیس دولتهای نهم و دهم با همان ادبیات نواخت و انتقادات آنان را ناشی از خوردن «لقمه حرام» اعلام کرد. در جریان حوادث انتخابات سال 1388 طرفداران یک کاندیدا را با بیاخلاقی تمام متهم به ارتکاب اعمال نامشروع نمود و با همین استدلال با بهکار بردن واژههای بیادبانه آرزوی مرگ برخی از مسئولین نظام جمهوری اسلامی را کرد. در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد پس از زاویه پیداکردن با او و یارانش، فراخوانی برای قتل یکی از همراهان او داد و صراحتاً اعلام کرد «هرکس او را بکشد، پول خونش را من میدهم.» این مداح هر چند به یک تفکر خاص سیاسی تعلق خاطر دارد، اما چهرههای شناخته شده این تفکر نیز از توهینها و ناسزاهای او در امان نماندهاند. او در یکی از مجالس همان حسینیه صنف لباس فروشان در خیابان سعدی، یکی از چهرههای شاخص تفکر خاص سیاسی خود را با «ابن سعد» مقایسه کرد و با تمسخر گفت: اگر به گندم ری نمیرسی به جوی طویلههای آن میرسی.» زمانی دیگر، وی یکی از نمایندگان روحانی مجلس شورای اسلامی را با تعبیراتی بسیار زشت مخاطب قرار داد و مجلس شورای اسلامی را «خراب شدهای» خواند که روحانی یاد شده عضو فرهنگی آن مجلس است. در مجلسی دیگر، جوانان حزباللهی و متدین را تشویق وتحریک و دعوت به اعتراض بر علیه برگزاری یک مسابقه فوتبال کرد و برگزارکنندگان چنین مسابقهای را تهدید به کشتن و نابودی نمود. این مداح مشهور که به دخالت در امور سیاسی و تعیین تکلیف برای مسئولین نیز معروف است، در مراسم دیگری که مربوط به بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها بود، با حمله به سیاستگذاری مسئولین در موضوع برجام تصریح کرد: «سه هزار مداح در تهران ساماندهی کردهایم تا در انتخابات، تلخکامی برجام را جبران کنند» وقس علیهذا.
سوالی که در شرایط فعلی و فضای حاکم بر مراسم و مجالس عزاداریها و دعاهای عرفانی امروزی مطرح است این است که چرا مجالس مذهبی و عرفانی امروز که نیت مردم از حضور در چنین مراسمی استفاده از فضای معنوی و تربیتی آن است و کسانی که در این قبیل محافل شرکت میکنند به این نیت هستند که ساعتی از مسائل دنیوی دور باشند و حالتی عرفانی پیدا کنند و به قول خود هیئتیها «با اشک ریختن سبک شوند»، به مجالس توهین و فحاشی و بداخلاقی تبدیل شدهاند؟ چرا مردمی که با هدف گریه بر مصیبتهای اهلبیت علیهم السلام و همچنین افزودن بر بار معنوی و دانش خود در چنین مراسمهایی شرکت میکنند، به سمت آلوده شدن در مسائل سیاسی و اختلافی و تفرقه آمیز هدایت میشوند؟ چنین مداحانی براساس کدام تخصص علمی به خود اجازه میدهند درباره از صفر تا صد مملکت سخن بگویند و اظهارنظر کنند آن هم نه به صورت منطقی بلکه با فحاشی و بددهنی و ناسزاگویی؟
کسانی که سن و سالی از آنها گذشته است به یاد میآورند زمانی مجالس مذهبی، مداحی و عزاداری به قدری آبرومند و مرکز ترویج معارف دینی و الهی بودند که اثرات آن تا مدتها بر قلب مومنین باقی میماند و آگاهیهای داده شده به مردم در این مجالس پرتوی از سخنرانان عالم و فرهیخته بود. کما اینکه انقلاب اسلامی ایران نیز محصول آگاهیهایی بود که از راههای مختلف به مردم داده میشد و یکی از آن راهها مجالس سخنرانی و مداحی در هیئات مذهبی و عزاداری به ویژه در محرم و صفر بود.
نقش موثر مراسم مذهبی و عزاداری در زنده نگه داشتن اسلام ناب محمدی(ص) و برافروخته نگه داشتن شعلههای فروزان مکتب اهلبیت علیهم السلام در برابر توطئهها و هجمههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قابل انکار نیست و هیچکس نیز مخالف مطرح شدن مطالب سیاسی در این مراسم نیست چرا که اساساً حرکت اباعبداللهالحسین علیهالسلام یک حرکت سیاسی قوی بود و امامخمینی نیز با استناد به همین ویژگی در تفسیر نهضت امام حسین(ع)، محرم را «ماه پیروزی خون بر شمشیر» نامیدند که با استفاده مناسب از مجالس عزاداری موجب زنده نگه داشتن اسلام شده است. آنچه امروز مورد اعتراض مردم است، نگرانی از خدشه وارد شدن به فرهنگ عزاداری و محافل مذهبی با تبدیل کردن مجالس دعا و عزاداری به محفلی برای سیاستزده کردن عوامالناس است، اعتراض به استفاده ابزاری از این مجالس برای سیاستبازی و بهرهبرداریهای باندی و جناحی است. اعتراض به آلوده کردن فضای معنوی مجالس مذهبی به بداخلاقی، بددهنی، فحاشی، بیتربیتی و تهدید و خشونت است.
در قدیمالایام، برای اینکه مجالس و محافل مذهبی و عزاداری به آن جایگاه رفیع در تربیت افراد و پاک کردن روح شرکت کنندگان از هرگونه کینه و رذیله اخلاقی برسند، دو قشر نقش موثری داشتند. قشر اول علما، روحانیون و وعاظ اهل علم و مطالعه بودند که با تکیه بر مطالعات و دانش عمیق علمی و دینی، مجالس را سرشار از محتوا مینمودند و میدان را برای نفوذ و رخنه خرافات و بداخلاقی و بیمحتوایی تنگ میکردند و قشر دوم نوحه سرایان و مرثیه خوانهایی بودند که پای منبر علمای عالم، باتقوا و آشنا با حدیث و قرآن و تعالیم اخلاقی رشد میکردند و با تاسی به آنان و استفاده از هنر و صوت و لحن زیبا در ترویج معارف اخلاقی و اسلامی و وحدت مردم و پرهیز از تفرقه ایفای نقش میکردند. این مهم از آن جهت حاصل میشد که اخلاص و دوری از ریاکاری و بدعت و انحراف و تلاش برای تبدیل کردن مجالس به مجلس تربیت و انسانسازی هدف اول مراسم سنتی عزاداری را تشکیل میداد و دقیقاً به همین دلیل بود که امامخمینی رضواناللهتعالیعلیه بر برگزاری مجالس عزاداری به شکل سنتی آن اصرار و تاکید داشتند و میفرمودند: «ما باید حافظ این سنتهای اسلامی، حافظ این دستجات مبارک اسلامی باشیم... زنده نگهداشتن عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطباء، با همان وضع سابق و از طرف تودههای مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم به عنوان عزاداری راه میافتادند [باشد]. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید.»
در همین شرایط فعلی نیز، هنوز مجالس و مراسم عزاداری و مذهبی با مداحان و واعظانی که طبق سنت موردنظر امام اقدام به برگزاری این مجالس میکنند وجود دارند و هستند مداحانی که پای منبر علما با مداحیهای آگاهانه در تلاش هستند که این محافل تاثیرگذار دینی در همان مسیر تربیتی و اخلاقی باقی بمانند. اما متاسفانه در کنار آن، مدتهاست که شاهدیم برخی مداحیها با آنچه باید باشد فاصله زیادی گرفته است بطوریکه هم از نظر محتوا از معارف ناب اسلامی خالی است و هم مطالب انحرافی و خرافی در بسیاری از آنها مطرح میشود و در پارهای از موارد نیز علاوه بر خالی بودن از محتوا و معارف ناب و حرکت به سمت مقابله با بدعتگذاری و ترویج خرافات، به محافلی برای فحاشی، بداخلاقی، ایجاد عداوت و تفرقه و... تبدیل شدهاند. این یعنی آمیخته شدن منابر و محافل مذهبی به سیاست بازیهای مبتذل و تبدیل شدن به مرکزی برای وحدتشکنی و کینهافروزی. آسیبی که اینگونه مداحان و محافل آنها به فرهنگ عزاداری و دعا و مجالس مذهبی میزنند به مراتب بزرگتر و خطرناکتر از وجود محافل مذهبی بیمحتواست. شاید در وهله اول اینگونه به نظر برسد که طرح مسائل سیاسی در اینگونه مجالس فروکاستن شان مداحی اهلبیت و علمداری مکتب تشیع به کارگزاری جریانهای سیاسی است، اما واقعیت اینست که ماجرا به همین جا ختم نمیشود و خطر اصلی در این است که جایگاه مهم، تاریخی و عقیدتی مجالس مذهبی ازسوی برخی غاصبان خوش لحن و صدای مداحی نهتنها سقوط دردناکی کرده بلکه با کمال شگفتی در این محافل رکیکترین فحشها از زبان آنها شنیده میشود و آقایانی که تنها تخصصشان روخوانی دعا و اشعار مذهبی است، کمکم وارد فاز فتوا دادن هم میشوند و علیه این و آن حکم صادر میکنند و گاهی خود حکم صادره را با هفت تیرکشی در خیابان به مرحله اجرا میرسانند و قابل تامل اینکه یک مسئول فرهنگی کشور به صراحت اعتراف میکند که سازمان متبوع وی نمیتواند یک تذکر ساده هم به چنین مداحانی بدهد!
چنین وضعیتی رفتهرفته این مداحان گستاخ را که با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی مردم به نوچهپروری نیز روی آوردهاند، دچار این توهم کرده است که شهروندانی مصون از تعقیب جامعه هستند و میتوانند با سوءاستفاده از منابر مداحی اهلبیت، محافل مذهبی را تبدیل به بلندگوی حزبی و جناحی کنند و علیه این و آن سخنان زشت بگویند و البته چون خود را وابسته به تفکری خاص معرفی میکنند از حاشیه امن نیز برخوردار باشند و کسی نتواند به آنها تذکری ساده هم بدهد.
خدا رحمت کند امامخمینی را که انقلاب اسلامی ایران را انقلابی فرهنگی مینامیدند و شاخصههای اصلی انقلابی بودن را اخلاق اسلامی و داشتن رفتار مناسب با دیگران بر مبنای آن اخلاق میدیدند. در دیدگاه امامخمینی هدف همه علوم رسیدن به اخلاق بود و هدف اخلاق نائل کردن انسان به سعادت و کمال ابدی که همان تقرّب به خداست. واقعاً باید تاسف خورد به حال کسانی که با عملشان و کلامشان به نام مداحی اهلبیت مرتکب رفتار و گفتاری میشوند که نهتنها شان مداحان و مرثیهسرایان اولیای الهی را نازل کردهاند، بلکه فرهنگ سوگواری و معرفی کمالات و فضایل و سیره اهلبیت علیهمالسلام نیز مورد خدشه قرار دادهاند و درحالی که خود را مدعی و الگوی افراد متدین و انقلابی میشمارند، به دین و فرهنگ و انقلاب جفا میکنند.
آیا در نظام جمهوری اسلامی که به فرموده امام برآمده از انقلابی فرهنگی است، اینگونه میتوان فرهنگ ائمهاطهار و سیره معصومین علیهمالسلام را ترویج نمود؟! آیا تعلیم و تربیت و تهذیب نفوس که سفارش همیشگی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بود با چنین روشهایی پابرجا خواهد ماند؟! آیا اساساً با چنین روشهایی فرهنگ عزاداری پا برجا خواهد بود؟! به طور طبیعی دشمنان قسمخورده اسلام و انقلاب همواره جایگاهها و مواضعی را مورد هدف و هجمه فکری وفرهنگی خود قرار میدهند که بیشترین تاثیر را در حفظ، تقویت و بقای دین و ارزشهای دینی دارند و تردیدی نیست که محافل مذهبی از جمله مراسم دعاخوانی و مجالس عزاداری از جمله آنهاست. طبعاً مجالس عزاداری هم مانند سایر امور دارای آفتهایی هستند که دشمنان میدانند با نفوذ در آنها و انگشت گذاشتن بر روی آن آفتها و آسیبها، میتوانند هم آثار مثبت و سازنده آن را خنثی کنند و هم نتایجی را از آن بگیرند که برخلاف هدف تشکیل محافل عزاداری و مذهبی است. وقتی برای بزرگداشت نهضت حسینی اقدام به تشکیل هیات میشود و یا وقتی برای قرائت دعای عرفه امام حسین علیهالسلام محفلی مذهبی تشکیل میگردد، باید ابتدا شاخصهای آن نهضت و یا دعای به یادگار مانده از سیدالشهدا(ع) برای روز عرفه را شناخت. مهمترین شاخص این هیاتها و تجمعها روح هدایتی و تربیتی آنهاست که از سیره ائمه معصومین علیهمالسلام گرفته میشود. در این زمینه باید یادداشت امام حسین علیهالسلام به هنگام ترک مدینه خطاب به برادرش محمد حنفیه را که معروف به منشور نهضت اباعبدالله است به عنوان قانون ومعیار تشکیل هیئات مذهبی درنظر بگیریم، آنجا که میفرماید: «انی لم اخرج اشراً ولا بطراً ولا مفسداً ولاظالماً وانما خرجت لطلبالاصلاح فیامه جدی محمد صلیالله علیه و آله» من نه از روی خودخواهی و خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون نیامدم، بلکه هدفم امر به معروف و نهی از منکر و خواستهام اصلاح مفاسد امت جدم بود.
این اصلاح امور مردم باید در ترازوی خود حضرت سیدالشهداء معنی شود. یعنی هر تجمع برای حسین بن علی باید بار اصلاحی، روشنگری و تربیتی داشته باشد تا در سایه آن مصلحانی تربیت شوند که بتوانند صلاح و سلامت و خیر و ادب و اخلاق را به جامعه برگردانند. آیا مجالس و محافلی که سرمداران آن مداحانی فحاش و ناسزاگو هستند، میتوانند چنین هدفی را محقق کنند؟!
امامخمینی نکته اساسی و محوری هیئات مذهبی را همین انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برآمده از آن میدانستند. ملت ایران نیز انقلاب اسلامی را در سایه قالالباقر و قالالصادق و در سایه مکتب تربیتی هیئات مذهبی و دینی بدست آوردند نه با شعرخوانی و برگزاری میتینگ سیاسی و گردهماییهای حزببازی و دستهسازی و وابستگی به این جناح فکری و یا آن جناح فکری. آیا تجمعاتی که در آنها گرایشات سیاسی وجود دارد و با استفاده از الفاظ بیادبانه به افراد مختلف اهانت وتوهین میشود، میتواند وجهه تربیتی و اخلاقی و آموزنده و انقلابیپرور داشته باشد؟
همه میدانند که رمز پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی بنا به فرمایش امامخمینی «وحدت کلمه» و دوری از تفرقه است و هیاتهای مذهبی باید به همان میزان که برای اقامه عزای امام حسین اهتمام میورزند برای صیانت از وحدت مردم نیز تلاش و مجاهده کنند. وقتی به سابقه جریانهای انحرافی نگاه میکنیم متوجه میشویم که این جریانها در همه صنوف مورد احترام مردم، مزدور تربیت کردهاند؛ از عالم نفوذی گرفته تا مداح نفوذی. از دانشمند نفوذی گرفته تا مامور اداری نفوذی و... اینکه گاهی یک فرد انتحاری اقدام به منفجر کردن یک جایی میکند، شاید کم خسارتتر از آن باشد که یک آدم در قالب فرهنگ به محافل و مواضع فرهنگی نفوذ کرده باشد و با اقداماتش فرهنگ مردم بخصوص فرهنگ اعتقادی و دینی آنان را نشانه برود.
چطور میشود برای هر صنفی، از مراجع نظارتی و کنترلی بهره برده میشود اما هیچ سازمان مدون فکری مسئولیت نظارت بر مداحانی را که سابقه بلندبالا در هتاکی و ضربه زدن به اعتقادات دینی و فکری مردم دارند برعهده نمیگیرد آن هم به این بهانه که ممکن است فردی عضو کانون مداحان نباشد؟ آن مراجع ذیصلاح و ذیربطی که گفته میشود باید اینگونه مسائل را پیگیری کنند، کدام مراجع هستند؟
شکی نیست که در صنف مداحان چهرهها و شخصیتهای معتبر، فاضل، با اخلاص و دارای اطلاعات خوب هستند و عموماً مجالس اهلبیت علیهمالسلام را با عزت و سربلندی و توفیق میگردانند و سازمانی هم که متولی نظارت بر آنان است به وظیفه خود عمل میکند، اما این به آن معنا نیست که نسبت به بعضی افراد معلومالحال که بدون اطلاعات و دانش کافی و بدون برخورداری از زمینههای مناسب در این قشر نفوذ کردهاند نظارت نشود و از آنان و اعمالشان مراقبت به عمل نیاید. امروز ما که در نظام جمهوری اسلامی زندگی میکنیم، انتظار داریم از بالاترین سطح مدیریتی آن تا پائینترینشان براساس اصول قانونی، اخلاقی، اسلامی و تربیتی عمل کنند و اقامهکننده احکام دینی واخلاقی باشند که الحمدلله بخش زیادی نیز چنین هستند، اما چگونه اجازه داده میشود در قشر و سطحی که با باورهای مردم ارتباط مستقیم دارد و امری است که همه حوزههای مدیریتی، حکومتی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، چنین افرادی به فعالیت آزادانه بپردازند و هیچکس هم نتواند به آنان تذکری بدهد؟
اکنون که در آستانه محرم و آغاز فصلی دیگر از عزاداریها برای سید و سالار شهیدان امامحسین علیهالسلام قرار داریم، لازم است به این موضوع مهم توجه جدیتر بشود تا بیش از این شاهد ضربه وارد شدن به ارزشهای اسلامی و اخلاقی نباشیم.
*چرا مجالس مذهبی و عرفانی امروز که نیت مردم از حضور در آنها استفاده از فضای معنوی و تربیتی است، به مجالس توهین و فحاشی و بداخلاقی تبدیل شدهاند؟
*در گذشته، مجالس مذهبی، مداحی و عزاداری به قدری آبرومند بودند که اثرات آنها تا مدتها بر قلب مومنین باقی میماند و آگاهیهای داده شده به مردم در این مجالس پرتوی از سخنرانیهای عالمان فرهیخته بود
*آنچه امروز مورد اعتراض مردم است، خدشه وارد شدن به فرهنگ عزاداری و محافل مذهبی با تبدیل کردن مجالس دعا و عزاداری به محفلی برای سیاستبازی و بهرهبرداریهای باندی و جناحی است
*گاهی یک فرد انتحاری اقدام به منفجر کردن یک جایی میکند، این کار شاید کم خسارتتر از آن باشد که یک آدم در قالب فرهنگ به محافل و مواضع فرهنگی نفوذ کرده باشد و با اقداماتش فرهنگ مردم بخصوص فرهنگ اعتقادی و دینی آنان را نشانه برود
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
امکان فروش حواله ارزی در سامانه نیما فراهم شد
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
جان کری: آمریکا در بحران است
رسانههای آمریکایی افکار عمومی را برای حمله به سوریه آماده میکنند
نگاهی به کارکرد مداحان فحاش و تاثیر مخرب آن در ارزشهای اسلامی
خطرهائی که محافل مذهبی و عزاداریها را تهدید میکنند
حملات هوایی گسترده ائتلاف سعودی به «تعز» و «الحدیده»
مشایی، بقایی و جوانفکر امروز محاکمه میشوند
وندی شرمن: از اینکه گفتم «فریبکاری بخشی از ژن ایرانیان است» پشیمانم
ذخیره آب نیمی از سدهای بزرگ کشور کمتر از 40 درصد است
چودانی و پرسی سوالت خطاست
مشاور راهبردی وزارت دفاع:
ارتقای توان موشکی بالستیک و کروز طرح جدید وزارت دفاع است
معاون قوه قضائیه:
دشمن به دنبال شکاف میان مردم و مسئولان است
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز
رئیسکل بانکمرکزی تاکید کرد
ضرورت مهار رشد نقدینگی برای مدیریت نرخ ارز